بازگشت

مشکل شناخت سفياني اول


از مجموع اين سه حديث چنين استفاده مي شود که: اصهب، و ابقع و ابرص، سه فرد مختلف اند که محل خروج آنها سرزمين «شام» است، ولي درعين حال: اگر در اين احاديث دقت کنيم، مي بينيم که به هر حال، هم نام «سفياني» و هم نام اصهب و ابقع و ابرص، در آنها ديده مي شود، به علاوه، با آن که در نخستين حديث که از امام باقر عليه السلام درباره ي آن هيچ گونه توضيحي داده نشده است.

بنابراين گرچه از مجموع رواياتي که درباره ي سفياني نقل نموديم مي توان نتيجه گرفت که ترديدي در امکان وجود دو جنايت کار به عنوان «سفياني» نيست ولي از آنجا که از يک سو در پاره اي از اين روايات درباره خروج دو سفياني، آشفتگي هائي وجود دارد که تطبيق الفاظي چون:اصهب و ابقع و ابرص را با «افلق» به عنوان سفياني اول مشکل مي سازد، و انسان را در حقيقت شناخت وي دچار ترديد مي نمايد و از سوي ديگر، بيشتر حوادث رقت باري که قبل از ظهور مبارک حضرت ولي عصر -عجل الله تعالي فرجه- در سرزمين مصر و عراق شام و ايران، در رابطه با خروج اصهب وابقع و سفياني رخ مي دهد، با نهضت «خراساني» که سيدي هاشمي است و در ايران قيام مي کند ارتباط پيدا مي کند از اينرو:

نگارنده خود را ناگريز مي بيند، توضيحات فشرده اي را بصورت «چند تذکر» به اصل



[ صفحه 62]



بحث بيافزايد، و در ضمن آن، روايات ديگري را که در کتب معتبره ي حديث شيعه و سني نقل شده، دسته بندي کرده نمونه هايي را ارائه کند، تا بدينوسيله خوانندگان هم به آشفتگي هائي که در برخي از روايات راجع به خروج اصهب و ابقع و سفياني وجود دارد آگاه شوند، و هم نسبت به روايات مربوط به سفياني اول، از سرگرداني و سردرگمي نجات يابند، و هم نگارنده را- که جز تحقيق و بررسي روايات مربوط به علائم ظهور هدف ديگري نداشته است در مورد نقل بعضي از روايات- معذور دارند.