بازگشت

يک مثال روشن


از باب مثال: مرحوم علامه ي مجلسي اعلي الله مقامه، در کتاب نفيس و پرارج «بحارالأنوار» ج 51 ص 70-68: از کتاب «اکمال الدين» صدوق، در حديث معراج پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم از ابن عباس، از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم جزء حوادث و علائمي که خداوند عالم به پيغمبرش خبر داده است، حديث نسبتا مفصلي را روايت کرده است که در آخر آن چنين آمده است: و «و خروج رجل من ولد الحسين بن علي عليه السلام» يعني از جمله ي علائم ظهور و قيام قائم آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم قيام و انقلاب مردي از فرزند زادگان حسين بن علي عليه السلام پيش از ظهور آن حضرت است.

در خود کتاب «اکمال الدين» صدوق، نيز (طبع کتابفروشي اسلاميه، سال 1369 هجري - قمري) ج 1 ص 361 تا 363، که مرحوم علامه ي مجلسي (عليه الرحمه) روايت ابن عباس را از آن کتاب نقل کرده است عين همين جمله ي «رجل من ولد الحسين عليه السلام» وجود دارد، ولي در ج 52 «بحارالانوار» صفحه ي 278-276، که مرحوم علامه، اين روايت را بار ديگر از کتاب «المحتضر» تأليف شيخ حسن بن سليمان «حلي» شاگرد «شهيد اول» از علماء قرن نهم هجري نقل نموده است با اينکه خود حسن بن سليمان هم، اين روايت را از صاحب کتاب «معراج» شيخ صالح (ابي محمدالحسين) و او نيز حديث را بسند خود از مرحوم صدوق، از ابن عباس روايت نموده، با اين حال، قسمت اخير روايت را اين چنين آورده است:

(و خروج ولد من ولد الحسن بن علي عليه السلام) يعني: از جمله ي علائم قيام «حضرت قائم عليه السلام» قيام و انقلاب مردي از فرزند زادگان و نواده هاي امام حسين مجتبي عليه السلام است.

در اينجا شما خواننده ي عزيز، ملاحظه مي کنيد که نخست بجاي کلمه ي «رجل» لفظ «ولد» و بجاي «حسين بن علي» حسن بن علي عليه السلام آمده است، در صورتي که



[ صفحه 330]



حديث ابن عباس در هر دو کتاب، يعني: هم کتاب «کمال الدين» و هم کتاب «المحتضر» که نسخه هاي اصل روايت معراج به شمار ميروند يکي است و سلسله ي سند حديث، به ابن عباس منتهي مي شود، و با اينکه عبارات و مطالب حديث بتمامه چه از نظر متن و چه از نظر سند، هم در بحار، و هم در کتاب «المحتضر» و هم در «اکمال الدين صدوق»، همه و همه يکي است با وجود اين، مي بينيد که بجاي کلمه ي «حسيني» لفظ «حسني» ذکر گرديده است.