بازگشت

آيا زوراء نام بغداد است؟


آنچه از اين حديث استفاده مي شود اين است که: «زوراء» نام (بغداد) است، ولي از برخي اخبار ديگر چنين فهميده مي شود که (زوراء) نام «ري» يعني: تهران است، زيرا:



[ صفحه 229]



مرحوم کليني در «روضه ي کافي» از معاوية بن وهب روايت کرده است که يک وقتي امام صادق عليه السلام به شعر (ابن عقبه) مثل آورد که گفته است:



و تنحر بالزوراء منهم لدي الضحي

ثمانون ألفا مثل ما ينحر البدن



و در هنگام ظهر در «زوراء» هشتاد هزار تن از آنها چون شتر قرباني مي شوند و در روايت ديگري بجاي کلمه «البدن» «البزل» (که به معناي شتر قوي است) آمده است.

«ثم قال لي: تعرف الزوراء؟

قال: قلت جعلت فداک يقولون انها بغداد

قال: لا ثم قال عليه السلام دخلت الري؟

قلت: نعم

قال أتيت سوق الدواب؟

قلت نعم،

قال: رأيت الجبل الأسود عن يمين الطريق؟ تلک الزوراء، يقتل فيها ثمانون ألفا، منهم ثمانون رجلا من ولد فلان کلهم يصلح للخلافة

قلت: و من يقتلهم جعلت فداک؟

قال: يقتلهم أولاد العجم».

سپس به من فرمود: زوراء را مي شناسي؟ مي گويد: من عرض کردم: فدايت شوم! مي گويند: زوراء همان بغداد است، فرمود: نه، سپس فرمود: آيا به «ري» رفته اي عرض کردم: آري، فرمود: آن کوه سياه را که در طرف راست جاده قرار دارد ديده اي؟ همان زوراء است که هشتاد هزار نفر از ايشان که هشتاد نفرشان از فرزندان فلان هستند و همگي آنها شايسته ي خلافت مي باشند در آنجا کشته مي شوند، عرض کردم: من به فدايت گردم چه کسي آنها را مي کشد؟

فرمود: (يقتلهم اولادالعجم): فرزندان عجم آنان را مي کشند. [1] .

هم چنين در کتاب «مجمع البحرين» در ماده ي (زور) حديث مذکور را به همين صورت نقل کرده و گفته است:



[ صفحه 330]



«و الزوراء في شعر ابن عقبه -هو جبل بالري، يقتل منهم، ثمانون ألفا من ولد فلان کلهم يصلح للخلافة يقتلهم أولاد العجم - کذا مروي عن الصادق عليه السلام و ربما کان ذلک في دولة القائم عليه السلام».

«زوراء» در شعر ابن عقبه، نام کوه «ري» است که در آن هشتاد هزار نفر از فرزندان فلان که همگي شايستگي خلافت و رهبري دارند، کشته مي شوند (و اولاد عجم) آنها را مي کشند اين چنين از امام صادق عليه السلام روايت شده و شايد اين جريان در زمان حضرت قائم عليه السلام اتفاق بيفتد.

و همچنين در کتاب «غيبت نعماني» در روايتي از کعب الاحبار نقل کرده است که:

حضرت قائم عليه السلام از نسل علي عليه السلام است و غيبتي مانند غيبت يوسف و رجعتي مانند رجعت عيسي بن مريم دارد.

(ثم يظهر بعد غيبته مع طلوع النجم الأحمر و خراب الزوراء و هي الري، و خسف المزورة، و هي بغداد، و خروج السفياني، و حرب ولد العباس مع فتيان أرمينية و آذربايجان).

سپس بعد از آنکه مدتي غايب شده باشد ظاهر مي شود در وقتي که ستاره ي سرخ طلوع کرده و زوراء، که شهر ري مي باشد ويران شده و مزوره که بغداد است فرو رفته، و سفياني خروج نموده، و ميان فرزندان عباس، و جوانان ارمنيه و آذربايجان، جنگ درگرفته باشد). [2] .

از اين احاديث، فهميده مي شود که: زوراء نام «ري» و مراد (تهران) امروز است، ولي بر اساس روايت ديگري که از مرحوم علامه مجلسي اعلي الله مقامه درباره ي نام تهران از امام صادق عليه السلام نقل شده و هم تحقيقي که آن مرحوم در کتاب «مرآت العقول» پيرامون کلمه ي زوراء بعمل آورده است بطور قطع مي توان گفت: که زوراء نام بغداد است نه نام تهران.


پاورقي

[1] روضه ي کافي: ص 177 حديث 198.

[2] غيبت نعماني ص 145 و 147.