با توجه به اينکه هر قوم و ملتي در هر عصر و زماني طبق سنت معمول داراي نشانه ي مخصوصي بوده است، اگر روايات را ملاحظه کنيم، مي بينيم که رهبران ديني و پيشوايان مذهبي از حرکت گروهي خبر داده اند که داراي پرچم هاي سياه مي باشند و از آن، بعنوان «رايات سود» ياد شده است، اين پرچم ها، همين پرچم هاي سياه معمولي فعلي شيعيان است و همين پرچمهاست که نشانه ي استقلال، و رمز آزادي و مظهر توان و نيرومندي اين گروه مخلص و فداکار و حقيقت خواه است.و باز همين پرچمهاست که علاوه بر آنکه يکي از نشانه هاي بارز عزاداري شيعيان و علامت غمگساري آنان بر شهداي گلگون کفن کربلا و نکوهش بر بني اميه و همه ي جنايتکاران و ستم پيشگان در طول تاريخ بشريت بشمار مي رود (و در ايام عزاداري و سوگواري سرور شهيدان و رهبر آزادمردان جهان حضرت حسين بن علي عليه السلام در هر شهر و روستا، و بر سر هر کوي و برزن، و سر در خانه ها، مساجد، حسينيه ها، تکايا، و در گوشه و کنار خيابانها نصب مي گردد و شيعيان راستين حسين عليه السلام بدينوسيله شدت حزن و اندوه خود را با نصب آنها به جهانيان، اعلام مي کنند) در روايات اسلامي، نموداري از حرکت انقلابي تشيع، و علامت روياروئيشان با کفر جهاني معرفي گرديده است.

البته اين درست است که اين پرچمها با اين کيفيت، و يا رنگ خاص، در دوران رسالت پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله و يا زمان برخي از أئمه ي معصومين عليهم السلام وجود نداشته است، ولي از



[ صفحه 149]



آنجا که شخص رسول اکرم صلي الله عليه و اله و جانشينان معصوم آنحضرت پيوسته با عالم غيب در ارتباط بوده و بر اثر وحي و نبوت و احراز مقام امامت و ولايت از حقيقت و آينده جهان ترسيم روشني داشته اند. لذا از آينده ي درخشان ملتي که شعار آنها «پرچم هاي سياه» بوده و براي احقاق حق و برانداختن نظام ظلم و ستم و احياء مذهب خود در آينده قيام خواهند کرد، خبر داده و مسلمانان را از حرکت انقلابي چنين مردمي که پس از گذشت ساليان درازي پيدا خواهند شد، و زمينه ساز حکومت جهاني حضرت مهدي عليه السلام خواهند بود، با اطلاع ساخته، و شعار مخصوص آنان را که همان «پرچم هاي سياه» بوده است به جهانيان گوشزد فرموده اند.

به هر حال در اين زمينه روايات فراواني در کتب معتبره ي شيعه و سني موجود است که براي نمونه تنها به ذکر 2 حديث اکتفا نموده و توضيح بيشتر را به موضوعي که تحت عنوان «قيام زمينه سازان دولت مهدي عليه السلام از مشرق آغاز مي شود» ارجاع مي دهيم و اينک 2 حديث؛

1- متقي هندي در کتاب «کنزالعمال» درباره ي (صاحبان پرچمهاي سياه) که با لشکريان سفياني مواجه مي گردند و آنها را در جنگ، شکست مي دهند، در ضمن يک خطبه ي مفصل و طولاني از اميرالمؤمنين عليه السلام چنين آورده است:

«فيبعث عليه فتي من قبل المشرق يدعو الي أهل بيت النبي صلي الله عليه و اله هم أصحاب الرايات السود و المستضعفون، فيعزهم الله و ينزل عليهم النصر، فلا يقاتلهم أحد الا هزموه». [1] .

آنگاه جوانمرد آزاده اي که مردم را به سوي اهل بيت پيغمبر دعوت مي کند، از طرف مشرق بر عليه سفياني برانگيخته مي شود، و آنان (يعني: مردم مشرق زمين) صاحبان پرچم هاي سياه، و مردم مستضعفي هستند که خداوند به آنها قدرت و عظمت و نيرو مي بخشد، و آنان را پيروز مي گرداند. هيچکس با آنها نمي جنگد مگر آنکه آنان او را شکست مي دهند.

2- محمد بن ابراهيم نعماني در کتاب «غيبت نعماني» و مرحوم علامه مجلسي در کتاب «بحارالانوار» روايت کرده اند که:



[ صفحه 150]



از کعب الاحبار، روايت شده است که در ضمن حديثي نسبتا مفصل گفت:

حضرت قائم - عجل الله تعالي فرجه - از نسل علي عليه السلام است، براي او غيبتي است مانند غيبت يوسف، و بازگشتي است مانند بازگشت «عيسي بن مريم» عيله السلام و پس از آنکه مدتي غايب شده باشد ظاهر مي شود، در وقتي که ستاره ي سرخ و يا ستاره ي ديگري طلوع کرده و «زوراء» که (شهر ري) است خراب شده و «مزوره» که بغداد است خسف و نگونسار گرديده و سفياني خروج نموده، و جنگ ميان فرزندان عباس (يعني بني العباس) و جوانان ارمنيه و آذربايجان درگرفته باشد و آن جنگي است که هزاران هزار کشته دارد و هر کسي دست بر قبضه ي شمشير جواهرنشان (و آشکار) دارد، و جنگ بسيار بزرگي است که پرچم هاي سياه در آن در اهتزاز است و آن جنگ، همان جنگي است که مرگ سرخ (يعني کشتن و کشته شدن با وسايل مدرن جنگي) را به مردم بشارت مي دهد، و با طاعون خطرناک آميخته است. [2] .