بازگشت

هديه به امام محمد بن علي و امام علي بن محمد و امام حسن بن عل


به ترتيب فوق بخواند، تا به حضرت امام صاحب الزمان عليه السلام برسد، پس آن دعا را بخوان تا بگويي: «اَللَّهُمَّ إِنَّ هاتَيْنِ الرَّکْعَتَيْنِ هَدِيَّةٌ مِنِّي إِلي عَبْدِکَ وَابْنِ عَبْدِکَ وَوَلِيِّکَ وَابْنِ وَلِيِّکَ سِبْطِ نَبِيِّکَ فِي أرْضِکَ وَحُجَّتِکَ عَلي خَلْقِکَ. اَللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْهُما مِنِّي وَأَبْلِغْهُ إِيّاهُما عَنِّي وَأَثِبْنِي عَلَيْهِما أَفْضَلَ أَمَلِي وَرَجآئِي فِيکَ وَفِي نَبِيِّکَ وَوَلِيِّکَ وَابْنِ وَلِيِّکَ يا وَلِيَّ المُؤْمِنِينَ يا وَلِيَّ المؤمَنينَ يا وَلِيَّ المُؤْمِنِينَ».



[ صفحه 380]



سيد اجل علي بن طاووس در جمال الاسبوع گويد: شايد که نشاط به جاي آوردن اين هدايا را در خود نبيني يا به خاطر اين که به خود بگويي که ائمه معصومين عليهم السلام از اين هديه ها بي نيازند، يا شايد که آن ها را از جهت تکرار در هر روز بسيار شماري و طبع تو به انجام ندادن آن ها تمايل کند، و بدان که آنان - صلوات اللَّه عليهم - از هديه تو مستغني و بي نياز مي باشند، ولي تو بي نياز نيستي از اين که هديه به ايشان تقديم نمايي و گفتارت نزد آنان نزديک باشد، همچنان که خداوند - جلّ جلاله - از اين احوال بي نياز است، پس بايد که در نيّت و خاطر تو هنگامي که اين اعمال را آغاز مي کني چنين باشد که خداوند - جلّ جلاله - و آنان - صلوات اللَّه عليهم - به سعادت و امنيّت و جاودانگي در کمال احسان در منزلگاه رضوان الهي، راهنمايي کردند. «يَمُنُّونَ عَلَيْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَکُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْکُمْ أَنْ هَداکُمْ لِلإِيمانِ...»؛ [1] آنان بر تو به مسلمان شدن منّت مي گذارند بگو شما با اسلام خود بر من منّت نگذاريد بلکه خدا بر شما منّت و احسان دارد که شما را به سوي ايمان هدايت فرموده است.

و تو آن چناني که يکي از علماي بيان سروده است:



أُهْدِيَ لَِمجْلِسِهِ الکَرِيمِ وَإِنَّما

أُهْدِي لَهُ ما حُزْتُ مِنْ نَعْمآئِهِ



کَالبَحْرِ يُمْطِرُهُ السَّحابُ وَمالَهُ

مَنُّ عليهِ لِأَنَّهُ مِنْ مالِهِ



براي مجلس گرامي او هديه مي کنم و جز اين نيست که آنچه از مراحمش به دست آورده ام براي او هديه مي دهم. همچون دريا که ابرها بر آن مي بارند و حال آن که هيچ مِنّتي بر آن ندارند زيرا که [آنچه ببارند] از آب دريا است.

و اين که آن نمازها را بسيار شماري، يا تمايل داشته باشي که از آن ها فراغت يابي تا به تحصيل سعادت خود بپردازي پس بدان که اين هدايت شدن به تقديم هديه از طريق عنايت خداوند - جلّ جلاله - و اوليا و برگزيدگان خداوند و اخلاص ايشان در عبادت خداي ذوالجلال برايت حاصل گرديده، به خصوص که تو معتقد هستي که اگر حجت هاي خداوند بر بندگان نبودند، خداوند - جلّ جلاله - نه زميني مي آفريد و نه آسماني، و نه هيچ جنبنده اي در دنيا و نه دوزخ و بهشتي



[ صفحه 381]



براي آخرت، و نه هيچ نعمتي ايجاد مي کرد نه مرحمتي، پس آيا تمام اعمال و کارهاي خود را جز در ميزان [قبولي] ايشان منتهي مي بيني و غير از ديار ثواب آنان مي داني، زيرا که اخلاص ايشان در عبادت با فضل خداي - جلّ جلاله - برايشان سبب سعادتي است که به آن رسند، پس چون عمل تو در هر حال در ترازوي ايشان سنجيده مي شود، آن را به ايشان هديه کن، تا به کسب آنچه در حساب خواهد بود دست يابي، و اگر عموم عنايت و تفضّل آنان نبود به آن نايل نمي شدي، و اگر نسبت به مقدار حقّ خداي تعالي - جلّ جلاله - به ايشان و حقّ ايشان بر تو به لطف خداوند - جلّ جلاله - معرفت داشتي، و مي دانستي که چقدر از حقوقشان شب و روز ضايع مي گردد، متوجّه مي شدي که آنچه هديه مي کني به معذرت خواهي نياز دارد، و بسان بعضي از اهل اعتبار چنين مي گفتي:



فَإِنْ تَقْبَلُوا مِنِّي هَدِيَّةَ قاصِرٍ

عَدَدْتُ لَکُمْ ذاکَ القَبُولَ مِنَ الفَضْلِ



وَکانَ قَبولٌ عِنْدَ فَضْلِ رَحْمَةٍ

يَعُزُّ بِها قَلْبُ الوَلِيِّ مِنَ الذُّلِّ



وَيُوجِبٌ شُکْراً عِنْدَهُ لِمَقامِکُمْ

وَفَرْضَ حُقُوقٍ لا يَقُومُ لَها مِثْلِي



چنان که هديه اي از من قاصر بپذيريد، آن پذيرفتن را از جمله فضل شما به شمار آورم، و پذيرش نزد شما رحمت و مِهر بيشتري خواهد بود، که دل دوستدار شما به سبب آن از خواري و مذلّت به عزّت رسد. و مايه سپاسگذاري آن دوستدار شما مي شود به جهت مقام برجسته شما، و بر عهده آمدن حقوقي که همچو مني از انجام آن ناتوان است. و يکي از هم مسلکان به من گفت: من خودم و عملم را کوچک و حقير مي بينم از اين که آن را به ايشان هديه نمايم، به او گفتم: پس چرا خودت را از خدمت به خداي - جل جلاله - کوچک نمي بيني که حمد و شکر او را به جاي مي آوري و ساير خدمات را انجام مي دهي؟ در حالي که او از هر بزرگي عظيم تر است، پس معني ندارد که خود را در خدمت به نوّاب او کوچک بيني، به خصوص که آنان خدمتت را نسبت به خود پذيرفته باشند. [2] .


پاورقي

[1] سوره حجرات، آيه 17.

[2] جمال الاسبوع، 20.