بازگشت

اهداء قرائت قرآن به آن حضرت


و بر فضيلت و استحباب آن دلالت دارد آنچه ثقة الاسلام محمد بن يعقوب کليني در کافي از علي بن المغيره روايت آورده که گويد: «به حضرت ابوالحسن امام کاظم عليه السلام عرض کردم: پدرم از جَدّ تو راجع به ختم کردن قرآن در هر شب پرسيده بود. جدّ تو به او فرموده بود: در هر شب. به آن جناب عرضه داشته بود: در ماه رمضان [نيز] ؟ جدّ تو فرموده بود: ماه رمضان [نيز] . پدرم به او عرضه داشته بود: آري، تا هر قدر که بتوانم. پس از آن پدرم قرآن را چهل بار در ماه رمضان ختم مي کرد. سپس من بعد از پدرم آن را ختم



[ صفحه 383]



مي کردم، بسا که بر او مي افزودم و يا کم تر از آن را ختم مي کردم به مقدار فراغت و اشتغال و نشاط و بي حالي ام، پس هرگاه روز فطر شود براي رسول خدا صلي الله عليه وآله يک ختم، و براي علي عليه السلام ختمي ديگر و براي فاطمه عليها السلام ختمي ديگر، سپس براي ائمه عليهم السلام تا به شما رسد قرار مي دهم، که از آن هنگام که در اين حال بوده ام يک ختم قرآن براي شما قرار داده ام. به سبب اين کار چه پاداشي برايم هست؟ امام کاظم عليه السلام فرمود: پاداش تو آن است که روز قيامت با آنان عليهم السلام باشي. عرض کردم: اللَّه اکبر! چنين پاداشي براي من است؟ سه مرتبه فرمود: آري». [1] .

مي گويم: وجه استدلال اين که ظاهر از سخنان امام عليه السلام مترتّب شدن ثواب بر آن عمل از اين جهت است که به پيغمبر و امام هديه مي شودو تقرّب به ايشان است و خصوصيتي در امامان ياد شده نبوده است، بلکه از گفته راوي چنين بر مي آيد که يک ختم قرآن را براي امام کاظم عليه السلام قرار مي داد چون آن حضرت امام زمانش بوده است، لذا گفت: از آن هنگام که در اين حال بوده ام... و امام عليه السلام کارش را تصديق و او را تحسين فرمود. و حاصل از ملاحظه اين حديث و دقّت در آن: استحباب هديه کردن قرائت قرآن به پيغمبر اکرم و صدّيقه کبري و هر يک از ائمه معصومين سلام اللَّه عليهم اجمعين مي باشد. و مؤيّد اين است هديه کردن نماز به ايشان - چنان که پيش تر آورديم - و شواهد ديگري نيز دارد که براي کاوشگر در روايات ايشان عليهم السلام ظاهر مي گردد، از خداوند عز و جل خواستاريم که ما و همه مؤمنين را ان شاء اللَّه به حق محمد و آل او، براي اين کار توفيق دهد.


پاورقي

[1] سوره اعراف، يه 180.