قبه حمراء چيست؟
در اينجا لازم است پيش از آنکه درباره ي «قبه ي حمرا» و يا قبه ي خاکي رنگ- که در متن عربي خطبه ي مذکور آمده است- سخني بگوئيم، نخست نظريه يکي از دانشمندان را که در اين راه باره ابراز داشته است بازگو نمائيم و سپس به تحقيق و بررسي جمله ي مزبور بپردازيم تا معلوم شود که منظور اميرمؤمنان عليه السلام از بنا شدن «قبه ي خاکي رنگ در بيان سرخ» چه مي باشد؟
مرحوم ناظم الاسلام کرماني در کتاب «علائم الظهور» صفحه ي 127 که در سال 1329 هجري به چاپ رسيده طي علائمي که در آن کتاب تحت عنوان (قبه ي حمراء) آورده است چنين مي نويسد:
يکي از علامات، بنا شدن قبه ي حمراء است، و ظاهرا مراد از حمراء قبه ي طلاي هر يک از مشاهد مشرفه ائمه ي طاهرين عليهم السلام در عراق است در کتاب کفايه از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام روايت کرده است که آن حضرت بعد از ذکر جمله اي از علائم ظهور حضرت حجت - عجل الله تعالي فرجه- و آمدن پادشاهان بني شيصبان، که سلاطين و خلفاء عباسي باشند از بناي عاليه اي در بغداد خبر داد و فرمود: که قبه ي خاکستري رنگ در بيابان بنا مي شود سرخ رنگ، و در عقب آن (قائم به حق) در ميان اقاليم، مانند ماه درخشنده در ميان ستارگان (فروزان) نقاب غيبت را از روي خود برمي دارد.
و احتمال قريب دارد که مراد به اين قبه، همان قبه ي مبارکه ي (عسکريين) که در بيابان واقع شده است باشد، زيرا که (سر من رأي) يعني: سامراء، اطراف آن تا چند فرسخي آن بيابان و خالي از آبادي است، و سابقا، اين قبه ي عسکريين از کاشي بود، و مانند خاک و خاکستر بي رنگ بنظر مي آمد و در زمان ناصرالدين شاه قاجار، آن قبه کاشي را طلا-کاري- کردند.
مؤلف گويد: گرچه احتمالي که ناظم الاسلام کرماني در مورد (قبه ي حمراء) داده است احتمال خوبي است ولي اين احتمال از چند جهت مردود، و قابل اشکال است، زيرا:
اولا: مشکلي که بر سر راه اين احتمال وجود دارد اين است که: الفاظ و عبارات خطبه ي لؤلؤه ي حضرت امير عليه السلام در کتابهايي که نقل شده است بصورت مختلفي نقل گرديده و از آن معاني متفاوتي به دست مي آيد.
[ صفحه 281]
و ثانيا: اصل خطبه که در کتاب (کفايه) آمده است به قدري نسخه بدل دارد که براي يک انسان متتبع و پژوهشگر بسيار مشکل است که بتواند صحيح آن را از ناصحيح و درست را از نادرست تشخيص دهد.
از باب مثال: در کتاب کفايةالاثر در عبارت متن عربي خطبه ي آن چنين نوشته شده است (و تعمل القبة الغبراء ذات الغلات الحمراء) و در پاورقي آن بجاي (غلاة) کلمه ي (فلات) آورده است.
در «بحارالانوار» ج 36 ص 354 و هم چنين جلد 52 ص 268 که مرحوم مجلسي - عليه الرحمه - آن را از همان کتاب (کفايه) نقل نموده عبارت عربي خطبه را اينگونه آورده است: (و تعمل القبة الغبراء ذات الفلات الحمراء). و در مقابل، مرحوم سيد بن طاووس در کتاب «الملاحم و الفتن» آنگونه که ملاحظه نموديد «و ثمة [و تمت] الفتنة الغبراء و القلادة الحمراء» نوشته شده است که معناي اين عبارت، با عبارت کتاب کفايةالاثر و هم چنين عبارت بحارالانوار کاملا متفاوت است.
ولي در عين حال: اگر بخواهيم لااقل يکي از دو عبارت خطبه را که در بحار و کفايه و الملاحم و الفتن سيد بن طاووس آمده است بپذيريم، و جز اين هم چاره اي نيست که حداقل بايد يکي از آن دو عبارت را پذيرفت باز هم اين دو عبارت کاملا با هم تفاوت دارد.
زيرا: بگفته ي صاحب کتاب «مهدي منتظر» اگر عبارت اول صحيح باشد، مراد (از قبه ي غبراء) قبه اي است که بايد در بغداد باشد نه در سامراء، و در اين صورت بنا بگفته ي نويسنده ي کتاب «مهدي منتظر» اين قبه در چند سال پيش در بغداد ساخته شد، و آن مقبره ي فيصل اول پادشاه عراق است که آنرا در زمين سرخ رنگي ساختند و رنگش خاکي و خاکستري است. [1] .
و اگر عبارت دوم، يعني: عبارت سيد بن طاووس درست باشد، پس آن اشاره به فتنه ي آخر و جنگ جهاني است.
بنابراين بسيار بعيد بنظر مي رسد که احتمال ناظم الاسلام کرماني درست باشد،
[ صفحه 282]
زيرا با صرف نظر از مطالب ياد شده، بطوري که از سياق عبارت خطبه پيداست و بر اشخاص محقق و متتبع نيز مخفي نيست اميرالمؤمنين عليه السلام در اواخر خطبه به ذکر علائم نزديک بظهور پرداخته است نه علامات عامه، و روي اين حساب به نظر نگارنده همان عبارت مرحوم سيد بن طاووس عليه الرحمه، که نوشته است «و ثمة الفتنة الغبراء» يعني: پس از آن فتنه ي تيره و غبارآلود که کنايه از جنگ و آشوب و فتنه جهانگير است، از همه ي عبارتهاي ديگر بهتر و صحيحتر است.نهايت چيزي که ممکن است گفته شود اين است که: مرحوم مجلسي عليه الرحمه، عبارت خطبه را «و تعمل القبة الغبراء» نوشته اند جوابش اين است که:
مرحوم علامه مجلسي (رضوان الله عليه) هدفش از ذکر خطبه تنها بخاطر ذکر علامات و محفوظ ماندن آن بوده است و لذا با اينکه عادت ايشان اين بوده است که معمولا بعد از نقل هر حديث و يا روايت به توضيح و تشريح آن مي پرداخته اند، در عين حال در مورد قبه ي غبراء و بيابان سرخ هيچگونه اظهار نظري نفرموده و پيرامون آن هيچ توضيحي نداده اند.
از اينجا فهميده مي شود که نظر آن مرحوم در مورد اين جمله اين بوده است که اين مطلب، بعدها محقق مي شود، و از اينرو چيزي نفرموده اند.
پاورقي
[1] مهدي منتظر ص 117.