شهادت سيد حسني
اما نحوه ي کشته شدن سيد حسني مطابق روايتي از امام صادق عليه السلام چنين است:
يعقوب سراج مي گويد:به امام صادق عليه السلام عرض کردم فرج شيعيان شما چه وقت خواهد رسيد؟
فرمود: موقعي که ميان فرزندان عباس اختلاف افتد و پايه هاي سلطنت آنها سست گردد، و در سلطنت آنان طمع نداشت و طمع بندد، و عرب زنجيرهاي اسارت خود را پاره کند و از زير بار سلطه ي سلاطين بيرون رود، و هر صاحب
[ صفحه 81]
قدرتي خود را آشکار سازد، و آن «شامي» (که مقصود سفياني مشهود است) ظاهر شود و «يماني» پيدا شود و «حسني» جنبش کند، و صاحب الامر عليه السلام آنچه را که رسول خدا صلي الله عليه و آله به او ارث رسيده بر دارد و به مکه رود.
عرض کرد: آنچه از رسول خدا عليه السلام به او ارث رسيده چيست؟
فرمود: شمشير رسول خدا صلي الله عليه و آله و زره، و عمامه و برد، و چوبدستي، و پرچم، و سلاح، و زين مخصوص اوست. آنها را بر مي دارد و به مکه مي آيد، پس شمشير را از غلاف بيرون مي کشد و زره را مي پوشد، و پرچم را باز مي کند و عمامه را بر سر مي گذارد و چوبدستي را به دست مي گيرد و از خداوند براي ظهور خويش اجازه مي طلبد.
اين جريان را وقتي يکي از نزديکان حضرت با خبر شد نزد حسني مي رود و او را مطلع مي سازد، پس حسني پيش دستي کرده قيام مي کند و اهل مکه بر او يورش مي برند و او را مي کشند و سرش را براي شامي [يعني: سفياني] مي فرستند. در اين وقت است که صاحب الامر عليه السلام ظاهر مي شود، و مردم با او بيعت مي کنند و از او پيروي مي نمايند. [1] .
چنانچه ملاحظه مي کنيد اين جريان با جريان پيشين (يعني: کشته شدن نفس زکيه) تفاوت دارد و نمي توان گفت اين جريان يکي است بلکه اگر مقداري تامل کنيم بخوبي متوجه خواهيم شد، که اول نفس زکيه کشته مي شود و سپس «حسني» به شهادت مي رسد و بعد از اين حسني هم قيام حضرت ولي عصر -عجل الله تعالي فرجه- فاصله زيادي نيست. و چنانچه از ظاهر اين حديث استفاده مي شود کشتن اين حسني در بين رکن و مقام نيست بلکه چون او قيام مي کند بخاطر قيامش کشته مي شود و لذا امکان دارد که در خيابان و بازار کشته شود، نه در کنار خانه ي خدا.
پاورقي
[1] روضه کافي ص 225-224- حديث 285 و غيبت نعماني ص 270 ط - صدوق باب 14 حديث 42 و 43 و بشارة الاسلام ص 138 و 139.