يد (نعمت) آن حضرت بر ما
استعمال کلمه يد به معني نعمت در زبان عربي بسيار زياد است. شاعر مي گويد:
وَلَنْ أَذْکُرَ النَّعْمانَ إِلاَّ بِصالِحٍ
فَإِنَّ لَهُ عِنْدِي يَدِيّاً وَأَنْعُما
و نعمان را جز به نيکي ياد نکنم، که او را بر من احسان ها و نعمت ها است.
[ صفحه 403]
و «يديّ» بر وزن «امير» جمع «يد» مي باشد، مثل عبيد جمع عبد، چنان که شيخ طبرسي در مجمع البيان گفته است. [1] .
و چون تمام نعمت ها به برکت وجود مولي صاحب الزمان - صلوات اللَّه عليه - به ما مي رسد، بر ما لازم است شکرانه وجود حضرتش را با دعا کردن و مانند آن بجاي آوريم. چون شکر واسطه نعمت مانند شکر صاحب نعمت واجب است - چنان که اين معني در روايات آمده - در بخش سوم کتاب و در حرف «ن» از همين بخش نيز مطالبي آورديم. در بخش پنجم نيز ان شاء اللَّه توضيح بيشتري خواهد آمد.
در اين جا مناسب است حديثي که در خرايج و بحار روايت شده بياوريم: «عن أبي جعفرعليه السلام قال: إِذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ يَدَهُ عَلي رُؤُوسِ العِبادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَأَکْمَلَ بِهِ أَخْلاقَهُمْ»؛ [2] حضرت باقرعليه السلام فرمود: چون قائم ما بپاخيزد دست خود را بر سر بندگان مي نهد، پس به وسيله آن عقل هايشان جمع و اخلاقشان کامل مي شود.
يکي از علمارحمه الله گفته: منظور همين دست ظاهري است که به طور معجزه آسا بر سر تمام بندگان قرار مي دهد.
مي گويم: احتمال دارد که منظور از «يد» قدرت يا حکومت باشد که معني چنين شود: هرگاه آن حضرت بپاخيزد بر همه بندگان مستولي گردد و سلطه يابد، و حکومت آن حضرت بر همه جا سايه افکند، و به اين وسيله عقول را جمع و اخلاق را کامل گرداند، زيرا که اهل فسق و فجور و کفر و الحاد از بين مي روند.
پاورقي
[1] مجمع البيان: 218:3.
[2] بحار الانوار: 328:52.