توضيح علامه مجلسي
مرحوم علامه ي مجلسي اعلي الله مقامه پس از نقل حديث مزبور از کتاب «غيبت نعماني» در توضيح آن چنين مي نويسد:
(بيان) شخصي که از خراسان قيام مي کند «هلاکوخان و يا چنگيزخان مغول» است و (جزيره ي بني کاوان) چنانکه فيروز آبادي در «قاموس» گفته است در درياي بصره مي باشد، و شخصي که در «گيلان» قيام مي کند شاه اسماعيل صفوي است و (آبر) قريه اي نزديک «استرآباد» (گرگان) است.
و شايد منظور از: «قوچ بزرگ» شاه عباس اول باشد که پسر خود صفي ميرزا را به قتل رسانيد، و دور نيست که: قيام ديگري براي انتقام گرفتن از خون وي، شاه صفي، پسر صفي ميرزا باشد که برخي از اولاد شاه عباس را کشت، و برخي را نابينا کرد. و آمدن قائم آل محمد صلي الله عليه و آله لزومي ندارد که بلافاصله بعد از اين علائم باشد و البته امکان هم دارد که نزديک باشد بعلاوه، اين روايت مختصري از يک کلام طولاني است که ممکن است وقايعي از روايت ساقط شده و افتاده باشد. [1] .
گرچه مرحوم علامه مجلسي رضوان الله عليه در جلد 51 بحارالانوار ص 130 پس از نقل خطبه ي مفصلي از اميرالمؤمنين عليه السلام که در آن خطبه از پيدايش ستاره ي دنباله داري سخن رفته است که کنايه از قيام شخصي در ايران قبل از ظهور حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف مي باشد (و ما هم گفتيم که ظاهرا آن ستاره ي دنباله دار همان سيدحسني معروف است) با يک اشاره ي کوتاهي توضيح خود را درباره ي شاه اسماعيل صفوي باز پس گرفته و فرموده است: اينکه: اين ستاره ي دنباله دار اشاره به شاه اسماعيل صفوي باشد بعيد است، ولي در هر صورت: اين فرمايش علامه ي مجلسي (ره) چه براي
[ صفحه 501]
برخي قابل قبول باشد و چه نباشد خواه ناخواه قطعي و مسلم است که نه مقصود از قيام کننده ي خراسان، «هلاکوخان» و يا چنگيزخان مغول است. و نه هم مقصود از «قوچ بزرگ» شاه عباس است، و نه هم شخصي که در «گيلان» قيام مي کند شاه اسماعيل صفوي است، و بزرگترين دليل آن، همان انقراض دولت صفويه و عدم ظهور حضرت است و لذاست که مرحوم شيخ محمود «عراقي» شاگرد مرحوم شيخ مرتضي انصاري عليه الرحمه، در کتاب «دارالسلام» ص 354 بعد از آنکه حديث مذکور را با توضيح مرحوم مجلسي (عليه الرحمه) نقل مي کند، چنين مي نويسد:
مؤلف گويد: مرحوم علامه ي مجلسي، پادشاه باداد را که از گيلان برخيزد حمل بر شاه اسماعيل صفوي کرده، و (بره نر) را که کشته شود حمل بر شاه عباس کرده و خونخواه را حمل بر سلطان صفي، پسر شاه عباس نموده است، ولي همه ي اينها در وقتي درست است که اين علامات را از علائم قريبه ي به ظهور ندانيم، و اگر نه با آخرت حديث امام عليه السلام فرموده است: بعد از آن، قائمي که خلايق در انتظار ظهور او به سر مي برند قيام مي کند، موافقت ندارد.
پاورقي
[1] بحارالانوار ج 52 ص 237-236.