بازگشت

ستاره دنباله دار


در مورد ستاره ي دنباله دار که در اين خطبه جزء نخستين علامتهاي ظهور به حساب آمده و در خطبه هاي ديگري که از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام نقل شده طي ساير علائم ذکر گرديده است آن چنانکه از خود عبارت، و سياق خطبه، و هم چنين از نسخه بدلهاي متعددي که در مورد نزديک شدن اين ستاره به ستاره ي (حادي) و يا (حاوي خ) و يا (جدي خ) و يا (مجاري خ) آمده است، چنين فهميده مي شود که مراد از آن ستاره، ستاره ي دنباله داري که مردم بايد آن را در آسمان مشاهده کنند نيست. بلکه اين ستاره چنانکه از خطبه ي ديگر حضرت: (که ما به همين زودي آن را نقل خواهيم نمود) استفاده مي شود اين است که: طلوع ستاره ي دنباله دار کنايه از قيام شخص، و ظهور انساني پيش از قيام حضرت قائم عليه السلام است.



[ صفحه 283]



زيرا اولا- ستارگان دنباله دار که در گذشته طلوع کرده اند فراوان بوده و معلوم نيست که مراد از اين ستاره ي دنباله دار به چه کيفيت است و آيا از علائم (قيام) و يا از علائم (فرج) است.

و ثانيا- در برخي از رواياتي که از ائمه صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين رسيده، چنين آمده است که: «و طلوع الکوکب المذنب يفزع العرب» يعني: و طلوع ستاره ي دنباله دار (عرب را به وحشت مي اندازد) و معلوم است که طلوع ستاره به تنهائي چيزي نيست که باعث وحشت و اضطراب عرب گردد بلکه مسلم است که اين وحشت براثر جنگ و آشوب و پي آمدهاي آن است.

پس معلوم مي شود که طلوع ستاره ي دنباله دار، اشاره به همان قيام سيدهاشمي خراساني و يا سيدحسني معروف، و دنباله ي او کنايه از کثرت سپاه و انبوه لشکريان اوست، و (ماه تابان) وجود مقدس حضرت حجة بن الحسن العسکري (صلوات الله و سلامه عليه و علي آبائه الطاهرين) مي باشد.