بازگشت

قم از ديدگاه امام صادق


مرحوم علامه ي مجلسي -اعلي الله مقامه- در کتاب بحارالانوار از کتاب «تاريخ قم» حديثي را درباره ي اين شهر مقدس از امام صادق عليه السلام بدين صورت آورده است:

«عن عبدالله بن سنان، سئل أبوعبدالله عليه السلام: أين بلاد الجبل فانا قد روينا أنه اذ رد اليکم الأمر يخسف ببعضها- فقال: ان فيها موضعا يقال له «بحر» و يسمي بقم، و هو معدن شيعتنا فأما الري فويل له من جناحيه، و ان الأمن فيه من جهة قم و أهله قيل: و ما جناحاه؟ قال عليه السلام: أحدهما بغداد والاخر خراسان، فانه تلتقي فيه سيوف الخراسانيين و سيوف البغداديين، فيعجل الله عقوبتهم و يهلکهم فيأوي أهل الري الي قم فيؤويهم أهله ثم



[ صفحه 429]



ينتقلون منه الي موضع يقال له «أردستان» [1] .

«عبدالله بن سنان گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدند يا بن رسول الله! سرزمين جبل کجاست؟ که ما در بعضي از روايات خوانده و شنيده ايم: زماني که فرمان خداوند (يعني: خلافت و ولايت به شما باز مي گردد) برخي از شهرهاي جبل را ويران مي کنند؟

امام عليه السلام فرمود: در سرزمين جبل، موضعي است که به آن (بحر) مي گويند و در آنجا شهري است که آن را قم مي نامند، و آنجا معدن شيعيان ماست. و اما «ري» پس واي بر (ري)از هر دو بال و طرف آن، چه امن و سلامتي آن به سبب قم و اهل قم است، عرضه داشتند يا بن رسول الله دو جناح، و دو طرف «ري» کدامند؟ فرمود:

يکي بغداد است و ديگري خراسان - محققا شمشيرهاي (بغداديان) و شمشيرهاي (خراسانيان) (يعني: مردم ايران) در (ري) يعني تهران، به يکديگر خواهد رسيد، و حق تعالي در عقوبت ايشان، يعني (بغداديان) تعجيل خواهد فرمود و آنها را هلاک خواهد نمود پس اهل ري بدين لحاظ به «قم» پناه مي برند و مردم قم آنها را پناه مي دهند و آنگاه از قم بجاي ديگري که آن را اردستان مي گويند منتقل مي گردند».

توضيح:

خواننده ي عزيز! همانگونه که ملاحظه نموديد امام صادق عليه السلام شهر مقدس «قم» را از «بلاد جبل» مي داند و بطور ضمني آن را از جمله ي سالم ترين و محفوظترين شهرهاي (بلاد جبل) يعني: ايران، معرفي مي نمايد، و تلويحا در جواب پرسش سؤال کنندگان وقوع خسف، يعني خراب شدن برخي از شهرهاي «جبل» را تأييد مي نمايد.

و به طور ضمني، با طرح اين سؤال که آيا شما از «جبال» مي پرسيد يا از «بحر» يعني: از قم، سؤال مي کنيد، به حاضرين مي فهماند، که اگر منظور شما از اين سؤال «بلاد جبل» است، که البته همانگونه که در روايات خوانده و شنيده ايد درست است، و



[ صفحه 430]



برخي از شهرهاي جبل، (که ظاهرا مراد از آن، همان مناطق مرکزي و کوهستاني و يا برخي از شهرهاي ايران است) خسف خواهد شد و اما اگر منظورتان از: «جبل» يا «جبال» (بحر) و شهر مقدس قم باشد، اين شهر مقدس، مصون و محفوظ است، و آنجا خسف نخواهد شد.

سپس حضرت علت خسف شدن برخي از شهرهاي جبل را جنگ عراق عليه ايران مي داند و آن را اينگونه توضيح مي دهد که: (فأما الري فويل له من جناحيه) يعني: و اما «ري» که مقصود از آن تهران است، پس واي بر «ري» از هر دو بال و دو طرف آن.

و چون از آن حضرت مي پرسند که دو بال، و دو طرف «ري» کدامست، حضرت مي فرمايد دو طرف (ري) يکي بغداد است، و ديگري خراسان، و آنگاه مي فرمايد: به تحقيق که شمشيرهاي «خراسانيان» يعني: مردم ايران، و شمشيرهاي بغداديان يعني: حکام خود فروخته بغداد، در (ري) به يکديگر مي رسد، و خداوند در عذاب و عقوبت «بغداديان» تعجيل مي فرمايد و آنها را هلاک مي گرداند.

مؤلف گويد: از ظاهر عبارت اين جمله که حضرت فرموده است «واي بر (ري) از هر دو بال، و دو طرف آن» چنين فهميده مي شود که فتنه ها و آشوبها و جنگهائي که در ايران پيدا مي شود شامل شهر (ري) نيز مي شود و آشوبهائي شهر تهران را فرا مي گيرد.

و ظاهرا علت اينکه، امام صادق عليه السلام به خصوص از: (ري) يعني: تهران نام برده است اين است که:

چون تهران پايتخت و مرکز ايران محسوب مي شود و محل اقامت، و مقر فرماندهي، و پايگاه زمامداران وقت به حساب مي آيد از اينرو تمامي فتنه ها و حوادث ناگوار، و وقايع ناشي از جنگ متوجه (تهران) مي گردد، و گوئي اين تهران است که گاهي با بغداد مي جنگد و زماني فتنه جويان و خرابکاران و شورشيان و منافقان را در داخل کشور سرکوب مي نمايد.

نکته ديگري نيز که از جمله ي مذکور استفاده مي شود (و البته خداوند به حقيقت آن داناتر و آگاه تر است) اين است که:

ظاهرا ذکر نام خراسان در اينجا اشاره به حرکت انقلابي همان سيدهاشمي حسيني و يا سيدحسني خراساني، و ذکر نام «بغداد» نيز اشاره به ماجراجوئيهاي حکام خود کامه ي



[ صفحه 431]



بغداد و جنگ ويرانگر و خانمانسوزي است که از طرف آن جباران خيره سر و زمامداران فتنه جو بر اين مرد خدا تحميل مي شود و به همين سبب است که بعضي از شهرهاي «جبل» خسف، و نگونسار و تخريب و ويران مي گردد و لذاست که حضرت مي فرمايد: به تحقيق شمشيرهاي خراسانيان و بغداديان در (ري) به يکديگر مي رسد.

در هر صورت ذکر نام «ري» و اينکه حضرت فرموده است شمشيرهاي «خراسانيان» و «بغداديان» در «ري» به يکديگر مي رسد، يا اينکه مقصود امام عليه السلام از کلمه ي «ري» همان (تهران) است چنانکه از ظاهر عبارت پيداست و يا اينکه مقصود از (ري) ايران است چنانکه در بعضي از اخبار است که لشکريان سفياني به بيشتر سرزمينهاي ايران، از زمين فارس و سرزمين خراسان مي رسند.

و احتمال هم دارد که مراد و مقصود امام عليه السلام ورود لشکريان سفياني به خاک ايران باشد. چه آنکه در بعضي از روايات چنين آمده است که: «و يصعد جيش العراق الي بلاد الجبل» يعني ارتش عراق بسوي بلاد جبل حرکت مي کند، و در روايات ديگري است که: سفياني، لشکريان خود را به اطراف ايران گسيل مي دارد تا بدين وسيله از انقلاب اسلامي ايران، و نهضت خراساني جلوگيري کند، و آنها مي آيند تا به بلاد «استخر» يعني: برخي از شهرهاي فارس مي رسند و بين آنان و ايرانيان جنگ بزرگي واقع مي شود و گروه زيادي از آنان به دست تواناي لشکريان پيروز، و سپاهيان ظفرمند خراساني کشته مي شوند و تار و مار مي گردند، و عده اي هم سرشکسته و دماغ سوخته و شکست خورده، فرار را بر قرار ترجيح مي دهند و پا به فرار مي گذارند و در نتيجه «ايرانيان» آنان را از ايران بيرون مي رانند.

بنابراين با توضيحاتي که در پيرامون حديث امام صادق عليه السلام درباره ي «قم» و تهران متذکر شديم، دور نيست که: علت پناهنده شدن اهل ري، به شهر مقدس قم همان جنگ عراق عليه ايران بوده و مردم تهران بر اثر صدماتي که از ناحيه ي جنگ، به شهر تهران وارد مي شود به شهر مذهبي «قم» پناهنده شوند و امکان هم دارد که مراد از پناهنده شدن، پناه بردن به علماء که نگهبانان اصلي شريعت هستند باشد. و خدا داناتر است.



[ صفحه 432]



تذکر:

در اينجا لازم است پيش از آنکه از مجموع روايات مربوط به قم نتيجه گيري کنيم توجه خوانندگان گرامي را به اين نکته جلب نمائيم که: رواياتي که درباره شهر مقدس قم از ائمه ي معصومين: رسيده است بسيار فراوان، و از مجموع آنها دو مطلب استفاده مي شود که شايان ذکر است مطلب اول اين که: شهر مذهبي قم در زمان غيبت حضرت ولي عصر -عجل الله تعالي فرجه الشريف-، محل امن و امان و جايگاه راحتي مؤمنان و پايگاه علماء شيعه، و مرکز تبليغات اسلامي و تا حدودي از شر دشمنان و ستمگران و جنايتکاران مصون و محفوظ است.

و مطلب دوم اين که: شهر مقدس قم نيز مانند ساير شهرهاي «بلاد جبل» در بعضي از مواقع در دوران پيش از ظهور بخصوص در دوران قيام سيدحسني - و يا سيدحسيني- دچار اضطراب و ناامني خواهد گرديد.

درمورد مطلب اول، از رواياتي که متذکر شديم، و همچنين روايات مختلفي که در ضمن بحثهاي متنوع و گوناگون در اين کتاب آورده ايم مصونيت نسبي اين شهر مقدس معلوم مي شود.

و اما در مورد مطلب دوم، روايات چندي در کتب حديث ديده مي شود که براي استحضار خوانندگان محترم به ذکر سه حديث که در اين باره وارد شده بسنده مي کنيم.

1- در حديثي که از حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام درباره ي شهر مقدس وارد شده چنين آمده است:

«قم عش آل محمد صلي الله عليه و آله و مأوي شيعتهم و لکن سيهلک جماعة من شبابهم بمعصية آبائهم و الاستخفاف و السخرية بکبرائهم و مشايخهم و مع ذلک يدفع الله عنهم شر الاعادي و کل سوء». [2] .

قم، آشيانه ي آل محمد صلي الله عليه و آله و جايگاه شيعيان ايشان است، ولکن گروهي از جوانانشان بر اثر معصيت پدرانشان و به واسطه ي سبک شمردن و مسخره نمودن ايشان نسبت به پيرمردان و بزرگانشان به هلاکت خواهند رسيد، و با اين حال باز هم خداوند شر دشمنان و هر بدي را از آنها دفع خواهد نمود.



[ صفحه 433]



2- در حديث ديگري که در همين زمينه از امام صادق عليه السلام نقل شده، چنين آمده است که آن حضرت فرموده:

«تربة قم مقدسة، و أهلها منا و نحن منهم، لا يريدهم جبار بسوء الا عجلت عقوبته مالم يخونوا اخوانهم فاذا فعلوا ذلک سلط الله عليهم جبابرة سوء، أما انهم أنصار قائمنا و دعاة حقنا، ثم رفع رأسه الي السماء و قال: اللهم اعصمهم من کل فتنة و نجهم من کل هلکة». [3] .

«خاک قم مقدس است و اهل قم از ما و ما از ايشان هستيم هيچ ستمگر گردن کشي راجع به قم قصد بدي ننمايد جز آنکه در کيفر او تعجيل شود، و اين در صورتي است که آنها به برادران ديني خود خيانت نکنند که اگر خيانت کردند خداوند هم جباران و گردنکشان سوء- و بدترين ستمگران- را بر آنها مسلط گرداند. آگاه باشيد که آنها ياوران قائم ما و رعايت کنندگان حق ما و دعوتگران مردم بسوي حق ما هستند سپس سر بسوي آسمان نمود و فرمود: خدايا آنها را از هر فتنه و بلائي محفوظ نگهدار، و ايشان را از هر مهلکه اي نجات ده».

3- در حديثي که دهمين پيشواي شيعه حضرت امام هادي عليه السلام از آباء گرام خود از اميرمؤمنان عليه السلام راجع به جريان شب معراج در رابطه با شهر مقدس قم از پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله نقل نموده چنين آمده است که آن حضرت فرمود:

«لما أسري بي الي السماء الرابعة نظرت الي قبة من لؤلؤ لها أربعة أرکان و أربعة أبواب کلها من استبرق أخضر قلت: يا جبرئيل ما هذه القبة التي لم أر في السماء الرابعة أحسن منها؟ فقال: حبيبي محمد! هذه صورة مدينة يقال لها قم، يجتمع فيها عباد الله المؤمنون ينتظرون محمد صلي الله عليه و آله و شفاعته للقيامة و الحساب، يجري عليهم الغم و الهم و الأخزان و المکاره قال: فسألت علي بن محمد العسکري عليه السلام متي ينتظرون الفرج؟ قال: اذا ظهر الماء علي وجه الأرض». [4] .

«چون در شب معراج به آسمان چهارم رسيدم نظر کردم به قبه اي که از لؤلؤ بود و چهار رکن و چهار در داشت که همه ي آنها از استبرق سبز بودند به جبرئيل



[ صفحه 434]



گفتم: اين چه قبه اي است که نيکوتر از آن در آسمان چهارم نديدم؟ گفت: اي حبيب من محمد! اين صورت شهري است که به آن «قم» گفته مي شد که در آن بندگان مؤمن خدا گرد مي آيند و اميدوار به محمد صلي الله عليه و آله و شفاعت او در قيامت و روز حساب هستند بر آنها هم و غم و اندوه و رنجها و سختي ها و ناراحتي ها وارد شود راوي گفت: از امام دهم عليه السلام پرسيدم: چه وقت انتظار فرج خواهند داشت؟ فرمود: هر گاه آب بر روي زمين- قم- ظاهر شود».

با توجه به روايات ياد شده معلوم مي شود که امنيت شهر مقدس قم يک امنيت نسبي، و مصونيت آن هم مشروط به شروطي است که اگر آن شروط از ميان برود و مردم با ارتکاب اعمال خلاف شرع و اخلاق سرنوشت خود را تغيير دهند امنيت نيز از اين شهر مقدس برداشته مي شود.

و اما در مورد ظاهر شدن آب بر روي زمين قم که در پايان حديث سوم آمده است، هر چند بسياري از محققان و مؤلفان و پژوهشگران آثار اهل بيت عليهم السلام در اين باره اظهار نظرهاي مختلف و متفاوتي ابراز داشته اند، ولي به نظر ما دور نيست که منظور از «ظاهر شدن آب در روي زمين قم» همين سد فعلي قم سد پانزده خرداد باشد. [5] .

زيرا: ظاهر شدن آب بر روي زمين بدين صورت که به شکل درياچه اي نمايان شود که آب در روي زمين ظاهر باشد تاکنون سابقه نداشته است.

نتيجه ي بحث:

با تحقيق مختصري که در مورد موقعيت جغرافيايي «قم» و مصونيت نسبي اين شهر مقدس از گزند حوادث، به عمل آورديم، نتيجه اي که از اين تحقيق بدست مي آيد اين است که: شهر مقدس قم چه از نظر تاريخ و چه از نظر حديث و ديدگاه امامان معصوم عليهم السلام، از زمره ي بلاد جبل است. و روي اين حساب دور نيست که مراد رسول خدا صلي الله عليه و آله در حديث سابق الذکر که به جعفر بن ابي طالب فرموده است (آن کس که



[ صفحه 435]



پرچم را به دست حضرت قائم عليه السلام مي سپارد او از نسل تو است و او با ذلت و خواري در زمين جبل، داخل مي شود و با عزت و سربلندي از آنجا بيرون مي آيد) مقصود حضرت از زمين جبل (شهر مقدس قم) باشد چه آنکه حضرت فرموده است (و يخرج منه عزيزا) و کلمه ي خروج در لغت عرب به معناي ظهور و آشکار شدن و قيام کردن است عليهذا مي توان گفت: که نخستين محل خروج و اولين نقطه ي منطقه ي نهضت «سيدحسني» که از آنجا قيام خواهد کرد، شهر مقدس قم خواهد بود. و گرچه در بسياري از روايات نام شهرهاي مختلفي از قبيل قم و قزوين و طالقان و ري و هممدان و خراسان و امثال آنها به چشم مي خورد. اما ترديدي نيست که بنابر بعضي از روايات مصرحه، نقطه ي مرکزي قيام و محور اساسي نهضت شورانگيز سيدحسني از طرف قزوين و طالقان و ديلم است که البته همگي مناطق مذکوره از بلاد جبل، و جزء (عراق عجم) محسوب مي شوند.

و بطوري که ملاحظه فرموديد رسول خدا صلي الله عليه و آله نيز فرموده است «يدخل الجبل ذليلا و يخرج منه عزيزا» يعني از اول که به سرزمين جبل وارد مي شود به طور ذلت و ناشناس و مجهول القدر است و بعدا با عزت و سربلندي از آنجا قيام خواهد نمود.

و از اين عبارت چنين استفاده مي شود که حتي اگر ما نپذيريم که قيام چنين شخصيت بزرگواري از شهر مقدس «قم» باشد، باز هم بالاخره مي توان گفت که: بهر حال قيام چنين شخصيت آزاده اي از مناطق حساس و مهم و مرکزي ايران مانند- قم و قزوين و همدان و ري و طالقان- و امثال آنها از سرزمين «جبل» خواهد بود.

و جالب اينکه: امام صادق عليه السلام نيز که درباره ي حدود جغرافيايي منطقه ي قيام «سيدحسني» با مفضل بن عمر، سخن گفته است در يک جمله ي کوتاه با عبارت «ثم يخرج الحسني الفتي الصبيح، من نحو الديلم و قزوين» به همه ي مناطق نامبرده از زمين جبل، اشاره فرموده است.

بنابراين از آنچه تا بدينجا گفتيم بخوبي روشن مي شود که اين تصور: که برخي عقيده دارند خروج سيدحسني از خراسان صورت خواهد گرفت تصوري سطحي و بي ريشه است هر چند که: مطابق تحقيقاتي که مؤلف درباره ي آن سيد انقلابي بعمل آورده است، وي اصالتا خراساني و از مردم سرزمين خراسان است.



[ صفحه 436]




پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 60 ص 212 حديث 20 و تاريخ قم ص 94.

[2] بحارالانوار ج 60 ص 294 و تاريخ قم ص 98.

[3] بحارالانوار، ج 60 ص 218 ح 49 و چاپ بيروت ج 57 همان صفحه و تاريخ قم ص 93.

[4] بحارالانوار ج 18 ص 311 ح 21، اختصاص شيخ مفيد ص 102-101 و تاريخ قم ص 96.

[5] فرمان احداث سد پانزده خرداد در سال 1366 هجري شمسي از سوي رهبير کبير انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي (حضرت امام خميني -رضوان الله تعالي عليه-) صادر و در تاريخ پانزده اسفند ماه 1373 شمسي افتتاح، و هم اکنون مراحل تکميلي آن در شرف اتمام است.