مقدمه مؤلف
بسم اللَّه الرحمن الرحيم
«يا من حارت في کبريآء هويّته دقآئق لطآئف الأوهام، وانحسرت دون إدراک عظمته خطآئف أبصار الأنام. يا من عنت الوجوه لهيبته، وخضعت الرقاب لعظمته، ووجلت القلوب من خيفته. ربّ أنت في الدارين رجآئي، جلّ قدسک عن ثنائي، سبحانک لا أبلغ حمدک ولا احصي ثنائک، أنت کما أثنيت علي نفسک وفوق ما يقول القآئلون. أحمدک علي تظافر نعمآئک وتکاثر آلآئک، وأصلّي وأسلّم علي خاتم أنبيآئک وأفضل أصفيآئک محمّد وآله المعصومين، حججک وأُمنآئک، ولا سيّما المدّخر للانتقام من أعدآئک الذي بفرجه فرج أوليآئک، واللعنة الدآئمة المضاعفة علي أعدآئهم أعدائک.
مهم ترين و واجب ترين امور از نظر عقل و شرع عبارت است از: ادا کردن حقّ کسي که برعهده تو حقّي داشته، و نيز پاداش دادن به کسي که به تو احساني نموده باشد. و بدون ترديد کسي که از تمام مردم حقّش بر گردن ما افزون تر است، [1] و از همه بيشتر و بهتر احسانش شامل حال ما مي شود و نعمت ها و منت ها بر ما دارد، و هم آن کسي که خداوند معرفتش را متمّم دين ما و باور به او را مکمّل يقين ما و انتظار فرجش را بهترين اعمال ما قرار داده است، کسي است که ديدارش نهايت آرزوي ما است. يعني: صاحب زمان و
[ صفحه 48]
پرچمدار عدل و احسان و پاک کننده آثار کفر و طغيان، که به متابعت و پيروي از او امر شده ايم. و از بردن نامش [2] نهي گشته ايم. دوازدهمين امام معصوم و آخرين اوصيا و جانشينان پسنديده پيغمبر صلي الله عليه وآله وسلم «الإمام القآئم المنتظر الرضي بن الزکي الحسن العسکري»؛ که خداوند فرجش را نزديک فرمايد و برنامه خروج و قيامش را آسان گرداند و در دنيا و آخرت بين ما و او جدايي ميندازد.
از مؤلف:
بِنَفْسِي مَنْ مِنْ هِجْرِهِ أَنَا ضآئِلٌ
وَمَنْ لِلِوآءِ الفَتْحِ وَالنَّصْرِ حامِلٌ
بِنَفْسِي إِماماً قآئِماً غابَ شَخْصُهُ
وَلَيْسَ لَهُ فِي العالَمِينَ مُماثِلٌ
بِنَفْسِي مَنْ يُحْيِي شَرِيعَةَ جَدِّهِ
وَيَقْضِي بِحُکْمٍ لَمْ يَرُمْهُ الأَوآئِلُ
وَيَجْتَثُّ أَصْلَ الظّالِمِينَ وَفَرْعَهُمْ
وَيُحْيِي بِهِ رَسْمَ العُلي وَالفَضآئِلِ
فَيا رَبِّ عَجِّلْ فِي ظُهُورِ إِمامِنا
وَهذا دُعآءٌ لِلْبَرِيَّةِ شامِلٌ
جان به قربان کسي کز هجر او آواره ام
او بود خورشيد و من در عشق او پروانه ام
در کفش باشد ز سوي حق لواي فتح و نصر
غايب از انظار خلق است آن در يکدانه ام
دين جدش را کند احيا و باطل را فنا
حکم داوودي کند آن صاحب دورانه ام
اصل و فرع ظالمان را جمله مي سازد تباه
جان فداي آنکه من در عشق او ديوانه ام
بارالها در ظهور حضرتش تعجيل کن
کفر و طغيان و فساد ظالمان تعطيل کن
چون ما نمي توانيم حقوق آن حضرت را ادا نماييم، و شکر وجود و فيوضاتش را آن طور که شايسته است، به جاي آوريم، بر ما واجب است آن مقدار از اداي حقوق آن حضرت را که از دستمان ساخته است، انجام دهيم که: اگر اصل تکليف دشوار و مشقت بار باشد، در صورتي که مقداري از آن ميسّر و آسان است، همان مقدار را بايد انجام داد. [3] .
بهترين امور در زمان غيبت آن حضرت: انتظار فرج آن بزرگوار و دعا کردن براي
[ صفحه 49]
تعجيل فرج او و اهتمام به آنچه مايه خشنودي آن جناب و مقرّب شدن در آستان او است.
در باب هشتم کتاب «ابواب الجنّات في آداب الجمعات» هشتاد و چند فايده از فوايد دنيوي و اخروي دعا کردن براي فرج آن حضرت - صلوات اللَّه عليه - را ذکر کرده ام.
پاورقي
[1] در کافي از حضرت ابي عبداللَّه صادق عليه السلام روايت است که فرمود: رسول خداصلي الله عليه وآله از دنيا نرفت تا اينکه اين امت را نسبت به حق ما ملزم ساخت... (مؤلف).
[2] بردن نام آن حضرت (م - ح - م - د) درعصر غيبت و در مجامع عمومي به نظر بسياري از فقها وعلماي بزرگوار - ازجمله مؤلف - حرام است و بعضي مکروه و برخي جايز مي دانند. اقوال ديگري نيز هست که در جلد دوم کتاب به تفصيل آمده. (مترجم).
[3] و در حديث آمده: لا يترک الميسور بالمعسور، عوالي اللئالي، 58:4 (مترجم).