روز غدير
چون روزي است که خداوند در آن امير مؤمنان و ائمه طاهرين عليهم السلام را به ولايت بر مؤمنين و جانشيني خاتم پيغمبران صلي الله عليه وآله اختصاص داد و آن ولايت را مولايمان صاحب الزمان از پدران معصومش عليهم السلام ارث مي برد، پس چون مؤمن در اين روز تسلّط غاصبين و چيره شدن ستمگران را مشاهده کند و مخفي بودن حافظ دين را بنگرد، ايمان و دوستي اش نسبت به آن حضرت، او را وا مي دارند که براي زودتر شدن فرج دعا کند و ظهور آن جناب را از درگاه خداوند بخواهد و آسان شدن قيام و خروجش را مسألت نمايد که روز تجديد پيمان بستن و عهد کردن [براي ولايت امامان عليهم السلام] است و دعا براي فرج صاحب الزمان از جمله مصاديق آن مي باشد.
و شاهد بر تأکيد آن دعا در روز غدير، ورود آن به طور خاصّ در دعايي است که در کتاب هاي اقبال و زاد المعاد [1] ياد شده، اوّل آن دعا چنين است: «اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِيِّکَ وَعَلِيٍّ وَلِيِّکَ وَالشَّأْنِ وَالقَدْرِ الَّذِي خَصَصْتَهُما بِهِ دُونَ خَلْقِکَ»؛ خدايا! به حقّ محمد پيامبرت و علي وليّ ات و شأن و منزلتي که از بين خلايقت به آن ها اختصاص داده اي از تو مي خواهم.... و در آخر آمده: «اَللَّهُمَّ فَرِّج عَنْ أهلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ نِبِيِّکَ وَاکْشِفْ عَنْهُمْ وِ بِهِمْ عَن المُؤمنينَ الکُرُباتِ اَللَّهُمَّ امْلاءِ الأرْضَ بِهِمْ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً و جَوْراً وَأنجزْلَهُمْ ما وَعَدْتَهُمْ إنَّکَ لا تُخْلِفُ الميعادَ»؛ خدايا بر خاندان محمد پيامبرت فَرَج و گشايش دِه و از آن ها و نيز از مؤمنين به سبب آن ها محنت ها و غم ها را بر طرف ساز، خداوندا زمين را به وجود آن ها پر از عدل کن چنان که از ظلم و جور پر شده است، و آنچه به ايشان وعده فرموده اي تحقق بخش به درستي که تو خُلف وعده نمي کني.
و نيز مستحب است در اين روز از خداي تعالي بخواهي که تو را از ياران آن حضرت -
[ صفحه 94]
که خداوند ظهور و فرجش را زودتر گرداند - قرار دهد، که در دعاي شريف طولاني در کتاب «اقبال» ياد شده، و در آخر آن دعا آمده: «اَللَّهُمَّ اِِنِّي أَسْأَلُکَ بِالحَقِّ الَّذِي جَعَلْتَهُ عِنْدَهُمْ، وَبِالَّذي فَضَّلْتَهُمْ عَلَي العالَمِينَ جَمِيعاً أَنْ تُبارِکَ لَنا فِي يَوْمِنا هذَا الَّذِي أَکْرَمْتَنا فِيهِ بِالوَفآءِ لِعَهْدِکَ الَّذِي عَهَدْتَ إِلَيْنا وَالمِيثاقِ الَّذِي واثَقْتَنا بِهِ مِنْ مُوالاتِ أَوْلِيآئِکَ وَالبَرآئَةِ مِنْ أَعْدآئِکَ، وَتَمُنَّ عَلَيْنا بِنِعْمَتِکَ وَتَجْعَلَهُ عِنْدَنا مُسْتَقَرّاً ثابِتاً وَلا تَسْلُبْناهُ أَبَداً وَلا تَجْعَلْهُ عِنْدَنا مُسْتَوْدَعاً فَإِنَّکَ قُلْتَ: (فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ» فَاجْعَلْهُ مَسْتَقَرّاً ثابِتاً وَارْزُقْنا نَصْرَ دِينِکَ مَعَ وَلِيٍّ هادٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّکَ قآئِماً رَشِيداً هادِياً مَهْدِيّاً مِنَ الضَّلالَةِ إِلَي الهُدي وَاجْعَلْنا تَحْتَ رايَتِهِ وَفِي زُمرَةِ شُهَدآءَ مَقْتُولِينَ فِي سَبِيلِکَ وَعَلي نُصْرَةِ دِينِکَ»؛ خداوندا! از تو مي خواهم به حقّي که نزد آنان (خاندان پيغمبر) قرار داده اي و به آنچه بر تمام جهانيان برتري شان بخشيده اي، اين که اين روز را بر ما مبارک سازي، اين روز که ما را در آن، به جهت وفاي به عهد که با ما بسته اي و پيماني که از ما گرفته اي، گراميمان داشته اي، پيمان دوستي و پيروي اوليائت و بيزاري از دشمنانت، [و از تو مي خواهم] که با نعمتت بر ما منّت نهي و آن را نزد ما قرار يافته پايدار نمايي و هيچ گاه اين نعمت (ولايت) را از ما مگير و آن را نزد ما به طور امانت قرار مده، که تو فرموده اي: (پس قرار يافته است و امانت سپرده شده) پس آن را برقرار و پايدار کن، و ياري دينت را در خدمت وليّ هدايت کننده اي از خاندان پيغمبرت به ما روزي فرماي، آن هنگام که به ارشاد بپاخيزد و هدايتگر هدايت شده از گمراهي به سوي راه راست بوده باشد، و ما را زير پرچم او و در شمار شهيدان راستيني که در راه تو و به خاطر ياري دينت کشته شده باشند، قرار بده.
و نزديک به اين عبارت در دعاي ياد شده در «زاد المعاد» آمده، و آنچه آورديم براي اهل بينش و هدايت خواهان بسنده است.
پاورقي
[1] اقبال الاعمال، 492:1؛ زاد المعاد: 342.