اينکه بدنت نسبت به آن جناب خاشع باشد
و دليل بر اين است آنچه سيّد اجل علي بن طاووس در کتاب جمال الاسبوع به سند خود از محمد بن سنان از امام صادق عليه السلام در دعاي روز جمعه روايت آمده، و ما آن را در کتاب ابواب الجنات في آداب الجمعات ياد کرده ايم: اَللَّهُمَّ إنّي اتقربُ إلَيکَ بقَلْبٍ خاضِعٍ وَإلي ببدنٍ خاشعٍ و الي الاَئِمَّةِ الرَّاشدينَ بِفُؤَادٍ مُتَواضِعٍ؛ [1] بار خدايا من به درگاه تو تقرُّب مي جويم بادلي خاضع و به سوي وليّْت با بدني فروتن، و به امامان هدايت کننده با
[ صفحه 436]
قلبي متواضع.... که دلالت دارد بر حصول تقرُّب به خداي عز و جل با خشوع و فروتني بدن براي ولّي اوعليه السلام. و منظور از «ولي» در اينجا به قرينه ياد کردن امامان عليه السلام، و به قرينه اين که اين تعبير در چندين دعا و حديث از مولايمان حضرت حجّت عليه السلام روايت آمده، همان امام زمان عليه السلام است.
اگر بگوييد: احتمال دارد منظور از «ولّي» امام هر زمان يا مؤمن کامل باشد؟ گوييم: هر چند که اين احتمال بعيد است، ولي بر اين دو تقدير نيز مقصود ثابت است، زيرا که مؤمن کامل حقيقي منحصر در آن بزگوار است، چنان که پوشيده نيست. و منظور از خشوع بدن چنان که از تأمُّل کردن در کتب لغت و موارد استعمال استفاده مي شود و کسي که جستجو نموده و در آيات و اخبار دقّت کند با آن مأنوس مي گردد؛ آن است که اعضاي بدنت را در جهت خدمت کردن به مولايت و بر پاکردن امر او به کار ببندي، در حالي که مستمندي و کوچکي خود را اقرار نمايي، که عظمت و بزرگي آن حضرت را بر خودت در اعماق جانت بيني، چنان که حال غلام نسبت به اربابش هست. زيرا که غلامي که معني بندگي و آقايي را درک کند، مي داند که از لوازم بندگيش؛ به کار بردن اعضاي بدنش در خدمت و اطاعت مولايش مي باشد، و او در آن حال تصوّر نمي کند که بر مولايش منّت يا احساني دارد، بلکه مي داند که اگر در خدمت يا اطاعت اوامر او سستي نمايد مقصّر خواهد بود، و اگر بر اگر بر او گردنکشي يا تکبُّر کند، نزد خردمندان مذموم و مطرود خواهد شد، و هرگاه حال غلامي که کسي از مردم با درهمي چند او را خريده چنين باشد، و براي کسي که بر او ولايت يافته اين مقدار حق و مولويت باشد، پس حال مولايي که خداي تعالي براي او ولايت تامّه قرار داده چه خواهد بود؟ و اين معني را در کتاب عزيز خود چنين فرموده است: «النبيُّ أوْلي بامُؤْمِنينَ مِنْ أنففُسِهِمْ»؛ [2] پيغمبر نسبت به مردم از خودشان سزاوارتر و ولايتش محکم تر است. و اين مقام را بعد از پيغمبر صلي الله عليه وآله براي امام عليه السلام مقرَّر فرموده است. و هر کس اهل تحقيق و تدبُّر در اخبار فضل و عظمت امامان عليه السلام باشد در هيچ کدام از مطالبي که آورديم ترديد نخواهد کرد، و اگر ما آن اخبار را بياوريم کتاب طولاني
[ صفحه 437]
مي شود، و در آنچه ياد کرديم براي خردمندان مايه عبرت و بسنده است چون:
هر کس که ز شهر آشنايي است
داند که متاع ما کجايي است
پاورقي
[1] جمال الاسبوع، 230.
[2] سوره احزاب، آيه 6.