چند فايده درباره شفاعت
فايده اوّل: شفاعتي که شامل کفار نمي شود در رهايي آن ها از آتش است، امّا در جهت تخفيف عذاب ظاهراً از بعضي روايات برمي آيد که شامل حالشان مي شود. در بحار از حنّان است که امام باقرعليه السلام فرمود: از آن ها (کافران) چيزي نخواهيد که بر ما تکليف مي آوريد که روز قيامت حوائجشان را برآوريم. [1] .
و نيز به سند ديگري از آن حضرت است که فرمود: از آن ها حوائجي نخواهيد [به آن ها در کاري مراجعه نکنيد] که روز قيامت وسيله آن ها به رسول خداصلي الله عليه وآله مي شويد. [2] .
مي گويم: اين مطلب شواهد متعددي هم در اخبار دارد مانند آنچه در اين باره وارد شده که محبّت ائمه اطهارعليهم السلام براي هر کسي حتّي کفّار سودمند است.
اگر بگوييد: اين سخن منافات دارد با آنچه بعضي از آيات مي گويد، مانند: «لا يُخَفَّفُ
[ صفحه 464]
عَنْهُمُ العَذابُ وَلا هُمْ يُنْظَرُونَ»؛ [3] نه عذاب از آن ها تخفيف مي شود و نه مهلت به آن ها داده مي شود.
مي گويم: به يکي از دو وجه مي توان بين اين دو معني را جمع کرد:
يک: اين که منظور از تخفيفي که بر آن ها ممنوع است تخفيف زماني است که قسمتي از اوقات عذاب از آن ها برداشته شود، به دليل فرموده خداوند در سوره مؤمن: «وَقالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّکُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْماً مِنَ العَذابِ»؛ [4] و کافران به خازنان جهنّم گويند از خداوند بخواهيد که روزي، عذاب را بر ما تخفيف دهد. و اين منافات ندارد که عذاب بعضي از آن ها از لحاظ چگونگي سبک گردد.
دو: اين که عدم تخفيف عذاب را درباره کسي بدانيم که شفاعت کننده اي در اين جهت نداشته باشد. واللَّه العالم.
فايده دوم: فرمايش رسول اکرم صلي الله عليه وآله که: پنج چيز به من داده شد که به احدي از پيغمبران پيش از من داده نشده...، به ظاهر دلالت مي کند که شفاعت از ويژگي هاي آن حضرت است، و اين منافات دارد با آن رواياتي که دلالت مي کند شافعان بسياري روز قيامت هستند، و مي توان بين اين دو قسم روايات را به چند وجه جمع کرد:
اوّل: اين که منظور از اعطاء شفاعت به آن حضرت - به طور خصوص - وعده و اجازه شفاعت در دنيا باشد، که به پيغمبران و شافعان ديگر اين وعده و اجازه داده نشده. شاهد بر اين وجه در تفسير قمي درباره آيه شريفه: «وَلا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ»؛ [5] و شفاعت سود نمي بخشد مگر براي کسي که خداوند به او اجازه داده باشد. فرموده: هيچ يک از انبيا و رسولان الهي روز قيامت شفاعت نمي کنند تا اين که خداوند اجازه دهد، مگر رسول خداصلي الله عليه وآله که خداوند پيش از روز قيامت به او اجازه شفاعت داده، و شفاعت براي او است و براي امامان از اولاد او، سپس بعد از آن براي پيامبران عليهم السلام.
دوم: اين که منظور شفاعت عام و فراگير باشد که هيچ يک از اولين و آخرين نيست
[ صفحه 465]
مگر اين که به شفاعت محمدصلي الله عليه وآله احتياج دارد - چنان که در حديث گذشت - و ديگران براي قوم و عشيره يا طايفه مخصوصي شفاعت مي کنند، پس شفاعت رسول اکرم صلي الله عليه وآله اعم و اتمّ شفاعت ها است چون همه خلايق به آن نياز دارند، و آن حضرت به کسي جز خالق متعال نياز ندارد.
سوم: اين که شفاعت جايز نيست مگر پس از آن که خداوند اذن و اجازه دهد. خداوند فرموده: «مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ»؛ [6] چه کسي نزد او شفاعت مي کند مگر به اجازه او.
و نيز فرموده: «ما مِنْ شَفِيعٍ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ»؛ [7] هيچ شفاعت کننده اي نيست مگر پس از اجازه او.
و فرموده: «إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ»؛ [8] مگر آن را که پروردگار رحمان اجازه داده باشد.
و فرموده: «إِلاَّ مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشآءُ وَيَرْضي»؛ [9] مگر پس از آن که به هر کس که بخواهد، خداوند اذن فرمايد و رضا دهد.
و فرموده: «لا يَسْبِقُونَهُ بِالقَوْلِ»؛ [10] در گفتن، از او (خداوند) پيشي نمي گيرند.
بنابراين ممکن است اجازه خداوند متعال براي پيغمبر اکرم صلي الله عليه وآله باشد - چنان که در خبر عيص که پيش تر گذشت و اخبار ديگري اين معني وارد است - و شفاعت ساير شافعان به اجازه آن حضرت انجام گردد. پس تمام شفاعت ها به شفاعت آن حضرت برمي گردد و از شاخه هاي اين شفاعت کلّي و بزرگ ترين شفاعت مي باشد. و غرض از سوق دادن خلايق در وهله اوّل به پيغمبران ديگر - به طوري که در خبر عيص و اخبار ديگري آمده - اظهار شأن و عظمت خاتم الانبياصلي الله عليه وآله براي تمام اهل محشر در روز قيامت است.
فايده سوم: در بخش چهارم کتاب - حرف شين - حديثي از طريق عامّه از رسول
[ صفحه 466]
اکرم صلي الله عليه وآله گذشت که در بيان مناصب امامان آمده:... و مهدي شفاعت کننده آن ها است روز قيامت، آن گاه که خداوند اجازه نمي دهد مگر به کسي که بخواهد و رضا دهد.
در همان جا گفتيم که سرّ اختصاص دادن شفاعت به مولاي ما حضرت حجّت - عجّل اللَّه فرجه الشريف - آن است که کسي از شافعان در حقّ منکر صاحب الامرعليه السلام شفاعت نمي کند هرچند به کساني که پيش از آن حضرت بوده اند [پيغمبر و امامان عليهم السلام] اعتقاد و اقرار داشته باشد، پس در حقيقت شفاعت مربوط به اعتقاد به امام عصر - عجّل اللَّه فرجه الشريف - مي شود.
پاورقي
[1] بحار الانوار: 55:8.
[2] بحار الانوار: 55:8.
[3] سوره بقره، آيه 162.
[4] سوره مؤمن، آيه 49.
[5] سوره سبأ، آيه 23.
[6] سوره بقره، آيه 255.
[7] سوره يونس، آيه 3.
[8] سوره نبأ، آيه 38.
[9] سوره نجم، آيه 26.
[10] سوره انبياء، آيه 27.