بازگشت

قم پايگاه انقلاب


با توجه به مجموع رواياتي که در رابطه با خروج سيدحسني متذکر شديم، همچنين با توجه به شواهد و قرائن بسياري که در بخش دوم تحت عنوان «انقراض دولت شاهنشاهي در ايران» آورديم: و باز با توجه به اينکه کشور اسلامي ايران تنها کشوري است که مهد خاندان رسالت است و از دير زمان مذهب حقه ي اهل بيت عليهم السلام را به عنوان مذهب رسمي کشور پذيرفته است به اين نتيجه مي رسيم که از ديدگاه روايات اسلامي در تلقي نگارنده:

قبل از ظهور مبارک حضرت مهدي عليه السلام انقلاب عظيمي در خاورميانه به وجود مي آيد که اين انقلاب با قيام سيدي بزرگوار از دودمان اهل بيت عليهم السلام از شهر مقدس «قم» آغاز مي شود و با وحدت و يکپارچگي ملت مسلمان ايران و حرکت انقلابي جامعه ي اسلامي رژيم شاهنشاهي در اين کشور سقوط مي کند، و انقلاب اسلامي ايران پيروز مي گردد.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي، استکبار جهاني براي دفاع از موضع ضد انساني خود به مقابله با انقلاب برمي خيزد، رژيم خون آشام عراق و حکام خود فروخته ي بغداد را به جنگ و ستيز با انقلاب وادار مي نمايد. جنگ و نبرد براي مدتي طولاني به درازا مي کشد، استکبار جهاني راه به جائي نمي برد، ولي پايه هاي حکومت اسلامي در ايران محکم و استوار مي گردد و انقلاب اسلامي ايران تا انقلاب جهاني حضرت مهدي عليه السلام ادامه مي يابد و به طور طبيعي زمينه ي ظهور آن حضرت را فراهم مي آورد.

آنچه گفته شد حقايقي است که با احاديث فراواني تأييد مي شود، و تصور نگارنده نيز بر اين است که شهر مقدس «قم» تا ظهور حضرت ولي عصر -عجل الله تعالي فرجه الشريف -



[ صفحه 383]



پايگاه اصلي انقلاب، و انقلاب اسلامي ايران تا انقلاب جهاني حضرت مهدي عليه السلام ادامه خواهد داشت، و به همين سبب ائمه ي معصومين عليهم السلام به طور خصوصي از شهر مذهبي قم نام برده اند، و چون با الهام الهي مي دانسته اند که يک روز ايران مرکز «تشيع» مي شود و قم پايگاه علم و دانش و معدن فقه و فقاهت و حامل رجال دين و مراجع تقليد شيعه و راويان أخبار اهل بيت، و جانشينان حضرت حجت عليه السلام خواهد بود، از اينرو آنرا به عنوان پايگاه انقلاب فرهنگي اسلام در نزديکيهاي ظهور حضرت قائم عليه السلام معرفي فرموده اند.و اينک براي تأييد مطلب به چند حديث در اين زمينه توجه فرمائيد:

1- در حديثي از امام صادق عليه السلام روايت شده است که يکبار که آن حضرت درباره ي شهر مقدس قم سخن مي گفت در اين رابطه فرمود:

«ان الله احتج بالکوفة علي سائر البلاد و بالمؤمنين من أهلها علي غيرهم من أهل البلاد، و احتج ببلدة قم علي سائر البلاد، و بالمؤمنين من أهلها علي سائر أهل المشرق و المغرب من الجن و الانس. و لم يدع الله قم و أهلها مستضعفين. بل وفقهم و أيدهم... ان الدين و أهله بقم ذليل، و لولا ذلک لأسرع الناس اليها فخربت قم و خرب أهلها فلم تکن حجة علي سائر البلاد. و اذا کان ذلک لم تستقر السماء و الأرض و لم ينظروا. و سيأتي زمان تکون بلدة قم و أهلها حجة علي الخلايق، و ذلک في زمن غيبة قائمنا الي ظهوره. و لولا ذلک لساخت الأرض بأهلها».

«خداي تبارک و تعالي به وسيله ي کوفه بر همه ي شهرها احتجاج نموده و با مؤمنين از أهل آن بر ساير شهرها. و به وسيله ي «قم» بر همه شهرهاي جهان و با مؤمنين از أهل آن، بر همه ي مردم شرق و غرب از جن و انس.

خداوند هرگز قم و أهل قم را به خواري و زبوني ترک ننموده است بلکه پيوسته آنها را توفيق مي دهد و تأييد مي نمايد. ولي همواره دين و أهل دين در قم - در أنظار دشمنان- خوار هستند. و اگر چنين نمي شد مردمان بسوي آن هجوم مي بردند و آنجا را ويران مي ساختند و ديگر حجتي بر ديگر شهرها باقي نمي ماند. و در اين صورت آسمان و زمين بر جاي خود ثابت و استوار نمي ماند و به ساکنان زمين مهلت داده نمي شد.



[ صفحه 384]



زماني فرا خواهد رسيد که قم و أهل قم بر همه ي مردم روي زمين حجت باشد. و آن در زمان غيبت قائم ما تا هنگام ظهور اوست. و اگر قم نبود زمين ساکنانش را در کام خود فرو مي برد» [1] .

در اين حديث شريف چنانکه ملاحظه مي شود امام صادق عليه السلام شهر مقدس قم را به عنوان پايگاه انقلاب فرهنگي اسلام در نزديکيهاي ظهور حضرت مهدي -ارواحنا له الفداء- معرفي فرموده و شهر مذهبي قم و أهل آن را از مؤمنين که عبارت از رجال دين و مراجع تقليد باشند بر تمام مردم جهان حجت دانسته است.

2- در حديث ديگري که از آن بزرگوار نقل شده چنين آمده است که در همين رابطه فرمود:

«ستخلو الکوفة من المؤمنين و يأرز العلم عنها کما تأرز الحية في جحرها، ثم يظهر العلم ببلدة يقال لها قم، و تصير معدنا للعلم و الفضل...

و ذلک عند قرب ظهور قائمنا... فيجعل الله قم و أهله قائمين مقام الحجة... فيتم حجة الله علي الخلق حتي لا يبقي أحد علي الأرض لم يبلغه الدين و العلم، ثم يظهر القائم عليه السلام»

«کوفه از مؤمنان خالي مي شود. و علم از آن برچيده مي شود، آنچنانکه مار در لانه خود درهم مي پيچد. آنگاه در شهري به نام «قم» ظاهر مي شود، و آنجا معدن علم و فضل مي گردد، و آن در نزديکيهاي ظهور قائم ما است. و خداوند قم و أهل آنرا قائم مقام حجت عليه السلام قرار مي دهد، و حجت خود را بر مردم جهان به اتمام مي رساند تا اينکه در روي کره زمين کسي نمي ماند که علم و دين به او نرسيده باشد، و سپس حضرت قائم عليه السلام ظاهر مي گردد». [2] .

در آغاز اين حديث امام صادق عليه السلام از يک حادثه ي تاريخي خبر مي دهد که نجف اشرف مرکزيت خود را در رابطه با علوم اسلامي از دست مي دهد و اين مرکزيت به شهر مذهبي قم منتقل مي گردد و اين شهر مقدس مرکز علم و دانش خواهد گرديد و جانشينان حضرت حجت عليه السلام در آنجا اقامت خواهند داشت که هم اکنون پس از گذشت



[ صفحه 385]



1200 سال، اين پيشگوئي امام تحقق يافته و حوزه ي علميه ي نجف اشرف که از هزار سال پيش تاکنون پايگاه علمي شيعه و مجمع علماء و دانشمندان و مراجع بزرگ تقليد بوده تقريبا بصورت تعطيل درآمده است.

سپس امام عليه السلام پيشبيني مي کند که شهر مقدس قم در آينده تاريخ بصورت يک پايگاه فرهنگي قوي و نيرومند اسلامي درمي آيد که مرکز علم و دانش و معدن فقه و فقاهت مي گردد تا جائي که همه ي مردم روي زمين را از نظر فرهنگ اسلامي تغذيه مي نمايد. و اين يکي از معجزات بارز احاديث اسلامي است زيرا:

«خواننده گرامي به خوبي آگاه است که حوزه ي علميه قم در سال 1340 هجري قمري برابر با - سال -1301 شمسي به دست تواناي حضرت آيةالله حاج شيخ عبدالکريم حائري - عليه الرحمة و الرضوان - تأسيس شد، و پيش از آن مرکز علوم ديني نبود و مراجع تقليد در آنجا سکونت نداشتند، و امام صادق عليه السلام بيش از 1200 سال، پيش از تأسيس حوزه ي علميه ي قم از سکونت مراجع عاليقدر شيعه در آن خبر داده است» [3] .

و نکته ي جالبتر و مهمتر آنکه ششمين پيشواي معصوم شيعه توضيح مي دهد که اين حادثه- يعني: پايگاه علمي شدن شهر قم- در نزديکيهاي ظهور قائم آل محمد - صلوات الله و سلامه عليهم أجمعين- محقق مي شود و خداوند قم و أهل آنرا قائم مقام حضرت حجت عليه السلام قرار مي دهد.

تصور ما بر اين است که اين فرمايش امام معصوم عليهم السلام در حق کساني است که پيش از ظهور حضرت مهدي عليه السلام با معرفت و شناخت حق، پرچم حق را برافراشته نگه مي دارند و با تلاشي خستگي ناپذير جهانيان را بسوي اسلام و قرآن دعوت مي نمايند، و آنگاه که لازم باشد قيام مي کنند، و فرياد برمي آورند، و چون مسأله ي ظهور واقع شود با ميل و رغبت تمام به حمايت از اسلام و امام برمي خيزند و دست از ياري او برنمي دارند، و در صف ياران خاص آن حضرت قرار مي گيرند. و دليل اين اعتقاد روايت ديگري است که از امام ششم نقل شده که يکبار در مورد قم فرمود:

«انما سمي قم -هکذا- لأن أهله يجتمعون مع قائم آل محمد صلي الله عليه و آله، و يقومون



[ صفحه 386]



معه، و يستقيمون عليه و ينصرونه».

«قم به اين جهت «قم» ناميده شد که أهل آن در محضر قائم آل محمد -صلوات الله عليه- گرد مي آيند و با او قيام مي کنند و به امامت او اعتراف دارند و از ياري او دست برنمي دارند» [4] .

آري آنچنانکه پيشوايان معصوم عليهم السلام فرموده اند «قم» مرکز علم و دانش و معدن فقه و فقاهت است. پايگاه حاملان دين و راويان اخبار آل محمد صلي الله عليه و آله و محل استقرار حاميان مذهب اهل بيت عليهم السلام و مجمع مؤمنان است.

ابن شهرير نور و شکوفان مهبط جبرئيل امين، جايگاه دوستان و پيروان اميرالمؤمنين عليه السلام و قائم مقام حضرت حجت -عجل الله تعالي فرجه الشريف- است که با مقدم هشتمين امام معصوم عليه السلام متبرک شده و با مرقد پاک و مطهر خواهر گرامش فاطمه ي معصومه عليهاالسلام زيارتگاه عموم شيعيان جهان گرديده، و با وجود ياران بهتر مردمان يعني: وجود مقدس حضرت صاحب الزمان عليه السلام از سوي پيشوايان دين، به عنوان کانون قيام و انقلاب معرفي شده است.

آري قم مرکز علم و دانش، پايگاه قيام و انقلاب است، و پيامبر گرامي اسلام و جانشينان معصوم آنحضرت در روزگاري از اين شهر با عظمت و پايگاه علمي شدن آن خبر داده اند که شهر قم بصورت شهرکي از شهرهاي آتش پرست ايران بوده است و امروز بعد از گذشت چهارده قرن همه ي آنچه را که پيشوايان معصوم عليهم السلام درباره ي قم فرموده اند تحقق يافته است.

امروز که حوزه علميه ي نجف اشرف آن پايگاه هزار ساله جهان تشيع به ضعف گرائيده بزرگترين دانشگاه علوم اسلامي آل محمد صلي الله عليه و آله در حوزه ي علميه ي قم مستقر گرديده و مورد توجه عموم جهانيان قرار گرفته است.

امروز بر کسي پوشيده نيست که انقلاب بزرگ ايران از حوزه ي علميه ي قم رهبري گرديد، و گفتار هفتمين پيشواي معصوم شيعه حضرت موسي بن جعفر عليه السلام مبني بر قيام و نهضت مردي از «اهل قم»، و با قيام بي سابقه ي ابرمردي از دودمان اهل بيت عليهم السلام از



[ صفحه 387]



شهر مقدس قم، تحقق يافت، و ملت مسلمان و انقلابي ايران با بيانات رسا و شيوا و فريادهاي پياپي آن دليرمرد آزاده ي تاريخ به پاخاستند و قدرت افسانه اي شاه را در هم شکستند و او را وادار به فرار نمودند و تاج و تخت چند هزار ساله پادشاهي را واژگون ساختند.

آري خواننده ي گرامي با توجه به آنچه گذشت جاي هيچ گونه شک و ترديد براي احدي باقي نمي ماند که نخستين فريادگر انقلابي که ساقط کننده ي رژيم ستمشاهي در ايران و صاحب اصلي انقلاب است سيدي از اولاد امام حسين عليه السلام است که در بعضي از روايات اسلامي از او نيز به «خراساني» تعبير شده است.

و اما سيدحسني-اگر در روايات مذکوره حسني درست باشد- سيد ديگري خواهد بود که با تداوم انقلاب اسلامي، و پيش از خروج سفياني، زمام امور مردم مسلمان ايران را به دست مي گيرد و قيام خود را بر اساس نهضتهاي پيشين استوار مي سازد و زمينه را براي ظهور آخرين حجت خدا فراهم مي نمايد و در هنگامه ي ظهور در برابر سفياني به پا مي خيزد و ستمگران متجاوز را به قتل مي رساند و پيروزمندانه وارد کوفه مي شود و پيروان سفياني را تارومار مي سازد و با حضرت مهدي عليه السلام بيعت مي نمايد و از ياران خاص حضرت بقيةالله -عجل الله تعالي فرجه الشريف- مي گردد.



[ صفحه 391]




پاورقي

[1] بحارالانوار جلد 60 ص 213 و در چاپ بيروت جلد 57 همان صفحه.

[2] بحارالانوار ج 60 ص 213 و چاپ بيروت ج 57 همان صفحه.

[3] روزگار رهائي ج 1 ص 358.

[4] بحارالانوار جلد 60 ص 216 و منتخب الاثر ص 485.