خصائص المهدي
خصايص و ويژگي هاي حضرت مهدي (عج) بيشتر از آن است که بتوان در اين مقاله بيان نمود. در مجموعه سخنان حضرت امام (رحمه الله) به تعدادي از آن ها اشاره شده است که با ذکر بخشي از آن ها متبرک مي شويم.
1 ـ خاتم الاوصياء
يکي از ويژگي هاي امام زمان آنست که حضرت ايشان آخرين امام معصوم و به عبارتي خاتم اوصيا است. در سخنان امام راحل آمده است:
«سالروز مبارک ولادت باسعادت و پربرکت حضرت خاتم الاوصياء و مفخر الاولياء حجت بن الحسن العسکري ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ بر مظلومان دهر و مستضعفان جهان مبارک بود.» [1] .
اين ويژگي ها اشاره به يک مطلب مهم دارد که در روايت هاي متعددي ذکر شده است از جمله ي اين روايت ها، حديث زير است:
قال رسول الله (صلي الله عليه وآله): «الائمة من بعدي اثناعشر اوّلهم أنت يا علي، و آخرهم القائم الذي يفتح الله ـ تعالي ذکره ـ علي يديه مشارق الارض و مغاربها». [2] .
بنابراين اوصياي پيامبر و جانشينان او دوازده نفرند که آخرين ايشان حضرت مهدي (عج) است، پس او «خاتم الاوصياء» است.
2 ـ خليفة الله
يکي ديگر از ويژگي هاي امام عصر (عليه السلام) آنست که حضرتش، «خليفة الله» است. اين ويژگي نيز در بيان حضرت امام (رحمه الله) آمده است. ايشان فرموده است:
«من خيلي ناراحت گاهي مي شوم از اين که مثلاً امام عصر (عليه السلام) را مي گويند سلطان السّلاطين خليفة الله است.» [3] .
همان طور که مي دانيم غرض از خلقت بشر اين بود که «جانشين خدا» يعني همان خليفة الله باشد، آن گونه که در قرآن آمده است: و اذ قال ربّک للملائکة إنّي جاعل في الارض خليفة [4] و هنگامي که پرودگار تو به فرشتگان گفت: در زمين جانشين قرار خواهم داد.
از طرف ديگر، در روايت ها به حضرت مهدي (عج) لقب «خليفة الله» اعطا شده است. از جمله در روايتي که پيامبر فرمود: «يخرج المهدي و علي رأسه غمامة فيها مناد ينادي هذا المهدي خليفة الله فاتّبعوه» [5] .
3 ـ مُصلح
مدعيان اصلاح طلب زيادند ولي اصلاح طلب واقعي حضرت مهدي (عج) است. اين ويژگي نيز در سخن امام راحل (رحمه الله) ذکر شده است.
«و آن روزي که انشاء الله تعالي، مصلح کل ظهور نمايد، گمان نکنيد که يک معجزه شود و يک روزه عالم اصلاح شود بلکه با کوشش ها و فداکاري ها ستمکاران سرکوب و منزوي مي شوند.» [6] .
«من اميدوارم که انشاء الله حضرت بقية الله زودتر تشريف بياورند و اين طبيب واقعي بشر، با آن دم مسيحايي خود اصلاح کند اين ها را.» [7] .
اين که حضرت مهدي (عج) روزي خواهد آمد و «اصلاحات» واقعي را آغاز مي نمايد، مستند آن روايت هايي است، از جمله روايتي که راجع به تفسير آيه ي 17 سوره ي حديد آمده است:
«عن ابن عباس في قوله تعالي اعلموا انّ الله يحيي الارض بعد موتها، [8] يعني يصلح الارض بقائم آل محمد من بعد موتها يعني من بعد جور اهل مملکتها...» [9] .
4 ـ بقية الله
حضرت مهدي (عج) يادگار امامان و باقي مانده ي آنان است. او ذخيره ي خدا است که در قرآنش فرمود:
بقيت الله خيرٌ لکم ان کنتم مؤمنين [10] بازمانده ي خدا برايتان بهتر است اگر ايمان داشته باشيد.
امام خميني (رحمه الله) از مقتداي خويش امام زمان به «بقية الله» و نيز «ذخيره خدا» تعبير کرده است.
«دست عنايت خداي تبارک و تعالي به سر اين ملت کشيده شده است و ايمان آن ها را تقويت فرموده است که يکي از علائم ظهور بقية الله ارواحنا فداه است.» [11] .
«اگر مهدي موعود هم مثل ساير اولياء به جوار حق مي رفتند. ديگر کسي نبوده است که اين اجراء عدالت را بکند، نمي توانسته، و اين يک موجودي است که ذخيره شده است براي همچو مطلبي». [12] .
در روايت ها آمده است، وقتي خواستيد به امام زمان سلام بدهيد، بگوييد: «السّلام عليک يا بقيّة الله في أرضه» [13] .
5 ـ قائم
از القاب مشهور ولي عصر (عليه السلام) اين است که ايشان «قائم» هستند. امامراحل (رحمه الله) ضمن اشاره به اين لقب مي فرمايد: «اميدوارم که ما همه... به آن وظايفي که اسلام، قرآن، تحت لواي حضرت صاحب (عليه السلام) براي ما تعيين فرموده اند عمل کنيم... شايد اين وضعي که براي حضرت صاحب (عليه السلام) ذکر شده است. دنبال همين آيه شريفه که مي فرمايد:
قل انّما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله مثني و فرادي... [14] همه بايد قيام بکنيم قيام واحد که بالاترين قيام همان قيام آن شخص واحد است و همه قيام ها بايد دنبال آن قيام باشد و قيام لله باشد... البته آن حضرت قيام لله مي فرمايند...» [15] .
علاوه بر آيه اي که در سخنان حضرت امام (رحمه الله) ذکر شد، در روايت آمده است: «پس از شهادت امام حسين (عليه السلام) فرشتگان ضجّه کنان از خدا پرسيدند: خدايا! آيا از قتل اباعبدالله چشم پوشي خواهي کرد؟ خدا ضمن اشاره به امام زمان (عليه السلام) که در حال ايستاده نماز مي گذارد، فرمود: «بذلک القائم أنتقم منهم»، بوسيله ي آن قائم (ايستاده) از آن ها انتقام خواهم گرفت». [16] .
6 ـ صاحب
ازويژگيها وصفت هاي امام زمان (عليه السلام) «صاحب» است که به تنهايي و يا به صورت «صاحب الزمان» استعمال ميشود.
«در زمان حضرت صاحب (عليه السلام) هم که ايشان با تمام قدرت مي خواهند عدل را اجرا نمايند...» [17] .
«در زمان حضرت صاحب (عليه السلام) حکومت واحد مي شود...» [18] .
«آيا خلاف قرآن نيست که ما ديگر معصيت کنيم تا حضرت صاحب بيايد؟!» [19] .
به کاربردن صفت «صاحب» براي آن وجود مبارک توسط هم عصران آن حضرت بوده است:
«عن نسيم الخادم، قال: دخلت علي صاحب الزمان (عليه السلام) بعد مولده بعشر ليال، فعطست عنده فقال لي: يرحمک الله» [20] .
به امام زمان «صاحب عصر» نيز گفته مي شود، آن گونه که در کلام امام راحل (رحمه الله) آمده است: «مي گويند: والعصر، إنّ الانسان لفي خسر [21] امام زمان (عليه السلام) است. يعني عصاره همه موجودات. قسم به عصاره همه موجودات يعني قسم به انسان کامل ـ انّ الانسان لفي خسر» [22] .
همچنين به آن حضرت«ولي عصر»ميگويند که اين ويژگي در سخنان حضرت امام (رحمه الله) نيز به کار رفته است. [23] دربيانينوراني ازامام صادق (عليه السلام) کلمه ي «عصر»درسوره ي شريفه ي«و العصر»به عصر خروج امام زمان تفسير شده است. [24] .
7 ـ منتظَر
امام زمان کسي است که عالم و آدم در انتظار اوست. همه منتظرند تا عدالت گستر جهان بيايد و بشر را نجات دهد. به همين دليل حضرتش را «منتظَر» ناميده اند:
«مهدي منتظر در لسان اديان و به اتفاق مسلمين از کعبه ندا سر مي دهد و بشريت را به توحيد مي خواند.» [25] .
در کلام نوراني امام صادق (عليه السلام) آمده است: «عن زرارة قال: سمعت اباعبدالله (عليه السلام) يقول: انّ للغلام غيبة قبل ان يقوم، قال: قلت: ولم؟ قال: يخاف ـ و أومأ بيده الي بطنه ـ ثمّ قال: يازراة و هو المنتظر و هو الّذي يشکّ في ولادته». [26] .
8 ـ خورشيد هدايت
«نورانيت» از ويژگي هاي مشترک همه ي معصومين است که درباره ي آنان روايت هاي متعددي در اين خصوص وارد شده است. در مورد حضرت مهدي (عج) نيز روايت هاي متعددي وارد شده است. ابتدا جملاتي از حضرت امام (رحمه الله) و سپس روايت ذکر مي شود.
«اميد است که خداوند متعال آن روز فرخنده را به ظهور اين مولود فرخنده هرچه زودتر فرا رساند و خورشيد هدايت و امامت را طالع فرمايد.» [27] .
در روايت نيز آمده است: «انّ قائمنا اذا اقام اشرقت الارض بنور ربّها، و استغني العباد عن ضوء الشّمس و صار اللّيل و النّهار واحداً، و ذهبت الظّلمة» [28] .
9ـ مهدي موعود (عج)
از القاب مشهور آن حضرت، مهدي موعود (عج) است که بيش از ساير کلمات، استعمال مي شود. در بخشي از بيانات امام خميني (رحمه الله) آمده است:
«من نمي توانم اسم رهبر روي ايشان بگذارم،بزرگتر از اين است. نمي توانم بگويم که شخص اول است، براي اين که دومي در کار نيست. ايشان را نمي توانيم ما با هيچ تعبيري تعبير کنيم الاّ همين که مهدي موعود است. آني است که خدا ذخيره کرده است براي بشر.» [29] .
در مورد وجه نام گذاري آن جناب به مهدي از «امام نهم» نقل شده است که فرمود:
«انّما سمّي المهدي مهديّاً لانّه يهدي لامرخفيّ، يهدي لما في صدور الناس، يبعث الي الدّجال فيقتله لايدري في ايّ شيء قتله» [30] .
از امام خميني (رحمه الله) عبارت ها و ويژگي هاي ديگري نيز درباره ي امام عصر وجود دارد که نقل همه ي آن ها به طولاني شدن مقاله مي انجامد. از قبيل: يگانه دادگستر ابدي، پرچمدار بزرگ رهايي، ناظر امور، منجي بشر و...
در کتاب دلائل الامامة نيز تعداد زيادي از القاب حضرت مهدي (عج) نقل شده است که هر يک ناظر به يک صفت و يک ويژگي حضرت مهدي (عج) است. هم چنين در «زيارت جامعه کبيره» نيز به برخي از صفات مشترک اهل بيت (عليهم السلام) اشاره شده است. [31] .
پاورقي
[1] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور (مجموعه سخنراني ها و پيام هاي حضرت امام خميني (رحمه الله))، (22جلدي)، مرکز مدارک فرهنگي انقلاب اسلامي، ج 15، ص 32.
[2] المجلسي، [العلامة] محمد باقر، بحار الانوار، المکتبة الاسلامية، ج 52، ص 378، ح 184.
[3] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 8، ص 149.
[4] البقرة: 2 / 30.
[5] المجلسي، [العلامة] محمدباقر، بحار الانوار، ج 51، ص 81 و به همين مضمون: الطبري، محمد بن جرير، دلائل الامامة، مؤسسة البعثة، 1413 ق، ص 452: «...فانّه خليفة الله عزّوجل و خليفتي».
[6] وصيت نامه سياسي الهي امام خميني (رحمه الله)، قسمتي از بند «ع».
[7] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 17، ص 49.
[8] الحديد: 57/17. يعني: «بدانيد همانا خدا زنده مي کند زمين را پس از مرگش».
[9] المجلسي، [العلامة] محمدباقر، بحار الانوار، ج 51، ص 53، ح 32 الطوسي، [الشيخ] محمدبن حسن، الغيبة، مؤسسة المعارف الاسلامية، ط. الثاني، 1417 ق، ص 175، ح 131.
[10] هود: 11 / 86. مراجعه شود به: العروسي الحويزي، علي بن جمعة، نور الثقلين، اسماعيليان، قم، 1415 ق، ج 2، ص 390.
[11] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 16، ص 87.
[12] همان، ج 12، ص 208.
[13] المجلسي، [العلامة] محمدباقر، بحار الانوار، ج 51، ص 36، ح 5.
[14] سبأ: 34 / 46. يعني: «بگو: شما را به يک چيز اندرز مي دهم و آن اين که: دو نفر دو نفر يا يک نفر يک نفر براي خدا قيام کنيد».
[15] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 7، ص 36.
[16] المجلسي، [العلامة] محمدباقر، بحار الانوار، ج 51، ص 28 و 29.
[17] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 19، ص 180.
[18] همان، ج 20، ص 79.
[19] همان، ص 197.
[20] المجلسي، [العلامة] محمدباقر، بحار الانوار، ج 51، ص 5 و نيز ص 4، ح 6 «... انّه لما سقط صاحب الزمان (عليه السلام) من بطن امّه...» هم چنين مراجعه شود به: الحرّ العاملي، [الشيخ] محمد بن حسن، اثبات الهداة، (دوره ي سه جلدي)، ج 3، ص 441، ح 8 و ص 442، ح 14.
[21] العصر: 103 / 1 و 2. يعني: «سوگند به عصر، همانا انسان در زيان است».
[22] خميني، [امام] سيد روح الله، صحفيه نور، ج 7، ص 225.
[23] خميني، [امام] سيد روح الله، صحفيه نور، ج 7، ص 225.
[24] عن المفضّل قال: «سألت الصّادق (عليه السلام) عن قول الله عزّوجل: (والعصر، انّ الانسان لفي خسر) قال (عليه السلام): العصر عصر خروج القائم (عليه السلام)» (المجلسي، [العلامة] محمدباقر، بحار الانوار، ج 24، ص 214، ح 1).
[25] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 18، ص 88.
[26] الحرّ العاملي، [الشيخ] محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج 3، ص 443، ح 18.
[27] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 15، ص 22.
[28] الطبري، محمد بن جرير، دلائل الامامة، ص 454.
[29] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 12، ص 208.
[30] الطبري، محمد بن جرير، دلائل الامامة، ص 466.
[31] مراجعه شود به: مفاتيح الجنان، (گردآوري: شيخ عباس قمي)، زيارت جامعه کبيره.