بازگشت

معناي قوچ در حديث


و اما کلمه ي (کبش) که در متن حديث آمده است و معناي آن در زبان فارسي «قوچ بزرگ» مي باشد کنايه از عالمي بزرگوار و مجتهدي مسلم است که سمت راهنمايي و رهبري و فرمانروايي مردم را بعهده دارد چه آنکه «قوچ» در ميان گوسفندان دليل راه، و مرشد و راهنما، و هدايت کننده ي آنها بسوي مسير و مقصد است و در موقع احساس خطر با اشارت مخصوص بخود، گوسفندان را از خطري که متوجه آنها مي شود آگاه مي سازد.

و در خطبه امام زين العابدين عليه السلام در شام نيز، از جمله ي صفاتي که براي مولاي متقيان اميرمؤمنان عليه السلام آورده است فرموده است «ليث الحجاز و کبش العراق» [1] و ترديدي



[ صفحه 504]



نيست که تشبيه به (کبش) در اينجا يعني در خطبه ي حضرت زين العابدين عليه السلام آنهم در وصف امام از زبان امام، کنايه از مرشد و راهنما و دليل قوم است. وگرنه معناي ديگري براي کلمه ي (کبش) يعني: قوچ، متصور نيست.

در کتاب «لسان العرب» نيز درباره ي معناي کلمه ي (کبش) مي نويسد: «کبش القوم، رئيسهم و سيدهم. يعني: کلمه ي (کبش) اگر در واقع بر انسان اطلاق شود به معناي رئيس و آقاي هر گروه است و باز مي گويد: (کبش) يعني: قوچ، در ميان هر ملت حامي آن ملت است.


پاورقي

[1] بحارالانوار ج 45 ص 139.