بازگشت

سخن مؤلف درباره زوراء


چنانکه سابقا در بخش اول کتاب پيرامون «زوراء» و تشکيل شوري در آن اشاره کرديم بيشتر روايات و بلکه اکثر قريب به اتفاق آنها صراحت دارند که زوراء نام بغداد است ولي همچنانکه ملاحظه نموديد از حديث «معاوية بن وهب» و هم چنين روايت کعب الاخبار، که از «غيبت نعماني» نقل نموديم چنين استفاده مي شود که «زوراء» نام تهران است.

از آنجائي که دو حديث مزبور با ساير احاديثي که درباره ي زوراء رسيده (و در آنها تصريح شده که زوراء نام بغداد است و حتي در برخي از آن روايات حدود جغرافيائي منطقه ي زوراء نيز مشخص گرديده) بصورت ظاهر منافات را مي رساند، از اين جهت ما براي اينکه اطمينان پيدا کنيم که آيا زوراء نام بغداد است يا تهران، به کتابهايي مانند -اقرب الموارد- لسان العرب، قاموس المحيط، المنجد، مجمع البحرين، مراصد، و معجم البلدان که در اختيار داشتيم مراجعه نموديم ولي در هيچيک از اين کتابها به مطلبي که دلالت داشته باشد که زوراء نام تهران باشد برخورد ننموديم. بلکه بر عکس در همه ي کتابهاي نامبرده تصريح شده بود که: «مدينة الزوراء» همان «بغداد» است، و با



[ صفحه 232]



اينکه از جاهاي ديگري نيز با نام زوراء سخن رفته بود در عين حال به هيچ وجه به اينکه «ري»، و يا «تهران» را هم «زوراء» مي گويند کوچکترين اشاره اي نشده بود.

اينک براي اينکه اين مطلب به خوبي روشن شود آنچه را که «علامه ي دهخدا» پيرامون کلمه ي «زوراء» در کتاب لغتنامه آورده است به عنوان شاهد در اينجا مي آوريم.