بازگشت

بيان فرموده امام در توقيع


در توقيع شريفي که از آن حضرت روايت شده، چنين آمده است: و بسيار دعا کنيد براي تعجيل فرج که آن فرج شما است. [1] .

مي گويم: با دقّت در قسمت پيشين اين فرمايش ترديدي نمي ماند که منظور از فرج، ظهور آن حضرت است نه تعجيل فرج و گشايش خود مردم.

ماقبل اين گفتار چنين است: و امّا علّت آنچه از غيبت واقع شده، پس خداوند - عزّوجلّ - مي فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُوءکُمْ»؛ [2] اي کساني که ايمان آورده ايد سؤال نکنيد از چيزهايي که اگر برايتان افشا شود به ضرر شما است. به درستي که هيچ يک از پدرانم نبود مگر اين که بيعتي از طاغوت زمانش بر گردنش قرار داشت، و حال آن که من هنگامي که خروج مي کنم، هيچ کدام از طاغوت ها بر گردنم بيعتي ندارند. و امّا نحوه بهره وري از من در دوران غيبتم همانند بهره وري از خورشيد است هنگامي که ابر آن را از ديدگان پوشانده باشد. و من البتّه مايه ايمني اهل زمين هستم هم چنان که ستارگان مايه ايمني اهل آسمانند، پس از آنچه براي شما فايده اي ندارد مپرسيد، و براي آگاه شدن از آنچه تکليف نداريد خود را به زحمت ميندازيد، و بسيار دعا کنيد براي تعجيل فرج که آن فرج شما است، و سلام بر تو اي اسحاق بن يعقوب و بر هرکه پيرو راه حق باشد. [3] .

اسحاق بن يعقوب - که اين توقيع خطاب به او صادر شده - علماي ما چيزي درباره اش نگفته اند، مگر اين که اعتماد و اطمينان کليني و ساير بزرگان و مشايخ بر او بر خوبي و جلالت قدرش دلالت دارد. همچنين سلام کردن مولي صاحب الزمان - عجّل اللَّه فرجه الشريف - بر او - در اين توقيع - بهترين دليل بر عظمت و شخصيت والاي او است.



[ صفحه 420]



و امّا مشار اليه اين جمله: «آن فرج شما است» يکي از چند احتمال است:

احتمال يکم: اين که منظور فرج خود آن حضرت و بيان علّت امر به دعا کردن براي فرج باشد، به عبارت ديگر: آن حضرت تأکيد مي فرمايد که: فرج شماها بستگي به ظهور من دارد، نزديک بودن اسم اشاره (ذلک =آن) به کلمه فرج مؤيد اين احتمال است.

همچنين تمام رواياتي که بيانگر آنند که با فرج آن حضرت براي اولياي خدا فرج حاصل مي گردد، نيز مؤيّد اين احتمالند. قسمتي از اين روايات در حرف «ف» گذشت.

احتمال دوم: اين که منظور فرج آن حضرت است، و بيان علّت اين که فرموده: بسيار دعا کنيد. [يعني: بسيار دعا کردن مايه فرج است] .

احتمال سوم: اين که مقصود از آن، همين دعا براي تعجيل فرج باشد، يعني: با دعا کردن براي تعجيل فرج و ظهور من، فرج شما حاصل مي شود.

احتمال چهارم: اين که منظور بيان اثر بسيار دعا کردن است، يعني: با بسيار دعا کردن براي تعجيل فرج و ظهور من، فرج شما حاصل مي گردد.

اين ها احتمالاتي است که در خاطرم مي گذشت و خداوند حقايق امور و واقعيت هاي مستوره را مي داند.

با توجه به اين که کلمه ذلک - چنان که در علم نحو ثابت است - براي اشاره به دور مي باشد، دو احتمال اخير نزديک تر به واقع به نظر مي آيد، و نيز در تأييد اين دو احتمال مضمون روايتي است که ان شاء اللَّه خواهد آمد که: فرشتگان براي کسي که در حق برادر مؤمن خود در حال غياب او دعا کند، چندين برابر آنچه دعا کرده از درگاه خداوند درخواست مي نمايند و نيز در بعضي روايات دلالت بر مقصود هست.

اگر بگوييد: معني حاصل شدن فرج براي دعا کننده چيست؟

مي گويم: حاصل شدن فرج براي دعا کننده به يکي از چند نحوه است:

1 - اين که به آرزوهاي دنيايي و حوائج و خواسته هاي مختلفي که در راه آن ها تلاش مي کند، به برکت اين دعا خواهد رسيد زيرا که اين دعا وسيله هرگونه خير و صلاح است.

2 - اين که خداوند به برکت اين دعا به جاي اميدي که دارد، از او همّ و غم را دور مي سازد و حاجتش را برمي آورد، زيرا که کمک به مظلوم سبب ياري خداوند به کمک



[ صفحه 421]



کننده است - چنان که تفصيل اين معني خواهد آمد ان شاء اللَّه.

3 - اين که خداوند متعال صبر و استقامت در محنت ها و سختي ها را به او عنايت فرمايد، و در نرسيدن به مقصود به او تحمّل و خويشتن داري دهد، و دشواري ها را بر او آسان گرداند، هم چنان که آهن را براي داوودعليه السلام نرم کرد.

البته تمام اين ها بر فرض آن است که حکمت الهي بر آن نباشد که فرج کلّي واقع شود، و آن صاحب دعوت نبوي و صولت حيدري و شجاعت حسيني ظهور يابد، که اگر آن فرج واقع شود مقصود نهايي و منظور اصلي تحقق يافته است.

و بايد گفت که ظاهراً اين امر بر استحباب دلالت دارد، و نديده ام که کسي از علماي ما به وجوب آن فتوي داده باشد. و شاهد بر مستحب بودنش علّت آوردن در جمله بعد است، اضافه بر اين که در فرمايشات امامان عليهم السلام اوامر بسياري هست که بر استحباب دلالت دارد، و نيز اگر واجب بود بيشتر اهل ايمان بلکه همه ايشان آن را مي شناختند، چون عامّ البلوي است، همان طور که ساير واجبات را مي شناسند.

و اين که امر با واژه: (أکثروا: بسيار دعا کنيد) آمده بر آنچه از احتمالات اختيار کرديم دلالت دارد.


پاورقي

[1] کمال الدين: 485:2؛ و احتجاج: 284:2.

[2] سوره مائده، آيه 101.

[3] کمال الدين: 485:2؛ و بحار الانوار: 92:52.