بازگشت

خبر مسعدة بن صدقه درباره فتنه مشرق


مرحوم علامه ي مجلسي اعلي الله مقامه در کتاب «بحارالانوار» از تفسير «عياشي» از «مسعدة بن صدقه» از اميرالمؤمنين عليه السلام درباره ي فتنه و آشوبي که پيش از ظهور مبارک حضرت ولي عصر (ارواحنا له الفداء) در شرق پيدا مي شود و اوضاع تمام جهان را تغيير مي دهد، حديثي را بدين صورت آورده است:

«قال أميرالمؤمنين عليه السلام في خطبة: يا أيها الناس سلوني قبل أن تفقدوني، فان بين جوانحي علما جما، فسلوني قبل أن تبقر برجلها فتنة شرقية، تطأ في حطامها، ملعون ناعقها، و مولاها، و قائدها، و سائقها، و المتحرز فيها، فکم عندها من رافعة ذيلها يدعو بويلها، دخله أو حولها لامأوي يکنها و لا أحد يرحمها، فاذا استدار الفلک، قلتم مات أو هلک و بأي واد سلک فعندها توقعوا الفرج، و هو تأويل هذه الاية:«ثم رددنا لکم الکرة عليهم و أمددناکم بأموال و بنين و جعلناکم أکثر نفيرا».

والذي فلق الحبة، و برء النسمة ليعيش اذ ذاک ملوک ناعمين و لا يخرج الرجل منهم من الدنيا حتي يولد لصلبه ألف ذکر آمنين من کل بدعة و آفة و التنزيل، عاملين بکتاب الله و سنة رسوله قد اضمحلت عليهم الافات و الشبهات». [1] .



[ صفحه 244]



اميرالمؤمنين عليه السلام در يکي از خطبه هايش فرمود: اي مردم پيش از آنکه من از ميان شما بروم هر چه مي خواهيد از من بپرسيد، زيرا در گنجينه ي سينه ي من علوم بسياري نهفته است، پس آنچه مي خواهيد از من بپرسيد پيش از آنکه مرا از دست بدهيد.

اي مردم: پيش از آنکه فتنه اي دامنه دار که هر انسان بردباري در آن سرگردان مي ماند از شرق پديد آيد و آتشي در دنيا روشن شود و شراره ي آن بالا گيرد از من بپرسيد. بدانيد که پديد آورنده ي آن فتنه و سرپرست، و مرشد و راهنماي آن، و اداره کنندگان آن، که همگي ملعون و مشمول غضب خدا هستند و حتي آنهائي که از اين فتنه دوري مي گزينند همگي در آتش آن بسوزند.

در آن موقع چه بسيار است بالا رونده اي که دامن خود را بالا زده و بال خود را مي گشايد و مي گويد، واي بر جائي که اين فتنه در آنجا داخل شود و يا در اطراف آن قرار گيرد، نه پناهگاهي مي يابند که بدان پناهنده شوند و نه هم کسي هست که بفريادشان برسد و به ايشان ترحم کند. چون مدتي بدين منوال گذشت شما مي گوييد او (يعني: امام زمان) مرده يا کشته شده است، و اگر هست پس کجاست و بکدام بيابان رفته است. در آن موقع منتظر فرج باشيد. قسم به خداوندي که دانه را شکافت و آدميان را آفريد در آن عصر، (يعني: زمان حضرت قائم عليه السلام) فرمانروايان در ناز و نعمت و رفاه و شوکت بسر مي برند تا جائي که مردي از دنيا نمي رود مگر اينکه هزار فرزند ذکور داشته باشد که از هر بدعت و آفت و بلائي در امان باشند، و همگي به کتاب خدا (قرآن) و سنت رسول خدا صلي الله عليه و آله عمل کنند، و همه ي آفتها و ترديدها از ميان برود و تمام ناراحتيها و گرفتاريها برطرف گردد.

اين خطبه: که مسعدة بن صدقه از اميرمؤمنان عليه السلام روايت کرده است تا آنجا که اين حقير با اطلاعات ناقص خود نسخه هاي بسياري از آن را در کتابها ديده ام الفاظ و عبارات آن در اکثر کتابها بصورت مختلفي نقل شده است.

در تفسير «نورالثقلين» ج 3 ص 139 حديث 82 که اين خطبه را از تفسير عياشي نقل نموده بجاي جمله ي (قبل أن تبقر) که در «بحار» آورده و معناي آن (فتنه وسيع و دامنه داري است که هر انسان بردبار و شکيبايي در آن حيران مي ماند) جمله ي (قبل آن



[ صفحه 245]



تشعر) که معناي آن (پاي خود را بردارد) مي باشد آمده و بجاي کلمه ي (دخله) که معناي آن (واي بر جائي که اين فتنه داخل شود) مي باشد کلمه ي (دجله) که منظور از آن رود دجله است آورده است، که در اين صورت معنا چنين مي شود:

از من بپرسيد پيش از آنکه فتنه اي از شرق پاي خود را بردارد که مدير و مدبري ندارد، و آن از دجله و يا اطراف آن يعني از بغداد آغاز مي شود و تمام کساني که آن فتنه را آغاز کرده اند و جنگ ناخواسته اي را شروع نموده اند، در نتيجه در آتش خود مي سوزاند، و سرانجام دود آن فتنه به چشم خودشان مي رود- و همگي کساني که در آن شرکت مي کنند، و «رهبر» آن فتنه را ياري مي دهند، و آتش اين فتنه را دامن مي زنند و او را در ادامه ي فتنه راهنمايي مي کنند، و سيل کمکهاي مادي و معنوي خود را بسوي بغداد سرازير مي نمايند، و خلاصه همه ي کساني که به نحوي در اين فتنه دست دارند همگي از هستي ساقط مي شوند و از ميان مي روند و جز اندوه و حسرت و پشيماني براي آنان حاصلي ندارد. [2] .

اما در نسخه ي «بحار» ج 51 ص 57 حديث 48 که بازهم اين خطبه را از تفسير عياشي نقل کرده است همانطور که ملاحظه فرموديد (قبل أن تبقر) دارد که معنايش چنين مي شود: (از من بپرسيد پيش از آنکه فتنه اي از شرق پديد آيد که هر انسان شکيبايي از کثرت وسعت و شدت سختي آن حيران و سرگردان بماند).

مرحوم مجلسي - عليه الرحمه- پس از آنکه برخي از جملات آن را توضيح داده و معنا کرده است، فرموده است: (باقي اين خبر دست خورده بود و من همانگونه که او را يافتم رها ساختم، و بهر حال گويا نسخه اي که در دست ايشان بوده است اينگونه بوده است).

اما در تفسير «برهان» ج 2 ص 408 حديث 8، بجاي (قبل ان تبقر قبل ان تشغر) و بجاي کلمه ي دخله دخلة (يعني: کسي که در آن فتنه داخل شود) را نسخه بدل آورده است.

و اما ابن ابي الحديد معتزلي در شرح نهج البلاغه، جلد ششم صفحه ي 136 که اين



[ صفحه 246]



خطبه را بطور خلاصه از مدائني نقل کرده چنين آورده است:

«و روي المدائني قال: خطب علي عليه السلام، فذکر الملاحم، فقال: سلوني قبل أن تفقدوني، أما والله لتشغرن الفتنة الصماء برجلها، و تطأ في خطامها، يالها من فتنة، شبت نارها بالحطب الجزل، مقبلة من شرق الأرض، رافعة ذيلها داعية ويلها بدجله أو حولها، ذاک اذا استدار الفلک، و قلتم مات أو هلک بأي واد سلک فقال قوم تحت منبره لله أبوه! ما أفصحه کاذبا!».

«مدائني» روايت کرده است که علي عليه السلام خطبه اي خواند و برخي از فتنه و آشوبهاي آخرالزمان را يادآور شد و فرمود: از من بپرسيد پيش از آنکه مرا از دست بدهيد. آگاه باشيد به خداي بزرگ سوگند ياد مي کنم که در آينده فتنه اي بسيار سخت و طاقت فرسا برپا شود که همچون شتري مست که مهار خود را ميگسلد، زمام خود را پاره کرده و يا شراره ي آن بالا گيرد و زمام کار را از دست اهلش بيرون برد. اي واي که چه فتنه اي بزرگ (و آشوبي جهانگير) است که چون آتش فتنه روشن شود بسان شعله اي که در ميان انبوه هيمه هاي خشک مي افتند لحظه بلحظه شعله ورتر و آتش آن بيشتر و سوزنده تر مي گردد. اين فتنه از مشرق زمين ظاهر مي شود و دامن خود را بالا مي برد و مردمي را بهلاکت و نابودي مي کشاند و گروهي را بکام مرگ مي فرستد و محل فرود آمدن آن دجله ي بغداد و يا اطراف آن خواهد بود.

و اين در موقعي است که چرخ گردون به گردش خود ادامه دهد و گردش آسمان طولاني شود و مدت مديدي از زمان غيبت حضرت صاحب الامر - عجل الله تعالي فرجه - بگذرد و شما مي گوئيد (مهدي موعود) مرده يا هلاک شده است و اگر هست پس به کدام بيابان رفته است».

کوتاه سخن اينکه: اين خطبه، در کتابهائي که فعلا در دسترس ما قرار دارد بصورت مختلفي نقل شده و نسخه هاي آن متفاوت است و چنانکه تذکر داديم در بعضي از نسخه ها بجاي کلمه ي «دجله» کلمه ي «دخلة» و در برخي از نسخه ها بجاي کلمه ي «دخله» «ذحله» (يعني: قرباني فتنه) آمده است. و در برخي از نسخه ها کلمه ي (لرحله) که معناي آن (کوچ کردن است) ديده مي شود، و در بعضي از نسخه ها هم کلمه ي دجله وجود دارد، که البته اين کلمه، با عبارات خطبه سازگارتر به نظر مي رسد، و در هر صورت اين کلمه



[ صفحه 247]



هر چه باشد چه در آن تصرفي شده باشد و چه اشتباه رخ داده باشد بفرموده علامه ي مجلسي -عليه الرحمه- مقصود، واضح و روشن است.

زيرا در خطبه ي ديگري که «اصبغ بن نباته» درباره ي اوضاع عمومي آخرالزمان و خروج سفياني و ظاهر شدن پرچمهائي از شرق به رهبري مردي از خاندان پيغمبر صلي الله عليه و آله يعني: سيدي از دودمان رسول خدا صلي الله عليه و آله بطور مفصل، از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل کرده است، واقعيت و حقيقت اين فتنه روشن مي شود.

و از جملات و عبارات آن خطبه به خوبي آشکار است که اين (فتنه) از بغداد آغاز مي شود و جنگي بسيار سخت و شکننده و دامنه دار و وسيع براه مي افتد و کساني را چه بخواهند و چه نخواهند در کام خود فرو مي برد و افراد بيگناهي را طعمه ي خود مي سازد، و کساني هم در برابر آن مي ايستند و سرسختانه مقاومت مي کنند و سرانجام بخواست خداوند آتش افروزان و فتنه جويان و جنگ طلبان را تعقيب نموده و تا اعماق خاک عراق به پيش مي تازند و دشمن را شکست مي دهند و آنان را از خاک کشورشان بيرون مي کنند.

و اينک به خطبه اي که اصبغ بن نباته در همين رابطه از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل کرده است توجه فرمائيد.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 51 ص 57 حديث 48.

[2] قسمتي از توضيح مذکور، در ذيل حديث، مزبور در بيان علامه مجلسي- عليه الرحمه- نيز آمده است. به کتاب بحارالانوار ج 51 ص 57 تحت عنوان «توضيح» مراجعه فرمائيد.