بازگشت

درخواست معرفت امام عصر از خداوند


درخواست معرفت آن حضرت از خداوند - عزّوجلّ - از [وظايف مهمّ ما مي باشد] ،



[ صفحه 270]



زيرا که علم با آموزش و درس خواندن بسيار نيست، بلکه علم نوري است که خداوند در دل هرکس که بخواهد هدايتش کند، قرار مي دهد و هرکه را خداوند هدايت کند، هدايت يافته است.

و در کافي از ابوبصير، از حضرت ابوعبد اللَّه امام صادق عليه السلام آمده: درباره فرموده خداي - عزّوجلّ -: «وَمَنْ يُؤْتَ الحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً کَثِيراً»؛ و هرکس که حکمت به او داده شود، خير بسيار به او داده شده. فرمود: [يعني] طاعت خداوند و معرفت امام عليه السلام. [1] .

و در همان کتاب از ابوبصير آمده، که گفت: حضرت ابوجعفر باقرعليه السلام به من فرمود: آيا امام خود را شناخته اي؟ گويد: عرضه داشتم: آري. به خدا سوگند! پيش از آن که از کوفه بيرون بيايم. فرمود: همين تو را کفايت مي کند. [2] .

و در همان منبع، در خبر صحيحي از حضرت ابوجعفر امام باقرعليه السلام آمده که فرمود: بلندي و رکن و کليد امر و درب اشيا و خشنودي خداي - تبارک و تعالي - بعد از معرفت او اطاعت امام است. [3] .

و از ابوخالد کابلي روايت آمده که گفت: از حضرت ابوجعفر امام باقرعليه السلام درباره فرموده خداي - عزّوجلّ -: «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الِّذِي أَنْزَلْنا»؛ [4] پس به خداوند و رسول او و نوري که نازل کرديم، ايمان آوريد. سؤال کردم. فرمود: اي ابوخالد! [اين] نور به خدا سوگند! امامان از آل محمدعليهم السلام تا روز قيامت مي باشند و آنان هستند به خدا سوگند! نور خداوند، که آن را نازل کرده و آنان هستند به خدا! نور خداوند در آسمان ها و در زمين. قسم به خدا، اي ابوخالد! همانا نور امام در دل هاي مؤمنين از خورشيد تابان در روز روشن تر است و آنان به خدا سوگند! دل هاي مؤمنين را نوراني مي سازند و خداي - عزّوجلّ - نورشان را از هر کس بخواهد مي پوشاند، پس دل هاي چنين کساني تاريک مي گردد، به خدا قسم، اي ابوخالد! هيچ بنده اي ما را دوست ندارد و از ما پيروي نکند، تا اين که خداوند دلش را پاک گرداند و خداوند دل بنده اي را پاک نسازد، تا اين که به ما



[ صفحه 271]



تسليم شود و با ما سازگار باشد، پس هرگاه با ما سازگار باشد، خداوند او را از سختي حساب به سلامت خواهد داشت و از هراس بزرگ روز قيامت ايمنش خواهد ساخت. [5] .

بيان و توضيح:

پيش تر دانستي که مهم ترين و واجب ترين امور بعد از شناخت خدا و رسول او، شناختن وليّ امر و صاحب الزمان است، زيرا که اين امر، يکي از ارکان ايمان مي باشد. و هر کس در حالي بميرد که امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهليت مرده است و معرفت او، کليد تمام ابواب خير و سعادت و رحمت مي باشد و خداوند بندگان خود را امر فرموده، که معرفت او را تحصيل نمايند و دعا از جمله درهايي است که خداي تعالي فرمان داده که از آن ها وارد شوند، او فرموده است: ««أُدْعُونِي أَسْتَجِبْ لَکُمْ»؛ [6] مرا بخوانيد که شما را اجابت کنم. «وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ»؛ [7] و از فضل خداوند درخواست کنيد. و نيز فرموده: «إِنَّکَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلکِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشآءُ»؛ [8] البته تو [اي رسول ما!] چنين نيست که هر کس را بخواهي، هدايت تواني کرد، بلکه خداوند هرکه را بخواهد، هدايت مي کند.

و در کافي به سند خود از محمد بن حکيم آورده که گفت: به حضرت ابي عبد اللَّه امام صادق عليه السلام عرضه داشتم: معرفت ساخته کيست؟ فرمود: از ساخته هاي خداوند است، بندگان را در آن ساخت بهره اي نيست. [9] .

و آيات و رواياتي که بر اين مطلب دلالت مي کند بسيار است، پس بر بندگان لازم است که از درگاه خداوند شناخت و معرفت امام زمانشان را به آنان روزي نمايد و کامل گرداند. و نيز مؤيّد و دليل بر آنچه ياد کرديم، وارد شدن دعا براي اين مطلب به طور خاصّ مي باشد، چنان که در امر آينده ان شاء اللَّه تعالي خواهد آمد. و اين منافات ندارد با آن که بنده مختار و مأمور به کسب و تحصيل و مطالعه وسايل



[ صفحه 272]



معرفت باشد، زيرا که اين نظير روزي است که بندگان امر شده اند، آن را طلب نمايند و نيز براي آن دعا کنند، ولي خداوند - جلّ شأنه - خود روزي دهنده است، چون سعي و کوشش وظيفه بنده است و به ثمر رساندن، برعهده خالق متعال مي باشد، خداوند - تبارک و تعالي - فرموده: «وَالَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا»؛ [10] و آنان که در راه ما تلاش کنند، البته آنان را به راه هاي خويش هدايت مي نماييم. همچنان که کِشت و آبياري و مانند اين ها وظيفه بندگان است، چون تحت قدرت و در اختيار آن ها مي باشد، و رويانيدن و پرورانيدن و از آفت ها دور نگهداشتن، تا آن که به نتيجه برسد و مقصود حاصل گردد، بر خداوند است، چون از قدرت بندگان بيرون است، ولي برعهده آن ها است که دعا کنند و درخواست نمايند که نتيجه مقصود به دست آيد. و همين طور شناخت و معرفت امام عليه السلام وسايل و اسبابي دارد، که خداي تعالي آن ها را براي بندگانش فراهم ساخته و در توان آنان هست، مانند: دقّت کردن و بررسي معجزات و اخلاق آن حضرت عليه السلام و مطالعه اخبار امامان پيشين در مورد او، ويژگي هاي او و طولاني شدن غيبتش و آنچه در فرمان غيبت او بر مؤمنين مي رسد و شؤوني که خداي تعالي به آن جناب اختصاص داده و دلايلي که بر او دلالت دارند و امور ديگر، که بر بندگان خدا لازم است با وسايل ياد شده و مانند اين ها در تحصيل معرفت آن حضرت سعي کنند و همّت گمارند، ولي چون معرفت از ساخته هاي خداي - عزّوجلّ - است، به حکم عقل و نقل بر آنان واجب و مؤکّد است که دعا کنند و معرفتش را از درگاه خداوند تعالي مسألت نمايند، (که آنچه خداوند از [درهاي] رحمت بر مردم بگشايد هيچ کس نتواند آن را بربندد و هر آنچه او ببندد، کسي را ياراي گشودنش نيست). [11] .


پاورقي

[1] اصول کافي، 185:1.

[2] اصول کافي، 185:1.

[3] اصول کافي، 185:1.

[4] سوره تغابن، آيه 8.

[5] اصول کافي، 194:1.

[6] سوره غافر، آيه 60.

[7] سوره نساء، آيه 32.

[8] سوره قصص، آيه 56.

[9] اصول کافي، 163:2.

[10] سوره عنکبوت، آيه 69.

[11] سوره فاطر، آيه 2.