بازگشت

معناي اسقع در لغت


در کتاب «لسان العرب» در مورد معناي کلمه ي (اسقع) چنين مي نويسد: «الاسقع، المتباعد من الاعداء و الحسدة» يعني: اسقع کسي است که از دشمنان و اشخاص حسود و کينه توز به دور بوده و يا از آنها دوري گزيند.

سپس چنين مي نويسد: (و عرب هر جائي که کلمه ي (ص) پيش از کلمه (ق) و هم چنين هر جا که کلمه ي (س) پيش از کلمه ي (ق) در لفظي ذکر شود، آن لفظ را دو جور استعمال مي کند، و لذا برخي با (سين) و برخي با (صاد) آن کلمه را استعمال مي نمايد. يعني کلمه ي (اسقع) دو جور خوانده مي شود هم با (سين) خوانده مي شود «اسقع» و هم با صاد خوانده مي شود «اصقع».



[ صفحه 273]



آنگاه در مورد معناي (اصقع) در ماده (صقع) چنين مي نويسد:

(صقعه، يصقعه، صقعا ضربه ببسط کغه) يعني او را با کف دست سيلي زد. و سپس چنين مي گويد:

الصقع ضرب الشي ء اليابس المصمت بمثله کالحجر و نحوه و قيل الضرب علي کل شي ء يابس.

صقع، زدن چيز خشک پر و محکمي است بمانند آن، مثل زدن سنگ به سنگ و امثال آن، و گفته شده است (صقع) زدن با هر چيز خشکي است. [1] .

و ابن اثير در کتاب «النهاية في غريب الحديث و الاثر» در معناي کلمه ي (سقع) با (سين) چنين مي نويسد:

(سقع) في حديث الأشج الأموي «انه قال لعمرو بن العاص في کلام جري بينه و بين عمرو: انک سقعت الحاجب، و أوضعت الراکب» السقع و الصقع: الضرب بباطن الکف: أي انک جبهته بالقول، و واجهته بالمکروه حتي أدي عنک و أسرع و يريد بالايضاع - و هو ضرب من السير - انک أذعت ذکر هذا الخبر حتي سارت به الرکبان» [2] .

در حديث (اشج اموي) آمده است که وي در مورد سخني که بين او و «عمرو عاص» رد و بدل شد به «عمروعاص» گفت: تو مانع را کنار زدي و آنچه داشتي بيرون ريختي و سوار هم آورد و مبارزت را فراري دادي.

آنگاه ابن اثير پس از ذکر اين جمله چنين مي گويد: سقع و صقع با کلمه ي (س) و (ص) به معناي زدن با کف دست است، و سپس وي جمله ي مذکور را اينگونه معنا مي کند يعني تو با گفتار خود با او روبرو شدي، و با چيزي که آن را خوش نداشت سخت به مقابله پرداختي تا اينکه او دست از سرت برداشت و به سرعت از ميدان بدر رفت، و بدين وسيله او را از ميدان به در کردي و مقصود او از «ايضاع» (فراري دادن) که نوعي از رفتن با شتاب است، اين است که: تو اين جريان را آنچنان بر ملا کردي تا جايي که سواره را وادار نمودي بدين وسيله مرکب خود را بحرکت درآورده و فرار نمايد).



[ صفحه 274]



خلاصه ي سخن آن که، معناي جمله ي مذکور اين است که: تو در ميدان نبرد، سخت به مقابله پرداختي تا اين که رقيبت را از ميدان به درکردي و با اينگونه مقابله کردن جان خود را نجات دادي و او دست از سرت برداشت.

توضيح:

جمله ي عربي (انک سقعت الحاجب و اوضعت الراکب) در حديث اشج اموي، سرزنش عمرو بن عاص است. چه آن که عمروعاص در جنگ «صفين» زماني که در ميدان نبرد با اميرالمؤمنين عليه السلام مواجه گشت علي عليه السلام نيزه اي حواله ي او کرد که بر اثر آن از روي مرکب درغلطيد و چون مرگ را در يک قدمي خود مشاهده کرد پاهاي خود را بالا برد و عورتش نمودار شد و اميرالمؤمنين عليه السلام با ديدن اين منظره زشت، روي خود را از برگرداند و از کشتن وي صرف نظر کرد. [3] .

اکنون که معناي کلمه ي (اسقع) روشن شد به خوبي مي توان فهميد که مقصود از جمله ي «قتل الاسقع صبرا في بيعة الاصنام»، کشتن انسانهاي بيگناه و بي دفاع با وسائل و ابزار مدرن جنگي مانند توپ، خمپاره، بمب، موشک و هواپيماهاي بمب افکن و امثال آنهاست که همچون صاعقه بر سر مردم فرود مي آيند و از دور و نزديک و بالا و پايين بر سر مردم بمب فرو مي ريزند و بدون اينکه آنها بتوانند از خود حرکت و مقاومتي نشان دهند خانه هايشان را بر سرشان خراب مي کنند.

جالب توجه اين که حضرت با همين يک جمله به عجز و ناتواني دشمن و پستي و فرومايگي او اشاره نموده و عدم توانائي او را در برابر جنگجويان مبارز گوشزد فرموده و به علاوه علت بروز جنگ و انگيزه ي کشتار مردمان بي دفاع را نيز بيان فرموده و به مسلمانان خاطرنشان ساخته است که چون دشمن تاب و توان مقابله ندارد و از رويارويي با مدافعين عاجز و ناتوان است، دست به چنين کار احمقانه اي مي زند تا مگر بدينوسيله (با کشتار مردمان بيگناه) رقيب نيرومند خود را از پاي درآورده و او را از ميدان بيرون کند.



[ صفحه 275]



و جالبتر اين که: حضرت فرموده است، اين جنگ و کشتار به خاطر صلح و سازش با کفر و شکست طرف مقابل و وادار نمودن او به تسليم در برابر دنياي کفر است. چه آنکه حضرت فرموده است «في بيعة الاصنام» يعني اين کشتارهاي بي رحمانه و ناجوانمردانه که درباره ي مردمان دور از ميدان نبرد انجام مي شود، تنها به خاطر اين است که: آن مردم را در برابر کفار وادار به تسليم نمايند و آنها از خواسته هاي مشروع خود چشم پوشي کنند.

به هر حال آنگونه که از خطبه ي اميرمؤمنان عليه السلام استفاده مي شود همانگونه که توضيح داديم کشتن افراد بيگناه و مردمان دور از ميدان جنگ بوسيله ي بمبها و خمپاره ها و موشکهائي که از راه دور پرتاب مي شود و صدها و هزاران نفر، از زن و مرد و کودک و پير و جوان را به خاک و خون مي کشد و خرابيها و ويرانيها و آوارگيها و بي خانمانيها را به دنبال مي آورد، از جمله ي علائم ظهور حضرت ولي عصر- عجل الله تعالي فرجه - مي باشد.


پاورقي

[1] لسان العرب ج 8 - ماده سقع و صقع.

[2] النهاية في غريب الحديث و الاثر ج 2 ص 379 ماده، (سقع).

[3] وقعة صفين ص 424 و ناسخ التواريخ ج 3 ص 13 طبع جديد حالات حضرت امير عليه السلام.