بنابراين آنچه از مفهوم اين دو نقل متفاوت در مورد «سيدحسني» و يا رهبري اصلي نهضت بدست مي آيد مختلف و متفاوت است، و معلوم نيست که رهبر اصلي نهضت کيست و آنکه بکوفه مي رود کدام است. و باز معلوم نيست که آيا «حسني» خود شخصيت جداگانه و مستقلي است يا اينکه تحت فرمان «سيدحسيني» مي باشد و همچنين معلوم نيست اگر واقعا «حسني» و «حسيني» دو نفر سيد هستند که از شرق و ايران پرچمها را رهبري مي کنند کداميک از آنها بکوفه مي رود و با حضرت بيعت مي نمايد و کداميک عازم شام و بيت المقدس مي شود.

بهر حال، روي اين بيان و تحقيقي که درباره ي نقل «صراط المستقيم» و کتاب غيبت شيخ طوسي- عليه الرحمه - بعمل آمد در مورد اثبات وجود «سيدحسني» نتيجه ي مطلوب بدست نمي آيد.

باز هم تأييد:

اينک، باز هم براي اينکه به ميزان اختلافي که در مورد کلمه ي «حسني» در نسخه هاي مختلف کتابها روي داده است پي ببريد، حديث ديگري را که مستقيما در رابطه با خروج سيدحسني از امام صادق عليه السلام رسيده است و آنحضرت ضمن يک مصاحبه طولاني و سؤال و جوابي مفصل با يکي از ياران خاص خود بنام «مفضل» مشروحا پيرامون نهضت «سيدحسني» سخن گفته است در اينجا مي آوريم تا شايد بدينوسيله مشکل نهضت سيدحسني، حل گشته و به نتيجه ي مطلوبي دست يابيم.