بازگشت

اشاره به شفعاي روز قيامت


بدان که مقام شفاعت بزرگ از ويژگي هاي رسول خداصلي الله عليه وآله مي باشد. در خصال و غير آن از آن حضرت آمده که فرمود: پنج چيز به من داده شده که به احدي پيش از من داده نشده است: زمين برايم سجده گاه و پاکيزه شده، و به وسيله رعب ياري شدم، و غنيمت برايم حلال گرديد، و جوامع کلم [سخنان کوتاه و پُر معني] ، و شفاعت به من داده شده است. [1] .



[ صفحه 453]



و شفاعت ديگران، از شاخه هاي شفاعت بزرگ آن جناب است، زيرا که به آن منتهي مي شود و از جمله شفيعان، امامان معصوم عليهم السلام مي باشند - چنان که دانستي - و نيز رواياتي بر اين معني دلالت دارد.

از حضرت ابوعبد اللَّه صادق عليه السلام درباره آيه شريفه: «فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ وَلا صَدِيقٍ حَمِيمٍ»؛ [2] [کافران گويند:] پس براي ما نه شفيعاني هست و نه دوستان صميمي. فرمود: شفيعان ائمه هستند و دوستان از مؤمنين. [3] و درباره آيه شريفه: «مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ»؛ [4] چه کسي نزد او شفاعت کند جز به اذن او. امام صادق عليه السلام فرمود: ما آن شفاعت کنندگان هستيم.

و از پيغمبر اکرم صلي الله عليه وآله آمده: تعداد شفيعان پنج است: قرآن، رَحِم، امانت، پيغمبر شما و خاندان پيغمبر شما. [5] .

و از معاوية بن وهب روايت است که گفته: از حضرت صادق عليه السلام درباره آيه: «لا يَتَکَلَّمُونَ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَقالَ صَواباً»؛ [6] سخن نمي گويند مگر آن ها که پروردگار رحمان اجازه شان دهد و سخن صواب گويند. سؤال کردم. فرمود: به خدا قسم! ما هستيم کساني که به آن ها اجازه داده شده و سخن صواب گويند. عرض کردم: فدايت شوم چه مي گوييد؟ فرمود: پروردگارمان را ثنا گوييم و بر پيامبرمان صلي الله عليه وآله درود فرستيم و براي شيعيانمان شفاعت کنيم و خداوند ما را ردّ نمي کند. [7] .

و از جمله شفيعان، ذرّيه پيغمبرصلي الله عليه وآله مي باشند. در امالي شيخ صدوق و بحار از امام صادق عليه السلام آمده که فرمود: چون روز قيامت شود خداوند اولين و آخرين را بر پهنه دشتي جمع گرداند، پس تاريکي شديدي آنان را فرا مي گيرد، ايشان به درگاه خداوند ضجّه و ناله مي زنند و مي گويند: پروردگارا! اين تاريکي را از ما دور گردان. پس عدّه اي مي آيند که نور پيشاپيش آنان در حرکت است و زمين قيامت



[ صفحه 454]



را روشن نموده است. اهل قيامت مي گويند: اينان پيغمبران هستند. پس ندا از سوي خداوند مي رسد که: اينان پيغمبر نيستند.

اهل جمع مي گويند: پس اين ها فرشتگان هستند. ندا از سوي خداوند مي آيد که: اين ها فرشتگان نيستند.

گويند: پس ايشان شهدا هستند. از سوي خداوند ندا مي رسد که: ايشان شهدا نيستند.

مي گويند: اين ها کيستند؟ ندا مي آيد که از خودشان بپرسيد کيستند. اهل جمع از آنان مي پرسند: شما کيستيد؟

مي گويند: ما علويان هستيم، ما ذريه رسول خداصلي الله عليه وآله مي باشيم، ما فرزندان علي وليّ خدا هستيم. ماييم که به گرامي داشتن پروردگار اختصاص يافته ايم، ايمن و بااطمينان هستيم. پس به آنان از سوي پروردگار - عزّوجلّ - ندا مي رسد که: دوستان و محبّان و پيروانتان را شفاعت کنيد. آن گاه شفاعت مي نمايند. [8] .

و از جمله شفيعان، مؤمنين هستند که بعضي دلايل آن پيش تر گذشت، بعد از اين نيز بعضي دلايل خواهد آمد. همچنين در بحار از رسول خداصلي الله عليه وآله روايت آمده که فرمود: فقراي از شيعيان علي و خاندان علي عليه السلام را پس از او سبک مشماريد که هريک از آنان عدّه اي همچون قبايل ربيعه و مُضر را شفاعت مي کنند. [9] .

و از جمله شفيعان، علماي عامل مي باشند. حضرت امام صادق عليه السلام فرموده اند: چون روز قيامت شود خداوند عالم و عابد را برانگيزد، پس هنگامي که در پيشگاه خداوند - عزّوجلّ - مي ايستند، به عابد گفته مي شود، به سوي [رحمت] خدا روان شود. و به عالم مي گويند: بايست و براي مردم شفاعت کن به پاداش اين که آنان را نيکو تربيت کردي. [10] .

و از جمله شفيعان، زائران قبر امام حسين عليه السلام هستند.

در خصائص الحسين و غير آن از سيف تمّار از حضرت صادق عليه السلام آمده که فرمود:



[ صفحه 455]



زيارت کننده قبر حسين عليه السلام روز قيامت براي صدهزار مرد شفاعت داده مي شود که در همه آنان آتش [دوزخ] واجب بوده است.

و در بحار از حضرت ابي عبد اللَّه صادق عليه السلام آمده که فرمود: روز قيامت آوازدهنده اي ندا مي کند: شيعيان آل محمدعليهم السلام کجايند؟ پس عدّه اي که جز خدا کسي شمارششان نتواند کرد بپاخيزند و در يک سمت قرار مي گيرند، آن گاه منادي ندا مي کند: زوّار قبر حسين عليه السلام کجايند؟ عده بسياري بپاخيزند. به آنان گفته مي شود: دست هرکه را که دوست داريد بگيريد و آن ها را به بهشت ببريد. پس هرکدام دست هرکه را که دوست دارد مي گيرد به طوري که شخصي به يکي از ايشان مي گويد: فلاني! آيا مرا نمي شناسي من همانم که فلان روز و فلان جا به احترام تو از جاي برخاستم. پس او را داخل بهشت مي نمايد و از اين کار جلوگيري نمي شود. [11] .


پاورقي

[1] خصال: 183:1.

[2] سوره شعرا، آيه 100.

[3] بحار الانوار: 42:8.

[4] سوره بقره، آيه 255.

[5] بحار الانوار: 43:8.

[6] سوره نبأ، آيه 38.

[7] بحار الانوار: 41:8.

[8] بحار الانوار: 36:8.

[9] بحار الانوار: 59:8.

[10] بحار الانوار: 59:8.

[11] بحار الانوار: 27:101.