بازگشت

نظريه علامه مجلسي درباره موالي


مرحوم علامه مجلسي -اعلي الله مقامه- نيز در کتاب ارزنده ي «بحار» در بيان توضيح کلمه ي



[ صفحه 416]



«موالي» پس از ايراد آيات و رواياتي چند، چنين مي فرمايد: «الموالي: المتقون و من لحق بقبيلة و ليس منهم»: يعني موالي، آزادشدگان و فرزندان آنها هستند، و نيز به کسي که بيک قبيله و طايفه ي عربي ملحق گردد ولي از آنها نباشد «موالي» گفته مي شود.

سپس علامه مجلسي در زمينه ي معناي (موالي) چنين توضيح مي دهد: گويا مقصود روايات از «موالي» (عجم) و «ايرانيانند» زيرا که مردم «فرس» يعني: ايرانيان، «اعراب» بر پدرانشان غلبه کردند و فاتح ايران شدند، و گوئي اعراب با غلبه کردن بر ايرانيان، آنان را آزاد ساخته، و يا اينکه: چون ايرانيان، مسلمان شدند و ايمان آوردند از اين لحاظ به پيشوايان ديني و مذهبي خود که عرب بودند. وابسته شدند و از اينرو موالي عرب بشمار آمدند. [1] .

مؤلف گويد: بايد توجه داشت که گرچه هر دو معنايي که براي کلمه ي (موالي) شده است از نظر اهل فن صحيح است ولي بحسب ظاهر معناي دوم بهتر و مناسب تر است.

در هر حال با توضيحاتي که داده شد، ترديدي نيست که مقصود از کلمه ي «موالي» در حديث رسول خدا صلي الله عليه و آله (ايرانيان و مسلمانان غيرعرب) مي باشند. ولي برخي از نويسندگان کلمه ي (موالي) را در حديث مزبور بمعني «همسايه» گرفته و معتقدند که تفسير برخي از نويسندگان از کلمه ي موالي، به مسلمانان غيرعرب صحيح نيست، زيرا پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله با امثال چنين کلماتي که حساسيت برانگيز بود، و از آن بوي تعصب استشمام مي شد، مبارزه مي نمود.

البته بايد دانست که گرچه سخن اين نويسنده، سخن خوبي است و کلمه ي «موالي» را هم بمعني (همسايه) گرفتن معناي نسبتا مناسبي در حديث فوق الذکر است و غرض آن نويسنده نيز همان ايراني بودن کلمه ي (موالي) است، آما بعقيده ي نويسندگان اين سطور، اينکه کلمه ي موالي در حديث مذکور بمعناي (همسايه) باشد سخن درستي نيست، زيرا:

اولا- تا آن موقعي که حديث ياد شده از پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله صادر شده است «ايرانيان»



[ صفحه 417]



هنوز مسلمان نشده بودند تا ذکر کلمه ي (موالي) در گفتار رسول خدا صلي الله عليه و آله در ذائقه ي برخي از مسلمانان تلخ گردد.

ثانيا- اين حديث، از آينده ي ملتي که بعدها مسلمان خواهند شد خبر مي دهد، چنانکه در تفسير آيه کريمه ي (و آخرين منهم لما يلحقوا بهم [2] (يعني: و ديگراني که هنوز به ايشان ملحق نشده اند از امام باقر عليه السلام نقل شده است که آن حضرت فرمود: (و هم الاعاجم و من لا يتکلم بلغةالعرب [3] (يعني: آنها (عجمها) و کساني هستند که به زبان عرب تکلم نمي کنند، و در تفسير آن از رسول خدا صلي الله عليه و آله پرسش نمودند، سلمان در کنار آن حضرت بود، دست مبارک خود را بر سلمان نهاد و فرمود: مرداني از اين گروه خواهند بود. [4] .

ثالثا- کلمه ي مولي - چنانکه سابقا هم، در بخش دوم کتاب بطور مفصل درباره ي آن بحث نموديم تنها بمعني «مسلمانان غيرعرب» نيست تا اينکه گفته شود تفسير کلمه ي مولي، به مسلمانان غيرعرب، درست نيست.

رابعا- دليل اينکه منظور رسول خدا صلي الله عليه و آله از کلمه ي «مولي» در واقع همان معناي مسلمانان غيرعرب است با خود حديث همراه است، زيرا: پيغمبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله پس از ذکر کلمه ي «موالي» بلافاصله، با عبارت (اکرم العرب) يعني: آن شخصي که برانگيخته مي شود گرامي ترين عرب است، به معرفي شخص قيام کننده پرداخته و مقام و منزلت او را بالا برده و وابستگي او را به ارجمندترين قبائل عرب و خاندان بني هاشم اعلام فرموده و بدينوسيله «سيد» بودن او رابمسلمانان گوشزد نموده است.

بنابراين نتيجه اي که از جمله ي (اکرم العرب) بدست مي آيد اين است که: آن شخصيت گرانقدري که در وقت آشوب، و فتنه هاي تيره و تار، و جنگهاي سخت برانگيخته مي شود، و سواران جنگي فراواني دارد اصالتا عرب، و سيدي هاشمي است که اجداد بزرگوارش در ازمنه ي قديم در دوران فتوحات اسلام و از چند قرن قبل به ايران مهاجرت نموده و در اين کشور ساکن گرديده اند، و او از اين سرزمين اسلامي و در ميان مردم



[ صفحه 418]



مسلمان ايران بپا مي خيزد و قيام مي کند و فرياد وااسلاماه سر مي دهد، و اعراب متعصب و نژادپرستي را که دم از برتري نژاد عربي و تعصب قوميت و مليت ميزنند و اسلام و مسلماني را رها ساخته و بسوي کفار و مشرکين روي آورده اند و به دروغ ادعاء مسلماني دارند و به جنگ با وي برمي خيزند، آنانرا سرکوب مي نمايد.

يک سوال:

در اينجا ممکن است خواننده ي عزيز سؤال کند؟ اگر قيام چنين شخصيت والائي در ميان ايرانيان است و او ايراني است که عرب نخواهد بود، پس چگونه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرموده است او از گرامي ترين خاندان عرب خواهد بود؟!

جواب اين سؤال بسيار روشن است، زيرا همانطوري که گفتيم پيامبر عاليقدر اسلام در معرفي شخصيت خانوادگي او فرموده است (خداوند مردي از ايرانيان را برانگيخته مي سازد که گرامي ترين عرب خواهد بود) و ترديدي نيست که بني هاشم از سادات قريش و از بزرگان عرب و گرامي ترين عرب بوده اند و از اينرو پر واضح است که آن چنان انسان والائي که رسول خدا صلي الله عليه و آله از قيام شگفت انگيز او در ميان ايرانيان خبر مي دهد و او را از گرامي ترين خاندان عرب معرفي مي نمايد، سيد و هاشمي و از بستگان رسول خدا صلي الله عليه و آله است و در «سيد» بودن او هيچ شک و شبهه اي وجود ندارد.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 67، ص 174.

[2] سوره ي جمعه، آيه 3.

[3] مجمع البيان، ج 10-9، ص 284 و تفسير صافي ج 5، ص 172.

[4] صحيح ترمذي، ج 5، باب فضل العجم.