بازگشت

تذکر


در اينجا تذکر اين نکته ضروري است که: گرچه قسمتهاي اول دو حديثي که از دو کتاب معتبر «الزام الناصب» و «غيبت النعماني» نقل نموديم تا اندازه اي واضح و روشن است و نياز چنداني به توضيح و تفسير ندارد و هر خواننده بدون فکر و تأمل معناي آن را بخوبي درک مي کند، ولي قسمتهاي آخر دو حديث مزبور، بخصوص اين جمله که امام عليه السلام فرموده است: «اذا جهزت الألوف، و صفت الصفوف، و قتل الکبش الخروف، هناک يقوم الآخر، و يثور الثائر، و يهلک الکافر...»يعني: «هنگامي که صفها به هم فشرده شد، و هزاران جنگجو بسوي جنگ اعزام شدند، و قوچ بره را کشت، و ديگري براي خونخواهي قيام کرد و انتقامش را گرفت، و کافر به هلاکت رسيد»، غير معلوم المراد، و توجيه و تفسير روشني از آن در دست نيست.

و هر چند که شخصيت گرانمايه اي چون مرحوم علامه ي مجلسي - اعلي الله مقامه- پس از نقل حديث از کتاب «غيبت نعماني» در اين باره توضيحاتي داده اند، و ما نيز با مراجعه به منابع مورد اعتماد، و دقت در ساير احاديث، و اتکاء به قرائني که در خود حديث است بعضي از مطالب دو حديث ياد شده را به اندازه ي فهم قاصر خويش توضيح داديم، اما با اين همه: توضيحات مزبور نمي تواند روشنگر همه ي واقعيات در دو حديث مذکور باشد.



[ صفحه 512]



زيرا: اکثر دانشمندان اسلامي که دو حديث ياد شده را در کتابهاي خود آورده اند به جهت روشن نبودن برخي از حوادث که اميرمؤمنان عليه السلام آنها را در رابطه با علائم ظهور، و نهضت خراساني و هجوم لشکريان سفياني به سرزمين ايران اسلامي پيشگوئي فرموده اند، از توضيح و تحليل همه ي مطالبي که در دوحديث مزبور آمده است خودداري نموده، و تنها به نقل اصل حديث اکتفا کرده اند.

علي هذا، نگارنده نيز خود را ناگزير مي بيند از اين که اين نکته را يادآور شده، و تأکيد نمايد که: آنچه را که وي در توضيح بعضي از جملات دو حديث مذکور آورده است، يک نظريه و استنباط شخصي است که تنها جنبه ي احتمال دارد، و ممکن است اين احتمال مطابق با واقع باشد، و ممکن است برخلاف تصور نگارنده عاري از حقيقت باشد و اين نکته اي است که لازم است خوانندگان گرامي بدان توجه داشته باشند.