بازگشت

جهاد آن حضرت


در دعايي که از حضرت امام رضاعليه السلام درباره حضرت حجّت عليه السلام روايت شده، چنين آمده است: بزرگوار، مجاهد، تلاشگر. [1] .

و در بحار از حضرت امام باقرعليه السلام روايت است که فرمود: او خونخواه، با تأسف و غضبناک خروج مي کند به خاطر غضب خداوند بر اين خلق، پيراهني که رسول خداصلي الله عليه وآله روز احد پوشيده بود بر اندام اوست، و عمامه سحاب و زره سابغه و شمشير ذوالفقار پيغمبر با اوست، شمشير بر شانه مي گذارد و تا شش ماه از کشته پشته مي سازد. [2] .

و از همان حضرت درباره فرموده خداوند متعال: «وَقاتِلُوهُمْ حَتّي لا تَکُونَ فِتْنَةً وَيَکُونُ الدِّينُ کُلُّهُ للَّهِِ»؛ [3] و با آنان بجنگيد تا اين که فتنه اي نباشد و تمامي دين براي خدا گردد. منقول است که فرمود: تأويل اين آيه هنوز نيامده، پس از آن که رسول خداصلي الله عليه وآله براي احتياج خود و اصحابش آنان را رخصت داده بود، که اگر تأويل آن آمده بود از آن ها پذيرفته نمي شد، ولي با آن ها جنگ مي شود تا اين که توحيد خداوند - عزّوجلّ - برقرار و هيچ شرکي باقي نماند. [4] .



[ صفحه 137]



و از بشير نبّال است که گفت: به حضرت باقرعليه السلام عرض کردم: آن ها مي گويند: هرگاه مهدي عليه السلام قيام کند، خود به خود امور برايش درست مي شود و به قدر يک حجامت هم خون نمي ريزد؟ فرمود: نه، سوگند به آن که جانم به دست اوست! اگر براي کسي امور خود به خود درست مي شد براي پيغمبرصلي الله عليه وآله اين امر واقع مي گشت که دندان هايش خون آلود و پيشاني اش شکسته شد، نه؛ سوگند به آن که جانم در دست اوست [کار به جايي رسد که] ما و شما عرق و علق (=خون بسته شده) را از چهره پاک کنيم، و دستي به پيشاني کشيد. [5] .

مي گويم: علق - که در متن روايت آمده - يعني: خون، و پاک کردن عرق و خون کنايه از محنت ها و رنج ها است که باعث مي شود انسان عرق کند، و يا جراحت هايي که خون ها را جاري مي سازد - چنان که مجلسي رحمه الله ذکر کرده -.

و در کمال الدين از عيسي الخشّاب روايت است که گفت: به حسين بن علي - صلوات اللَّه عليه - عرض کردم: شما صاحب اين امر هستيد؟ فرمود: نه، وليّ صاحب امر همان طريد و شريد [6] است که به خاطر پدرش مَوْتُور و خونخواه است که کنيه عمويش را دارد، شمشير خود را تا هشت ما بر شانه مي گذارد.

مي گويم: اين که مي فرمايد: (کنيه عمويش را دارد)، يکي از کنيه هاي آن حضرت (ابوجعفر) است، چنان که در روايت ديگري از حسن بن المنذر منقول است که گفت: روزي حمزة بن ابي الفتح نزدم آمد و به من گفت: مژده که ديشب در خانه مولودي براي حضرت ابومحمد متولد شد و دستور داد که آن را مخفي بداريم و امر کرد که از براي او سيصد گوسفند عقيقه شود، گفتم: نامش چيست؟ گفت: م ح م د ناميده مي شود و کنيه اش ابوجعفر است. [7] .

و نيز از محمد بن مسلم مروي است که گفت: بر حضرت ابوجعفر محمد بن علي



[ صفحه 138]



باقرعليه السلام داخل شدم در حالي که مي خواستم درباره قائم آل محمدعليهم السلام از او سؤال کنم. آن حضرت خود آغاز سخن کرد و فرمود: اي محمد بن مسلم! در قائم اهل بيت محمدصلي الله عليه وآله به پنج پيغمبر شباهت هست: يونس بن متي، و يوسف بن يعقوب، و موسي، و عيسي، و محمد - صلوات اللَّه عليهم -.

شباهت به يونس بن متي: بازگشت از غيبت در وضع و قيافه جواني در سنّ پيري.

و شباهت به يوسف بن يعقوب: غيبت از خاصّ و عامّ و مخفي ماندن از برادران و مشکل شدن امر بر پدرش يعقوب، با وجود نزديکي مسافت بين او و پدرش و خاندان و پيروانش.

و امّا شباهت به موسي: ترسيدن مدام و طولاني شدن غيبت و مخفي ماندن ولادت و خستگي شيعيانش پس از او - از اذيّت ها و خواري هاي فراواني که ديدند تا اين که خداوند - عزّوجلّ - اجازه ظهورش داد و بر دشمن تأييد و ياري اش فرمود.

و شباهت به عيسي: اختلافات درباره او، که گروهي گفتند: متولد نشده و گروهي گفتند: مرده و عدّه اي پنداشتند: کشته و اعدام شده است.

و امّا شباهت به جدّش محمّد مصطفي صلي الله عليه وآله: شمشير کشيدن و قيام با سلاح و کشتن دشمنان خدا و رسول و جبّارها و طاغوت ها و او با شمشير و رعب ياري مي شود و هيچ پرچمي از او برنمي گردد و از جمله نشانه هاي قيام او: خروج سفياني از شام و خروج يماني و صيحه آسماني در ماه رمضان و آواز دهنده که از سوي آسمان به نام او و پدرش ندا کند. [8] .


پاورقي

[1] بحار الانوار: 333:95.

[2] بحار الانوار: 361:52.

[3] سوره انفال، آيه 39.

[4] کافي: 201:8.

[5] بحار الانوار: 57:52.

[6] طريد و شريد دو لقب از القاب مولاي ما حضرت حجّت عليه السلام است، و همين طور موتور، و منظور از پدر - در اين حديث - حسين بن علي عليهما السلام است يا تمام پدران امام زمان - عجّل اللَّه فرجه -. (محمد الموسوي).

[7] کمال الدين: 432:2؛ شايان ذکر است که عموي آن حضرت - عجّل اللَّه فرجه الشريف - امامزاده بزرگوار جناب ابوجعفر سيّد محمد فرزند امام هادي عليه السلام است که قبر شريفش در نزديکي سامره زيارتگاه خاصّ و عامّ است. (مترجم).

[8] کمال الدين: 327:1.