بازگشت

شب ششم ماه رمضان


از دعايي که در «اقبال» از کتاب محمد بن ابي قره نقل شده به دست مي آيد، دعا اين است: «اَللَّهُمَّ لَکَ الحَمْدُ وَإِلَيْکَ المُشْتَکي. اَللَّهُمَّ أَنْتَ الواحِدُ القَدِيمُ والآخِرُ الدّآئِمُ وَالرَّبُّ الخالِقُ وَالدَّيّانُ يَوْمِ الدِّينِ تَفْعَلُ ما تَشآءُ بِلا مُغالَبَةٍ، وَتُعْطِي مَنْ تَشآءُ بِلا مَنٍّ، وَتَمْنَعُ ما تَشآءُ



[ صفحه 82]



بِلا ظُلْمٍ، وَتُداوِلُ الأَيّامَ بَيْنَ النّاسِ وَيَرْکَبُونَ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ، أَسْأَلُکَ يا ذَا الجَلالِ وَالإِکْرامِ وَالعِزَّةِ الَّتِي لا تُرامُ، وَأَسْأَلُکَ يا اَللَّهُ، وَأَسْأَلُکَ يا رَحْمنُ، أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ وَفَرَجَنا بِفَرَجِهِمْ وَتَقْبَلَ صَوْمِي، وَأَسْأَلُکَ خَيْرَ ما أَرْجُو مِنْکَ وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ ما أَحْذَرُ، إِنْ أَنْتَ خَذَلْتَ فَبَعْدَ الحُجَّةِ وَإنْ أَنْتَ عَصَمْتَ فَبِتَمامِ النِّعْمَةِ، يا صاحبَ مُحَمَّدٍ يَوْمَ حُنَيْنٍ وَصاحِبَهُ وَمُؤَيِّدَهُ يَوْمَ بَدْرٍ وَخَيْبَرٍ وَالمَوْطِنَ الَّتِي نَصَرْتَ فِيها نَبِيَّکَ عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلامُ، يا مُبِيرَ الجَبّارِينَ وَيا عاصِمَ النَّبِيِّينَ! أَسْأَلُکَ وَأُقْسِمُ عَلَيْکَ بِحَقِّ يس والقُرْآنِ الحَکِيمِ وَبِحَقِّ طه وَسايِرِ القُرْآنِ العَظِيمِ أَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُحْصِرَنِي عَنِ الذُّنُوبِ وَالخَطايا وَأَنْ تَزِيدَنِي فِي هذَا الشَّهْرِ العَظِيمِ لا أَجِدُ لِي غَيْرَکَ بِهِ عَلي جَأْشِي وَتَسُدَّ بِهِ عَلي خِلَّتِي. اَللَّهُمَّ إِنِّي أَدْرَءُ بِکَ أَدْرَءُ بِکَ فِي نُحُورِ أَعْدآئِي لا أَجِدُ لِي غَيْرَکَ،ها أَنَا بَيْنَ يَدَيْکَ فَاصْنَعْ بِي ما شِئْتَ لا ما کَتَبْتَ لِي أَنْتَ حَسْبِي وَنِعْمَ الوَکِيلُ»؛ [1] پروردگارا! حمد مخصوص تو است و تنها به تو شکايت مي آوريم. خدايا! تو يکتاي قديم و آخرِ دائم هستي، و پروردگار آفريننده و جزا دهنده روز قيامتي [که هيچ عملي را از خير و شرّ وامگذاري] آنچه خواهي بي چون و چرا انجام مي دهي و به هر که خواهي بدون منّت مي بخشي و هر چه را مي خواهي بدون اين که ستم کرده باشي منع مي کني و روزگار را بين مردم مي گرداني و آن ها در پي يکديگر احوال گوناگون مي يابند. از تو مي خواهم اي صاحب جلال و کرامت و عزّتي که جوينده اي برايش نيست! و از تو مي خواهم اي اللَّه! و از تو مي خواهم اي مهربان! از تو مي خواهم که بر محمد و آل محمدعليهم السلام درود فرستي و اين که فرج آل محمدعليهم السلام را زودتر رساني و گشايش امر ما را با فرج آنان تعجيل فرمايي و روزه ام را بپذيري. و از تو مسألت دارم بهترين چيزي را که از تو اميدوارم. و به تو پناه مي برم از بدترين چيزي که از آن برحذرم. اگر تو خوار کني، پس، از برپا نمودن حجّت و دليل است، و اگر حفظ فرمايي، پس، به جهت تمام نمودن نعمت مي باشد. اي ياور محمد صلي الله عليه وآله روز حُنين و ياور و تأييد کننده اش در روز بدر و خيبر و جاهايي که در آن ها پيغمبرت را ياري کردي - بر او و آلِ او سلام باد - اي نابود کننده ستمگران و اي حفظ کننده پيغمبران! و از تو مي خواهم و تو را سوگند به حقّ يس و قرآن حکيم، و به حق طه و ساير [آيات] قرآن



[ صفحه 83]



عظيم، اين که بر محمد و آل محمدعليهم السلام درود فرستي و مرا از گناهان و خطاها مصون داري و در اين ماه بزرگ تأييد بيشتري به من بيفزايي که به آن اضطرابم را آرام سازي و کاستي هايم را جبران نمايي. خداوندا! من به [قدرت] تو بر گلوي دشمنانم مي زنم، براي خودم جز تو نمي يابم. اينک منم در پيشگاه تو، پس آنچه مي خواهي با من کن، که جز آنچه تو بر من نوشته اي به من نرسد، تو مرا بسنده اي و بهترين وکيل هستي.


پاورقي

[1] إقبال الاعمال، 128.