بازگشت

حل مشکل زوراء


اما روايتي که مشکل را حل مي کند و اختلاف را از ميان بر مي دارد و از آن فهميده



[ صفحه 235]



مي شود که مقصود از (دارالفاسقين) و زوراء در حديث مفضل همان بغداد و تهران (دارالزوراء) است به حسب روايتي که مرحوم علامه ي مجلسي اعلي الله مقامه از مفضل بن عمر نقل کرده چنين است:

قال المفضل، قال لي جعفر بن محمد عليه السلام يا مفضل! أتدري أينما وقعت دار الزوراء

قلت: الله و حجته أعلم،

فقال: اعلم يا مفضل ان في حوالي الري جبل أسود تبني في ذيله بلدة تسمي بالطهران، و هي «دار الزوراء» اللتي تکون قصورها کقصور الجنة و نسوانها کحور العين، و اعلم يا مفضل، انهن يتلبسن بلباس الکفار و يتزين بزي الجبابرة و يرکبن السروج و لا يتمکن لأزواجهن و لا تفي مکاسب الأزواج لهن فيطلبن الطلاق منهم فيکتفي الرجال بالرجال و النساء بالنساء و تشبه الرجال بالنساء و النساء بالرجال، فانک ان ترد حفظ دينک فلا تسکن في هذه البلدة و لا تتخذها مسکنا لأنها محل الفتنة و فر منها الي قلل الجبال و من الجحر الي الجحر کالثعلب بأشباله. [1] .

مفضل گفت: که حضرت امام جعفرصادق عليه السلام به من فرمود: اي مفضل آيا ميداني که دارالزوراء، در کجا واقع شده است؟ من عرض کردم: خدا و حجت او بهتر مي دانند، فرمود: اي مفضل بدان، که در حوالي ري کوه سياهي است که در پايين آن کوه شهري بنا مي شود که آن را «تهران» مي نامند، و آن «دارالزوراء» است، و آن شهري است که ساختمانها و کاخهايشان مانند قصرهاي بهشت است و زنانش (در زيبائي) مانند حوالعين اند آن زنها لباس کفار در بر مي کنند و با پوشش کفار خود را مي آرايند و بر «زين» سوار مي شوند و براي شوهرانشان تمکين نمي کنند. و دستمزد کار و کاسبي و درآمد شوهرانشان (در خرج و برجي که دارند) کفاف آنها را نمي دهد و بدين لحاظ از شوهران خود درخواست طلاق مي کنند (و بزور از آنها طلاق مي گيرند) و مردان از مردان ارضا مي شوند و زنان از زنان، و مردان



[ صفحه 236]



خود را شبيه زنان مي سازند و زنان شبيه مردان، و اگر مي خواهي دين خود را محفوظ نگه داري، آنجا را براي محل سکونت انتخاب نکن زيرا که آنجا محل فتنه است و همچون روباهي که براي حفظ و نگهداري فرزندان خود پيوسته از اين سوراخ به آن سوراخ مي رود به قله کوهها گريزان باش.

مطابق مضمون اين حديث که تهران «دار الزوراء» است، اديب دانشمند، مرحوم «فرهاد ميرزا» متوفاي سال 1305 هجري قمري، که از مفاخر مردان سياسي و فضلاي تاريخ دوره ناصري است اشعاري درباره ي تهران سروده است که چون مناسب مقام است آن را در اينجا نقل مي کنيم:


پاورقي

[1] مجمع النورين: ص 297 چاپ محرم 1328 هجري و منتخب التواريخ ص، 875 چاپ اسلاميه سال 1347 چاپ سوم و علائم الظهور کرماني ص 239 سال 1329.