بازگشت

حکومت مهدوي


امام مهدي (عج) در وقت موعود قيام مي کند و عالم را از پرتو نور جمالش منوّر مي فرمايد و اين وعده ي خدا [1] تخلّف ناپذير [2] است.در اين بخش از مقاله دورنمايي از حکومت مهدوي از ديدگاه امام خميني (رحمه الله) ارائه مي گردد.

الف) عکس العمل ها

آن گاه که آن عزيز سفر کرده بازگردد و آيه ي شريفه ي «استخلاف» [3] و وعده ي الهي را محقق نمايد، عده اي در برابر آن حضرت موضع گيري مي نمايند.

1 ـ تکفير و تکذيب حضرت مهدي (عج)

امام راحل (رحمه الله) در اين خصوص فرموده است:

«در حکومت عدل بقيه الله هم عدالت جاري مي شود، لکن حب هاي نفساني در بسياري از قشرها باقي است و همان حب هاي نفساني است که در بعضي روايات هست که حضرت مهدي (عج) را تکفير مي کنند.» [4] .

از امام به حق جعفر صادق (عليه السلام) درباره ي آيه ي (اذا تتلي عليه آياتنا قال اساطير الاوّلين) [5] نقل شده است که فرمود: «يعني تکذيبه بالقائم (عليه السلام) اذ يقول له لسنا نعرفک، و لست من ولد فاطمة (عليها السلام)، کما قال المشرکون لمحمّد (صلي الله عليه وآله)». [6] .

مضمون برخي از روايت هاي ديگر آنست که اگر مردم بدانند که وقتي امام (عليه السلام) بيايد چه مي کند، بيشترشان دوست دارند که او را نبينند به خاطر آن چه که از مخالفين به قتل مي رساند. حتي بسياري از مردم مي گويند او از آل محمد (صلي الله عليه وآله) نيست. [7] .

2 ـ مخالفت برخي فقيهان

بعضي از فقيهان و دانشمندان، وقتي اعمال امام زمان و اقدامات آن حضرت را نمي پسندند با او به مخالفت بر مي خيزند:

«در روايات قريب به اين معنا دارد که بعضي فقهاء عصر با ايشان مخالفت مي کنند.» [8] .

روايتي است طولاني که در بخشي از آن آمده است: «...و يسير الي الکوفة، فيخرج منها ستّة عشر الفاً من البتريّة، شاکيّن في السّلاح قرّاء القرآن، فقهاء في الدّين، قد قرّحوا جباههم، و شمّروا ثيابهم، و عمّهم النّفاق، و کلّهم يقولون: يابن فاطمة، ارجع لاحاجة لنا فيک، فيضع السّيف فيهم علي ظهر النّجف...» [9] .

3 ـ مخالفت برخي از اصحاب قلم

پس از ظهور امام و اقدام عملي آن حضرت براي از ميان برداشتن نشانه هاي فساد، عده اي از قلم به دستان نيز با او به مخالفت بر مي خيزند:

«شما بدانيد که اگر امام زمان (عليه السلام) حالا بيايد، باز اين قلم ها مخالفند با او.» [10] .

البته مخالفين هيچ قدرتي براي مقابله ندارند، در مقابل قدرت بي مثال امام زمان زبون و عاجزند.

«در زمان حضرت صاحب (عليه السلام) حکومت واحد مي شود قدرت حکومت... عدالت يک عدالت اجتماعي در همه عالم مي آيد اما نه اين که انسان ها بشوند يک انسان ديگر، انسان ها همان ها هستند که يک دسته شان خوبند و يک دسته شان بد، منتها آنهايي که بد هستند ديگر نمي توانند که کارهاي خلاف بکنند.» [11] .

ب) اقدامات

بخشي ديگر از سخنان امام راحل (عليهم السلام) راجع به اقدامات امام زمان (عج) است.

1 ـ اجراي احکام اسلام

برخي از احکام اسلام به دليل موانع خارجي تاکنون اجرا نشده و بر زمين مانده است. اين قبيل احکام همانند ساير دستورهاي دين به دست تواتمند حضرت مهدي (عج) اجرا خواهد شد. امام خميني (رحمه الله) حضرت مهدي (عج) را «قوه ي اجرايي اسلام» مي نامد:

«ما که از امام مهدي (عج) که قوه اجرايي اسلام است صحبت مي کنيم... اين بيچاره ها براي خدمت به اجانب يا نفهميده تأويل مي کنند که فلان گفته است که حضرت مهدي (عج) تکميل مي کند شريعت را. اين بسيار ناگوار است براي ما، ما حضرت مهدي (عج) را يکي از افرادي مي دانيم که تابع اسلام است. تابع پيغمبر اسلام است، لکن تابعي است که نور چشم پيغمبر اسلام است و اجرا مي کند اين مطالبي را که حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه وآله) فرموده است». [12] .

گرچه مضمون بعضي روايت ها آنست که امام زمان (عج) با امر جديدي ظهور مي کند، [13] لکن مقصود اين نيست که آن جناب دين و شريعت تازه اي (مغاير با شريعت جدش) مي آورد، بلکه او همان دين اصيل پيامبر را مي آورد. از آن جا که دين رسول خدا در طول زمان و در گذر ايام دست خوش تغييرها و تحريف هايي شده است و امام همان دين خالص را مي آورد، مردم مي پندارند که اين دين جديد است. در روايت هاي زيادي آمده است که حضرت مهدي (عج) همان کاري را مي کند که پيامبر کرده است. [14] به سنّت پيامبر عمل مي کند و شريعت پيامبر را احيا مي نمايد:

«قال رسول الله (صلي الله عليه وآله): القائم من ولدي اسمه اسمي و کنيته کنيتي و شمائله شمائلي و سنّته سنّتي يقيم النّاس علي ملّتي و شريعتي و يدعوهم الي کتاب الله عزّوجل». [15] .

محتواي دعوت امام زمان همان کتاب خدا است و مردم را به سنّت و شريعت جدش امر مي نمايد.

2 ـ نابودي ستم گران

يکي از اقدام هاي مهدي موعود (عج) آنست که زمين را از ستم گران، گردن کشان، منافقان و حيله گران پاک مي کند.

«چه مبارک است زادروز ابرمردي که جهان را از شرّ ستمگران و دغلبازان تطهير مي نمايد و زمين را پس از آن که ظلم و جور آن را فراگرفته پر از عدل و داد مي نمايد و مستکبران جهان را سرکوب و مستضعفان جهان را وارثان ارض مي نمايد...» [16] .

«چه مسعود و مبارک است روزي که جهان از دغلبازي ها و فتنه انگيزي ها پاک شود... و منافقان و حيله گران از صحنه خارج شوند... و کاخ هاي ستم و کنگره هاي بيداد فرو ريزد... و شياطين و شيطان صفتان به انزوا گرايند و سازمان هاي دروغين حقوق بشر از دنيا برچيده شوند...» [17] .

روايت هاي فراواني وارد شده است مبني بر اين که حجة بن الحسن العسکري با دشمنان قتال مي کند، کفار و منافقين را نابود مي کند، ناصبي ها [18] را هلاک مي کند، از ظالمين انتقام مي گيرد و... از جمله اين که او با شمشير قيام مي کند: «... والقائم يسير بالقتل» [19] ، زمين را از اهل کفر و انکار پاک مي کند: «و لکنّ القائم الّذي يطهّر الله به الارض من اهل الکفر و الجحود...» [20] ، تا آن جا که ديگر بجز پيروان دين محمد احدي باقي نماند: «و يقتل النّاس حتي لايبقي الاّ دين محمّد (صلي الله عليه وآله)...» [21] و زمين در اختيار صالحان قرار گيرد. [22] .

3 ـ محو ظلم و ستم و گسترش عدل و داد

از اقدام هاي اساسي آن حجت الهي، حضرت مهدي (عج) اينست که هر چه ظلم و ستم است، با آن مبارزه مي کند و با قدرت خدايي هيچ اثري از آن باقي نمي گذارد عدل و داد فراگير مي شود و در حکومت مهدوي به کسي ستم نمي شود:

«چه مبارک است زادروز ابر مردي که جهان را از شرّ ستمگران و دغلبازان تطهير مي کند و زمين را پس از آن که ظلم و جور آن را فرا گرفته پر از عدل و داد مي نمايد... و قلم هاي ننگين و زبان هاي نفاق افکن شکسته و بريده شود و سلطان حق تعالي بر عالم پرتو افکن شود.» [23] .

روايت هاي مربوط به ظلم ستيزي و عدالت گستري حضرت مهدي (عج) بيش از آنست که بتوان همه ي آن را نقل و يا حتي مأخذ آن را ذکر نمود. فقط به يک روايت اشاره مي شود که از رسول گرامي اسلام نقل شده است:

«لاتقوم السّاعة حتّي تمتلئ الأرض ظلماً و عدواناً، قال ثمّ يخرج رجلٌ من عترتي او من اهل بيتي يملؤها قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً و عدواناً». [24] .

درباره ي اين قسمت از سخنان امام خميني (رحمه الله) دو نکته قابل ذکر است:

نکته ي اول) محو ظلم و ستم يعني چه؟

در روايت ها روي اين مطلب تاکيد شده است که در حکومت مهدوي ظلم و ستم از بين مي رود، مقصود از آن چيست؟ آيا مقصود اينست که هيچ کس ظلم نمي کند و به حقوق هيچ کس تجاوز نمي شود؟ ديدگاه حضرت امام (رحمه الله) را مي توان چنين بيان نمود.

از کارگزاران حضرت امام زمان ظلمي صادر نمي شود، چون افراد صالحي هستند. در صورت ظلم، ظالم تحت پي گرد قرار مي گيرد و مجازات مي شود. جرم و گناه در حکومت امام زمان به حداقل مي رسد.

پس اين گونه نيست که هيچ لغزش و خطايي وجود نداشته باشد.

«در زمان حضرت صاحب (عليه السلام) هم که ايشان با تمام قدرت مي خواهند عدل را اجرا نمايند، با اين ترتيب نمي شود که هيچ کس حتي خلاف پنهاني هم نکند و بالاخره همان ها هم که مخالف هستند حضرت صاحب را شهيد مي کنند و در روايات قريب به اين معنا دارد که بعضي فقهاي عصر با ايشان مخالفت مي کنند. پس اينطور نيست که خلاف فلان قاضي يا فلان فرماندار ـ و اصولاً بعضي جهات منفي ـ خطري باشد. در زمان حضرت امير هم قاضي اش و فرماندارش خلاف مي کردند، اين اجتناب ناپذير است.» [25] .

«و لهذا مي بينيد فساد در آن وقت بود و حالا هم هست و تا آخر هم خواهد بود. بله، در زمان حضرت صاحب (عليه السلام) حکومت واحد مي شود... امّا نه اين که انسان ها بشوند يک انسان ديگر، انسان ها همان ها هستند که يک دسته شان خوبند، يک دسته شان بد، منتها آن هايي که بد هستند ديگر نمي توانند که کارهاي خلاف بکنند.» [26] .

«در حکومت عدل بقية الله هم عدالت جاري مي شود. لکن حب هاي نفساني در بسياري از قشرها باقي است و همان حبّ هاي نفساني است که بعضي روايات هست که حضرت مهدي (عج) را تکفير مي کنند». [27] .

نکته ي دوم) عدالت در حکومت مهدي (عج) چگونه است؟

همان طور که قبلاً گفته شد، يکي از اقدام هاي با ارزش امام زمان اين است که او عدالت را اجرا مي کند. امام خميني (رحمه الله) در مورد عدالت مورد نظر توضيحاتي دارد. عدالت در زمان امام مهدي (عج) همان چيزي است که هدف بزرگ انبيا و امامان بوده و آرزوي بر آورده نشده ي آنان است که به دست توان مند آخرين ستاره ي آسمان امامت اجرا مي شود:

«هر يک از انبياء که آمدند براي اجراي عدالت آمدند... لکن موفق نشدند... و آن کسي که به اين معنا موفق خواهد شد و عدالت را در تمام دنيا اجرا خواهد کرد نه آن هم اين عدالتي که مردم عادي مي فهمند که فقط قضيه عدالت در زمين براي رفاه مردم باشد بلکه عدالت در تمام مراتب انسانيت، انسان اگر هر انحرافي پيدا کند، انحراف عملي انحراف روحي، انحراف عقلي، برگرداندن اين انحرافات را به معناي خودش اين ايجاد عدالت است در انسان، اگر اخلاقش اخلاق منحرفي باشد، از اين انحراف وقتي به اعتدال برگردد، اين عدالت در او تحقق پيدا کرده است. اگر در عقايد يک انحرافاتي و کجي هايي باشد، برگرداندن آن عقايد کج به يک عقيده صحيح و صراط مستقيم، اين ايجاد عدالت است در عقل انسان.» [28] .

بنابراين مراد از عدالت که ره آورد امام عصر (عليه السلام) است فقط برطرف شدن فاصله ي طبقاتي نيست ـ امروزه از کلمه ي عدالت فقط کم شدن فاصله ي بين فقير و غني اراده مي شود ـ بلکه عدالت به معناي حقيقي کلمه که همان اعتدال در امور است اعتدال در اخلاق، اقتصاد، عقايد، سياست و... همان گونه که حضرت اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) در تفسير عدل فرموده است: «العدل يضع الامور مواضعها». [29] .

ج) آثار

اقدام هاي اصلاحي حضرت مهدي (عج) در دوران حکومتش اثرها و برکت هاي فراواني دارد که به برخي از آن ها در سخنان حضرت امام (رحمه الله) اشاره شده است. در زير به دو مورد اشاره خواهد شد:

1 ـ ريزش برکات الهي

يکي از آثار اقدامات آن مصلح کل، حضرت مهدي (عج) اينست که در دوران حکومت او خدا رحمت و برکاتش را بر اهل زمين نازل مي فرمايد. بيان امام راحل (رحمه الله) در اين خصوص چنين است:

«... پرچم عدالت و رحمت حق تعالي بر بسيط زمين افراشته گردد و تنها قانون عدل اسلامي بر بشريت حاکم شود و کاخ هاي ستم و کنگره هاي بيداد فرو ريزد و آن چه غايت بعثت انبيا عليهم صلوة الله و حاميان اولياء (عليهم السلام) بود تحقق يابد و برکات حق تعالي بر زمين نازل شود.» [30] .

مستند روايي اين مطلب روايت هايي است، از جمله حديث حضرت علي (عليه السلام) که در بخشي از آن آمده است:

«لو قد قام قائمنا لأنزلت السّماء قطرها، ولأخرجت الأرض نباتها» [31] .

از ديدگاه قرآن کريم گناه، ظلم و ستم مهم ترين مانع نزول برکات الهي است و در طرف ديگر تقوي رمز نزول آن همان گونه که فرمود: ولو انّ اهل القري آمنوا و اتّقوا لفتحنا عليهم برکات من السّماء و الارض. [32] .

حال که چنين است، وقتي که مهدي موعود (عج) ظلم و ستم را ريشه کن نمايد و موانع نزول برکت را برطرف نمايد، در اين صورت بر اساس همان وعده ي الهي آسمان مأمور مي شود ببارد و زمين هم بروياند.

2 ـ برداشته شدن مرزهاي جغرافيايي

در سايه ي اقدام هاي اصلاحي امام زمان (عليه السلام) ريشه هاي اختلاف و دوگانگي از بين مي رود و ملت هاي مسلمان تبديل به امت واحد اسلامي مي شوند و حکومت جهاني مهدوي شکل مي گيرد. همان طور که امام راحل (رحمه الله) فرمود:

«در زمان حضرت صاحب (عليه السلام) حکومت واحد مي شود...» [33] .

«به ما اين وعده را داده اند که در يک وقتي که امام زمان سلام الله عليه ظهور کند، اين اختلافات از بين مي رود و همه برادروار با هم هستند.» [34] .

يکيازمشکلات اساسي دنياي اسلام اينست که تجزيه و به کشورهاي کوچک مستقلي تبديل شده است. اين تجزيه، تفرقه را نيز به دنبال داشته است. آنان به جاي آن که با وحدت، قدرت بزرگي تشکيل دهند و در مقابل مستکبران بايستند و قدرت آنان را در هم بشکنند، متأسفانه تحت تأثير مداخله هاي بيگانگان، تمام امکانات خود را براي تضعيف يکديگر به کار مي گيرند. امّا وقتي که حضرت مهدي (عج) بيايد، اين مرزها برداشته مي شود، فرماندهي واحد با بهره گيري از تمام امکانات و با قدرت الهي بساط ظلم و ستم را بر خواهد چيد. إن شاء الله تعالي و قد شاء الله تبارک و تعالي.

والسّلام علي المهدي (عج) و علي الخميني (قدس سره) و علي أنصارهما و أعوانهمااللّهم تقبّل منّا


پاورقي

[1] وعدالله الّذين آمنوا منکم و عملوا الصّالحات ليستخلفنّهم في الارض... النور: 24 / 55.

[2] ولن يخلف الله وعده الحج: 22 / 47. (در همين رابطه مراجعه شود به:خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 19، ص 154).

[3] مقصود آيه ي 55 سوره ي شريفه ي نور است و هم چنين آيه ي 5 سوره ي شريفه ي قصص: و نريد ان نمنّ علي الذّين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين مي باشد.

[4] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 16، ص 105.

[5] القلم: 68 / 15. يعني: «هرگاه آيه هاي ما بر او خوانده شود، گويد افسانه هاي پيشينيان است».

[6] مجمع احاديث الام المهدي (عليه السلام)، (گردآوري)، ج 5، ص 457.

[7] «لو يعلم النّاس ما يصنع القائم اذا خرج لاحبّ اکثرهم الاّيروه ممّا يقتل النّاس... حتّي يقول کثير من النّاس ليس هذا من آل محمّد، لو کان من آل محمّد لرحم»، (ميزان الحکمة، (گردآوري: محمد محمدي ري شهري)، مکتب الاعلام الاسلامي، 1367 ش، ج 1، ص 292، ح 1237).

[8] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 19، ص 181.

[9] الطبري، محمد بن جرير، دلائل الامامة، ص ص 456 و 455.

[10] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 10، ص 27.

[11] همان، ج 20، ص 79.

[12] پيشين، ج 12، ص 286.

[13] «ابو خديجة عن ابي عبدالله (عليه السلام) قال: اذا خرج القائم جاء بامر جديد کما دعا رسول الله في بدو الاسلام الي امر جديد» (الحرّ العاملي، [الشيخ] محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج 3، ص 555، ح 596).

[14] «... يصنع کما صنع رسول الله (صلي الله عليه وآله)...» (همان، ص 539، ح 499).

[15] پيشين، ص 482، ح 190.

[16] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 15، ص 22.

[17] همان.

[18] «...اذا قام القائم عرض الايمان علي کلّ ناصب، فان دخل فيه حقيقة و إلاّ ضرب عنقه...» (معجم احاديث الامام المهدي، (گردآوري)، ج 3، ص 308 و الحرّ العاملي، [الشيخ] محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج 3، ص 450، ح 58).

[19] معجم احاديث الامام المهدي، (گردآوري)، ج 3، ص 303.

[20] المجلسي، [العلامة] محمدباقر، بحار الانوار،ج 53، ص 283 وبه همين مضمون: الحرّ العاملي، [الشيخ] محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج 3، ص 478، ح 175.

[21] المجلسي، [العلامة] محمدباقر، بحارالانوار، ج 52، ص 291.

[22] الانبياء: 21 / 105: (... انّ الارض يرثها عبادي الصّالحون).

[23] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 15، ص 22.

[24] معجم احاديث الامام المهدي، (گردآوري)، ج 1، ص 104، ح 59.

[25] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 19، ص ص 181 و 180.

[26] همان، ج 20، ص 79.

[27] پيشين، ج 16، ص 105.

[28] پيشين، ج 13، ص 207.

[29] نهج البلاغة، (گردآوري: السيد الشريف الرضي)، (طبق نسخه ي المعجم المفهرس)، مؤسسة النشر الاسلامي، ح 437.

[30] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 15، ص 22.

[31] المجلسي، [العلامة] محمدباقر،بحار الانوار،ح10، ص 104وبه همين مضمون:الحرّ العاملي، [الشيخ] محمدبن حسن، اثبات الهداة، ج 3،ص 502، ح 294.

[32] الاعراف: 7 / 96. يعني: «و اگر مردم شهرها (و آبادي ها) ايمان مي آوردند و پرهيزکاري پيشه مي کردند، حتماً مي گشوديم بر آنان برکت هايي را از آسمان و زمين».

[33] خميني، [امام] سيد روح الله، صحيفه نور، ج 20، ص 79.

[34] همان، ج 11، ص 31.