بازگشت

سيرت سياسي


به هنگام حکومت مهدي عليه السلام ، حکومت جباران و مستکبران ، و نفوذ سياسي منافقان و خائنان نابود گردد . [1] .

شهر مکه ، قبله ي مسلمين ، مرکز حرکت انقلابي مهدي شود . نخستين افراد قيام او ، در آن شهر ، گرد آيند ، و در آنجا به او بپيوندند .

مهدي عليه السلام ، به نفوذ يهود و مسيحيت در جهان خاتمه دهد . از غار انطاکيه ، تابوت سکينه را بيرون آورد . نسخه ي اصلي تورات و انجيل در آن است . و بدينگونه در ميان اهل تورات با تورات ، و در ميان اهل انجيل با انجيل حکم کند ، و آنان را به متابعت خويش فرا خواند . برخي به او بگروند . [2] .

با ديگران جنگ کند ، و هيچ صاحب قدرتي و صاحب مرامي (چه از اهل کتاب و چه از ديگر مسلکها و مرامها) باقي نماند ، و ديگر هيچ سياسيتي و حکومتي ، جز حکومت حقه ي اسلامي و سياست عادله ي قرآني ، در جهان جريان نيابد . بدينگونه حکومت مهدي ، شرق و غرب عالم را فرا گيرد . عيسي عليه السلام از آسمان فرود آيد ، و پشت سر مهدي عليه السلام نماز گزارد ، و فرياد زند که : «در بيت المقدس را باز کنيد !» در را باز کنند .

در اين ميان ، دجال با هفتاد هزار يهودي مسلح پديدار شود ... و چون عيسي آهنگ کشتن دجال کند ، دجال بگريزد . عيسي بگويد : من تو را با يک ضربت بکشم و چنين شود . او را بگيرد و بکشد . يهوديان در گوشه و کنار ، و در پناه هر سنگ و درخت و جانور و هر چيز ديگري پنهان شوند . اما همه چيز به سخن آيد و بانگ بردارد : اي بنده ي مسلمان خدا ، اينجا يک يهودي است بيا و او را بکش . [3] .

و اينچنين جهان از وجود يهود پاک گردد . آري ، چون مهدي عليه السلام قيام کند ، زميني نماند ، مگر اين که در آنجا گلبانگ محمدي : «أشهد أن لا اله الا الله ، و أشهد أن محمدا رسول الله» بلند گردد . [4] .



[ صفحه 600]




پاورقي

[1] المهدي الموعود ، ج 1 ، ص 252.

[2] همان ، ج 1 ، ص 255 - 254.

[3] همان ، ج 2 ، ص 7 ، 5.

[4] تفسير عياشي ؛ بحارالأنوار ، ج 52 ، ص 340.