ذکر مناقب و فضايل آن حضرت
ياد نمودن فضايل و مناقب آن حضرت و دليل بر استحباب اين کار، تمام اخبار و رواياتي است که در مورد تشويق و ترغيبِ يادآوري فضايل ائمه معصومين عليهم السلام وارد شده است، از جمله: در اصول کافي از حضرت ابي عبد اللَّه صادق عليه السلام روايت شده که فرمود: همانا وظيفه جمعي از فرشتگان آسمان اين است که نگاه مي کنند بر يک و دو و سه نفري، در حالي که آنان درباره فضيلت آل محمدعليهم السلام به گفتگو نشسته اند، پس فرشته اي به فرشتگان ديگر مي گويد: آيا نمي بينيد اينان را با همه کمي تعدادشان و بسياري دشمنانشان فضائل آل محمدعليهم السلام را بيان مي کنند! [1] آن گاه گروه ديگري از فرشتگان مي گويند: «ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشآءُ وَاللَّهُ ذُوالفَضْلِ العَظِيمِ»؛ [2] اين فضل خداوند است که به هر کس بخواهد مي دهد و خداوند داراي فضل عظيم است.
و در همان کتاب به سند خود، از ميسر، از حضرت ابي جعفر باقرعليه السلام آورده که گفت: امام باقرعليه السلام به من فرمود: آيا با هم خلوت مي کنيد [و دور از چشم دشمنان مي نشينيد] و براي هم حديث مي گوييد و آنچه معتقد هستيد، براي هم بازگو مي نماييد؟ عرضه داشتم: آري. به خدا سوگند! ما با هم در خلوت مي نشينيم و براي هم حديث مي گوييم و آنچه
[ صفحه 250]
معتقديم، براي هم باز مي گوييم. امام باقرعليه السلام فرمود: به خدا سوگند! که من دوست داشتم در بعضي از آن جاها با شما مي بودم، به خدا سوگند! که من بوي شما و جان هاي شما را دوست مي دارم و البته شما بر دين خداوند و دين فرشتگان او هستيد، پس با پرهيز از گناه و جديت در امر دين [ما را] ياري کنيد. [3] .
و در همان کتاب از حضرت ابوالحسن موسي بن جعفرعليه السلام آمده که فرمود: هيچ چيز بر ابليس و لشکريانش دشوارتر نيست از اين که برادران ايماني با يکديگر ديدار کنند و همانا دو مؤمن با يکديگر ديدار مي نمايند که به ياد خدا باشند، آن گاه فضايل ما را يادآوري کنند، در اين حال گوشت سالمي بر صورت ابليس باقي نمي ماند، تا جايي که روح پليدش به التماس مي افتد از فرط آن که درد مي کشد، پس فرشتگان آسمان و گنجوران بهشت متوجه مي شوند و او را لعنت مي کنند، تا اين که هيچ فرشته مقرّبي باقي نماند، مگر اين که بر او لعنت فرستد، که زبون و با حسرت و مردود مي افتد. [4] .
و نيز بر اين مطلب دلالت مي کند، رواياتي که در مورد تلافي کردن کسي که به تو احساني نموده به وسيله ياد نيکو وارد شده، مانند فرموده مولايمان حضرت سيّد العابدين عليه السلام در رسالة الحقوق که در «مکارم الاخلاق» و «تحف العقول» و کتاب هاي ديگر آمده که حضرت سجّادعليه السلام فرمود: و امّا حق کسي که نسبت به تو نيکي و احساني نموده، آن است که او را سپاس بگذاري و کار خوبش را يادآور شوي و با سخن نيک او را در ميان مردم معرفي کني و دعاي خالصانه بين خود و خداي خود در حق او بنمايي، پس اگر اين کار را کردي، تشکر از او را پنهاني و آشکارا به جاي آورده باشي و اگر روزي توانستي عملاً کار نيکش را با نيکي تلافي کني، اين کار را انجام دِه. [5] .
البته ما قسمتي از حقوق و مراحم آن حضرت را در بخش هاي سوم و چهارم اين کتاب مبارک بيان داشتيم، به آنجا مراجعه کن تا سينه ات فراخ گردد و حالت صلاح يابد. و نيز بر اين مقصود دلالت دارد آنچه در شواهد لزوم محبوب نمودن آن بزرگوار در ميان مردم
[ صفحه 251]
آورديم و آنچه در فضيلت دعوت کردن مردم به سوي آن جناب ان شاءاللَّه تعالي خواهد آمد. و نيز گواه بر اين است آنچه از روايات خواهد آمد، مبني بر اين که هنگام بروز بدعت ها بر عالم واجب است که علم خويش را آشکار سازد و هم چنين شاهد بر اين است تمام آنچه در ترغيب و تشويق بر ذکر خداي تعالي وارد گرديده، زيرا که ياد آن عليهم السلام از مصاديق ياد خداوند است، چنان که در روايت آمده و در وظيفه نهم خواهد آمد، ان شاء اللَّه.
پاورقي
[1] روضه کافي، 334 ح 521.
[2] سوره جمعه، آيه 4.
[3] اصول کافي، 187:2 ح 5.
[4] اصول کافي، 188:2 ح 7.
[5] مکارم الاخلاق، 422، باب 12.