بازگشت

صله رحم پيغمبر مؤکدتر و بهتر است


دليل بر آن، در کافي به سند صحيحي از عمر بن زيد روايت است که گفت: به حضرت ابي عبد اللَّه صادق عليه السلام عرض کردم: «اَلَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ»؛ [1] و کساني که آنچه را خداوند به پيوندش امر فرموده، پيوند آن را رعايت کنند. فرمود: در رحم آل محمدعليهم السلام مي باشد، درباره رحم و نزديکان تو نيز هست. سپس فرمود: از آنان مباش که موضوعي را تنها به يک مورد اختصاص مي دهند. [2] .

و نيز در همان کتاب از حضرت رضاعليه السلام آمده که فرمود: همانا رحم آل محمد، امامان عليهم السلام به عرش آويخته مي گويد: خدايا! پيوسته دار آن که مرا پيوندد و بريده ساز هرکه از من ببُرد، سپس همين امر در ارحام مؤمنين جاري است. آن گاه اين آيه را تلاوت کرد: «وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسآئَلُونَ بِهِ وَالأَرْحامَ» [3] و تقواي خداي را پيشه کنيد که هنگامي که از



[ صفحه 541]



يکديگر چيزي مي خواهيد نام او را مي بريد و از (قطع) خويشاوندانتان بپرهيزيد. [4] .

و در تفسير امام و مولاي ما حضرت ابومحمد حسن العسکري عليه السلام است که فرمود: رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: هرآن که حقّ نزديکان پدر و مادرش را رعايت کند در بهشت هزار درجه داده مي شود که فاصله هر دو درجه آن مقدار دويدن اسبِ سريعِ تربيت شده به مدت صد هزار سال است، يکي از درجات از نقره، ديگري از طلا و ديگري از مرواريد و ديگري از زمرد و ديگري از مشک و ديگري از عنبر و ديگري از کافور. و آن درجات از اين اصناف است و هر که حقّ نزديکان محمد و علي - عليهم السلام - را رعايت نمايد درجات و ثواب هاي فزون تري خواهد يافت به قدر بالاتر بودن و افضليت محمد و علي - عليهما السلام - بر والدين خودش.

و فاطمه عليها السلام به يکي از زن ها فرمود: دو پدر دين خود - محمد و علي - را خشنود بدار با خشم و ناخشنودي والدين نسبي ات. اما والدين نسبي خود را با خشم ابوين دينت خشنود مکن، که اگر ابوين نسبي تو ناخشنود گردند، محمد و علي عليهما السلام آنان را با ثواب يک جزء از صد ميليون جزء از ثواب يک ساعت عبادتشان، راضي و خشنود خواهند کرد. و اگر ابوين دينت ناخشنود شوند پدر و مادر نسبي تو نمي توانند آنان را راضي کنند، چون ثواب طاعات اهل دنيا هم با خشم ايشان يکسان نيست.

و حسن بن علي عليهما السلام فرمود: بر تو باد که به بستگان ابوين دينت محمد و علي احسان نمايي، هرچند که (لازمه اش) تضييع حقوق نزديکان پدر و مادر نسبي تو باشد. و مبادا که حقوق بستگان والدين دينت را با رعايت حقوق بستگان نسبي خود تضييع نمايي، زيرا که شکرگزاري آن ها نزد ابوين دينت - محمد و علي - ثمربخش تر است براي تو از شکرگزاري اين ها نزد پدر و مادر نسبي تو، به درستي که نزديکان ابوين دينت - محمد و علي - اگر مقدار بسيار اندکي نزد ايشان از تو سپاس گزاري کنند، پس نظر و توجه آن دو به تو گناهانت را مي ريزد هرچند که از زمين تا عرش را پر کرده باشد. ولي اگر نزديکان ابوين نسبي تو نزد ايشان از تو تشکر نمايند در صورتي که خويشاوندان ابوين دينت را تضييع کرده باشي هيچ برايت نمي توانند انجام دهند.

و علي بن الحسين عليهما السلام فرمود: به درستي که حق نزديکان ابوين دينمان محمد و علي عليهما السلام



[ صفحه 542]



از قرابت هاي ابوين نسبي ما برتر و سزاوارتر است. ابوين دينمان ابوين نسبي ما را راضي خواهند کرد، ولي ابوين نسبي ما نمي توانند ابوين دينمان را از ما راضي نمايند.

و محمد بن علي (امام باقر)عليهما السلام فرمود: هر آن کس ابوين دينش محمد و علي و نزديکان آن ها نزد او گرامي تر و محبوب تر باشند از ابوين خودش و نزديکانشان، خداوند متعال به او خواهد گفت: آن که بهتر بود برتر داشتي و آن که شايسته تر بود ايثار کردي، حتماً تو را در بهشت جاويدانم و همدمي اوليائم پيش تر قرار مي دهم.

و جعفر بن محمدعليهما السلام فرمود: هرکس از قضاء حوائج نزديکان ابوين دينش و نزديکان ابوين نسبي اش عاجز بماند که با يکديگر مخالفت داشته باشند، پس اقرباي ابوين دينش را مقدم بدارد و بر نزديکان ابوين نسبي ترجيح دهد، خداوند - عزّوجلّ - روز قيامت مي فرمايد: هم چنان که خويشاوندي ابوين دينش را مقدم داشت شما [اي فرشتگان] نيز او را در بهشتم مقدم بداريد، پس در آن درجات بالاتر از آنچه خداوند برايش آماده کرده بود هزار هزار برابر فزوني يابد.

و موسي بن جعفرعليهما السلام در حالي که به آن حضرت عرض شد: فلاني پولي داشت به مبلغ هزار درهم، دو کالا بر او عرضه شد که آن ها را بخرد ولي پولش به مقدار خريد هر دو نبود، پرسيد: کدام يک براي من سودمندتر است؟ گفتند: اين يکي هزار برابر سودش بيشتر است. حضرت فرمود: آيا به عقل او لازم نيست که آن بهتر را اختيار کند؟ عرض کردند: چرا. فرمود: پس اين چنين است ايثار کردن خويشان ابوين دينت محمد و علي، ثوابش بهتر و چندين برابر آن است، چون فضل آن به مقدار فضل و برتري محمد و علي عليهما السلام بر ابوين نسبي او است.

و به حضرت رضاعليه السلام گفته شد: آيا خبر ندهيم به شما که زيان ديده وامانده کيست؟ فرمود: چه کسي است؟ گفتند: فلاني دينارهاي خود را در مقابل درهم هايي که گرفته، فروخته است. پس ثروت او از ده هزار دينار به ده هزار درهم برگشته است. حضرت رضاعليه السلام فرمود: اگر کسي يک بدره زر به هزار درهم تقلّبي بفروشد، آيا عقب مانده تر و زيان بارتر از او نيست؟ گفتند: چرا. فرمود: به شما خبر دهم چه کسي از اين هم زيان بارتر



[ صفحه 543]



و حسرتمندتر است؟ عرض کردند: آري. فرمود: اگر کسي هزار کوه طلا داشته باشد آن ها را به هزار نخود طلاي تقلّبي بفروشد آيا عقب مانده تر و حسرتمندتر از اين نيست؟ گفتند: آري. فرمود: آيا خبرتان دهم از اين هم وامانده تر و حسرتمندتر کيست؟ گفتند: چرا، فرمود: آن که در نيکي و احسان، خويشان ابوين نسبي خود را بر خويشان ابوين دينش محمد و علي عليهما السلام ترجيح دهد، زيرا که ارزش و فضيلت خويشان محمد و علي، ابوين دين او بر خويشان ابوين نسبي اش از فضل و ارزش و فضيلت خويشان محمد و علي ابوين دين او بر خويشان ابوين نسبي اش از فضل و ارزش هزار کوه طلا بر هزار نخود طلاي تقلّبي برتر است.

و محمد بن علي (امام جواد)عليهما السلام فرمود: هرکس خويشاوندان دو پدر دينش محمد و علي عليهما السلام را بر خويشاوندان ابوين نسبي اش برگزيند، خداوند متعال به طور علني روز قيامت او را برگزيند و به خلعت هاي گرامي خويش او را شهرت دهد، و بر بندگان، شرافت و برتري بخشد مگر بر کسي که با او در فضايل يا مرتبه و مقام مساوي باشد.

و علي بن محمدعليهما السلام فرمود: از گونه هاي بزرگداشت جلال خداوند، ترجيح دادن نزديکان ابوين دينت محمد و علي بر نزديکان ابوين نسبي ات مي باشد، و از کوچک شماري جلال الهي ايثار کردن خويشان ابوين نسبي ات بر ابوين دينت محمد و علي عليهما السلام مي باشد.

و حسن بن علي عليهما السلام فرمود: مردي که عيالش گرسنه شده بودند از خانه بيرون رفت و در طلب غذايي براي آن ها کوشش نمود، پس درهمي کسب کرد و با آن، نان و خورش خريد، بين راه به يک مرد و زن از نزديکان محمد و علي عليهما السلام رسيد و آن ها را گرسنه يافت. با خود گفت: اين ها از بستگان خودم شايسته ترند. پس آنچه داشت به آن ها داد، و ندانست که چه عذري در منزلش بياورد، سپس راه رفت و فکر مي کرد که چه علّتي براي خانواده اش بگويد و چه جوابي بدهد که چيزي برايشان نبرده است.

در همين حال که متحيّرانه قدم مي زد، قاصدي در پي او آمده بود که راهنمايي اش کردند و نامه اي از مصر با پانصد دينار به او داد و گفت: اين مقدار از ثروت پسرعموي تو است



[ صفحه 544]



که در مصر از دنيا رفت و صد هزار دينار در دست تجار و بازرگانان مکه و مدينه است و چندين برابر هم املاک و اموال در مصر، ترک گفته است.

پس آن پانصد دينار را گرفت و در خانواده اش وسعتي داد. شب هنگام در خواب رسول خدا و علي عليهما السلام را ديد، فرمودند: چگونه مي بيني ثروتي را که به تو رسيد به خاطر ايثار خويشاوندانمان بر خويشان خودت.

سپس در مکه و مدينه کسي نماند که از آن صد هزار دينار چيزي بر ذمّه اش بود مگر اين که محمد و علي عليهما السلام در خوابش آمدند و به او فرمودند: آيا فردا اقدام به پرداخت حقّ فلاني از ارث پسر عمويش مي کني يا تو را هلاک و نابود کنيم و نعمت ها و حشمت ها را از تو بگيريم؟

پس همگي آنچه بر ذمّه داشتند براي آن شخص فرستادند تا اين که صد هزار دينار نزد وي جمع گرديد، و نيز در مصر احدي باقي نماند از کساني که از اموال او چيزي برعهده شان بودمگر اين که محمد و علي عليهما السلام به خوابش آمدند و او را با تهديد، امر فرمودند که به سرعت اقدام به پرداخت مال آن شخص نمايد، و محمد و علي عليهما السلام بار ديگر به خواب آن شخص آمدند و به او فرمودند: چگونه يافتي کارسازي خدا را نسبت به تو؟ و ما دستور دهيم کساني را که در مصر بودند که به سرعت اموال تو را بفرستند و حاکم آن را دستور دهيم که املاک و مستغلات را بفروشد و توسط پيکي پول هايش را برايت بفرستد تا در مدينه به جاي آن ها املاکي خريداري نمايي. عرض کرد: آري.

پس محمد و علي عليهما السلام به خواب حاکم مصر رفتند و به او فرمودند که: املاک مزبور را بفروشد و توسط پيکي قيمت آن ها را براي آن شخص بفرستد. آن گاه سيصد هزار دينار برايش ارسال شد و ثروتمندترين افراد مدينه گرديد، سپس رسول خداصلي الله عليه وآله به خوابش آمد و فرمود: اي بنده خدا اين پاداش تو در دنيا است به خاطر ايثار نزديکانم بر نزديکان خودت، و در آخرت به جاي هر دانه از اين مال در بهشت هزار قصر به تو بدهم که کوچکترين آن ها از دنيا بزرگ تر باشد و يک سر سوزنش از دنيا و آنچه در آن است بهتر است. [5] .



[ صفحه 545]




پاورقي

[1] سوره رعد، آيه 21.

[2] کافي: 156:2.

[3] سوره نساء، آيه 1.

[4] کافي: 156:2.

[5] تفسير امم حسن عسکري عليه السلام: 113.