بازگشت

در حال سجده


هفتمين هنگامي که دعا براي تعجيل فَرَج تأکيد بيشتري دارد حالت سجده براي خداي متعال است، زيرا که نزديک ترين حالات به خداي قاضي الحاجات است، چنان که روايات از امامان برحق عليهم السلام در اين باره رسيده، پس شايسته است که بنده در حال سجده مهم ترين حاجت ها را بخواهد و به آن اهتمام ورزد، به خصوص در سجده شکر به جهت توجه داشتن و ملتفت بودن به اين که هر چه خداوند به ما نعمت بخشيده به برکت مولايمان صاحب الزمان است - که درود خداوند بر او و پدران پاکيزه اش باد - و به خاطر اين که دعا براي ولي نعمت و واسطه فيض و رحمت، از مهم ترين اقسام شکر مي باشد، چنان که در بخش گذشته بيان داشتيم و شاهد بر اين، روايتِ آن در خصوص سجده شکر



[ صفحه 60]



است در کتاب «تحفة الابرار» به نقل از «مقنعه» شيخ مفيدرحمه الله آمده: آنچه در سجده شکر گفته مي شود اين دعا است: «اَللَّهُمَّ إِلَيْکَ تَوَجَّهْتُ وَبِکَ اعْتَصَمْتُ وَعَلَيْکَ تَوَکَّلْتُ، اَللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِي وَرَجآئِي فَاکْفِنِي ما أَهَمَّنِي وَما لَمْ يُهِمُّنِي وَما أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي، عَزَّ جارُکَ وَجَلَّ ثَنآؤُکَ وَلا إِلهَ غَيْرُکَ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ...»؛ پروردگارا! به سوي تو روي آوردم و به تو پيوستم و بر تو تکيه و اعتماد کردم. پروردگارا! تو پناه و اميد مني، پس کفايت کن آنچه مرا اندوهگين ساخته و آنچه اندوهگين نساخته و آنچه تو بهتر از من، آن را مي داني؛ پناهنده به تو عزّت يافت و ثناي تو والا است و هيچ خدايي جز تو نيست، بر محمد و آل محمدعليهم السلام درود فرست و گشايش امر آن ها را زودتر برسان....

اضافه بر اين که اين کار تأسّي جستن و اقتدا کردن به خود آن حضرت - که درود و سلام خداوند بر او باد - مي باشد، چنان که در اخبار با صراحت آمده که آن بزرگوار براي اين امر هنگام ولادتش در سجده دعا کرده، که اين کار بر اهميّت آن و تعليم به دوستان و شعيانش دلالت دارد.

رئيس محدثين شيخ صدوق در کتاب کمال الدين به سند خود از جناب حکيمه ضمن حديثي طولاني آورده که گفت: ناگهان او (=نرجس والده امام عصر) را ديدم آنچنان نوري او را فراگرفته که ديدگانم را پوشانيد، و ناگهان ديدم نوزاد - که بر او و پدرانش سلام باد - صورتش را به حالت سجده بر زمين نهاده و بر زانو تکيه داده و دو انگشت سبّابه اش را بلند کرده و مي گويد: گواهي مي دهم که جز «اللَّه» خدايي نيست و اين که جدّم محمد رسول خدا است و پدرم امير مؤمنان است. سپس يک يک امامان را بر شمرده تا به خودش رسيد، آن گاه گفت: خدايا آنچه به من وعده داده اي انجام ده، و کار و برنامه ام را به مرحله تمام برسان، و گامم را استوار گردان و زمين را به [ظهور] من پر از عدل و داد فرماي.... [1] .


پاورقي

[1] کمال الدين، 428:2.