حق بقاء در دنيا
بايد توجه داشته باشي که اگر امام زمان - عجّل اللَّه فرجه الشريف - نبود، يک ساعت هم زنده نمي ماندي و بلکه هيچ چيز در اين دنيا برقرار نمي بود، دليل بر اين معني روايتي است که ثقة الاسلام کليني در کافي به سند صحيحي از حسن بن علي الوشّاء آورده است که گفت: از حضرت ابوالحسن امام رضاعليه السلام پرسيدم که: آيا زمين به غير امام باقي مي ماند؟ فرمود: نه. گفتم: اين طور روايت کرده اند که در حالي زمين [بدون امام] باقي بماند که خداوند بر بندگان خشم گرفته باشد؟ فرمود: خير، باقي نماند، در اين صورت درهم فرو ريزد. [1] .
2 - در روايت ديگري از حضرت ابوعبد اللَّه صادق عليه السلام آماده است: اگر زمين بدون امام بماند، از هم مي پاشد. [2] .
3 - شيخ صدوق در کتاب کمال الدين به سند قوي مثل صحيح يا صحيح - بنابر قول صحيح - از ابوحمزه ثمالي از حضرت جعفر بن محمد صادق از پدرش از پدرانش عليهم السلام روايت کرده که: پيغمبر اکرم صلي الله عليه وآله فرمود: جبرئيل از پروردگار عالم جلّ جلاله برايم نقل کرد که فرمود: هر آن که بداند که جز من هيچ خدايي نيست و محمد بنده و رسول من و علي بن ابي طالب خليفه من و امامان از فرزندان او حجّت هاي من مي باشند. به رحمت خود، او را به بهشت داخل نمايم و به عفو و بخشش از آتش نجاتش مي دهم و او را در پناه
[ صفحه 94]
خود جاي خواهم داد و کرامت خود را براي او واجب و نعمتم را بر وي تمام نمايم؛ و اگر درخواستي داشته باشد برآورده سازم؛ و اگر سکوت کند [با رحمت و نعمت] آغاز کنم و اگر بدي کند او را رحم نمايم و اگر از من فرار کند او را فراخوانم و اگر [پس از اعراض] به سوي من بازگردد او را بپذيرم و اگر در خانه ام را بکوبد به رويش بگشايم. و هر کس شهادت به لا إله إلاّ اللَّه بدهد، يا آن ها را شهادت بدهد ولي محمّدصلي الله عليه وآله را به عنوان بنده و فرستاده من گواهي ندهد، يا آن را شهادت بدهد امّا نپذيرد که علي بن ابي طالب عليهما السلام خليفه من است، يا به آن اعتراف کند ولي نپذيرد که امامان از فرزندان او حجّت هاي منند، نعمت مرا انکار کرده و عظمت مرا کوچک شمرده و به آيات و کتب کفر ورزيده است. اگر مرا قصد کند محجوب سازم و اگر درخواستي داشته باشد محرومش نمايم، و اگر مرا فرا خواند ترتيب اثر ندهم، و اگر دعا کند اجابت ننمايم، و اگر به من اميد بندد نوميدش کنم، اين جزايي است که از من به او مي رسد و من به بندگانم ظلم نمي کنم.
در اين هنگام جابر بن عبد اللَّه انصاري برخاست و عرضه داشت: يا رسول اللَّه! امامان از فرزندان علي بن ابي طالب کيانند؟ فرمود: حسن و حسين دو سيّد جوانان اهل بهشت، سپس سيد العابدين زمانش علي بن الحسين، سپس باقر محمد بن علي - که اي جابر تو البته او را درک خواهي کرد پس هرگاه او را ديدي سلام مرا به او برسان - سپس صادق جعفر بن محمد، سپس کاظم موسي بن جعفر، سپس رضا علي بن موسي، سپس تقي محمد بن علي، سپس نقي علي بن محمد، سپس زکي حسن بن علي، سپس فرزندش قائم به حقّ، مهدي امّت من که زمين را از عدل و داد پر کند همان طور که از ظلم و ستم پر شده باشد. اي جابر! آنان خلفا و اوصيا و اولاد و عترت منند، هر آن که آنان را اطاعت کند مرا اطاعت کرده و هر که ايشان را معصيت کند مرا معصيت نموده، و هر آن که منکر يکي يا همه ايشان گردد مرا منکر شده، خداوند آسمان را به آن ها نگهداشته تا بر زمين خراب نشود و زمين را حفظ کرده تا اهلش را نلرزاند. [3] .
و در غيبت نعماني از امام صادق عليه السلام از امير مؤمنان علي عليه السلام آمده است که فرمود: و بدانيد که زمين از حجّت الهي خالي نمي ماند و ليکن خداوند چشم باطن بندگانش را از شناختن
[ صفحه 95]
امام کور مي کند به خاطر ظلم و ستم و اسراف آنان بر خودشان و اگر زمين يک ساعت از حجّت الهي خالي بماند اهلش را فرو مي برد. [4] .
و اخبار در اين باره بسيار زياد است.
پاورقي
[1] اصول کافي: 179:1.
[2] اصول کافي: 179:1.
[3] کمال الدين: 258:1.
[4] الغيبة، ابن ابي زينب نعماني: 141.