بازگشت

در بيان اشراقات نور آن حضرت در آغاز ظهور و زمان غيبت و حضور


در عالم ملکوت اشراق نور آن حضرت براي ابراهيم عليه السلام آشکار گرديد، هنگامي که ملکوت آسمان ها براي ابراهيم عليه السلام کشف شد، که حديث آن در بخش هشتم ضمن دلايل جواز نام بردن از امام عصر - ارواحنا فداه - خواهد آمد. و نيز نور آن حضرت براي فرشتگان آشکار شد هنگامي که امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد.

همچنين شب معراج براي حضرت خاتم الانبياءصلي الله عليه وآله آشکار شد، چنان که در غاية المرام از طريق عامّه در حديثي طولاني از پيغمبر اکرم صلي الله عليه وآله در وصف معراج آمده: اي محمد!



[ صفحه 355]



دوست داري آن ها (اوصياي خودت) را ببيني؟ گفتم: آري اي پروردگار! فرمود: به سمت راست عرش توجه کن. چون متوجه شدم ناگاه علي و فاطمه و حسن و حسين و علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد و موسي بن جعفر و علي بن موسي و محمد بن علي و علي بن محمد و حسن بن علي و مهدي را ديدم که در رودي از نور ايستاده نماز مي گذارند و او - يعني مهدي - در وسط آن ها مانند ستاره اي درخشان بود. [1] .

در همان کتاب از طريق شيعه در وصف شب معراج از رسول اکرم صلي الله عليه وآله چنين آمده: اي محمد! مي خواهي آن ها را ببيني؟ گفتم: آري پروردگارا! پس خداوند فرمود: به پيش رويت برخيز. برخاستم پيش رفتم ناگاه علي بن ابي طالب و حسن بن علي و حسين بن علي و علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد و موسي بن جعفر و علي بن موسي و محمد بن علي و علي بن محمد و حسن بن علي و حجّت قائم بودند و او - مهدي - در ميان آنان مانند ستاره درخشان بود. [2] ان شاء اللَّه تعالي در بخش هشتم تمام اين حديث خواهد آمد.

مي گويم: نور مولي حجة بن الحسن - عجّل اللَّه فرجه الشريف - به موجب اين دو حديث دو ويژگي خاص دارد، اوّل: اين که در ميان انوار، همانند ستاره درخشان است، بدين خاطر که ظهور آن حضرت در عالم امکان تمام تر و کامل تر از ساير معصومين عليهم السلام است، که غلبه و پيروزي کامل دين و شوکت و عظمت اهل ايمان به دست آن حضرت انجام مي گردد، چنان که ان شاء اللَّه تعالي واضح خواهد شد.

دوم: اين که نور آن جناب در وسط انوار واقع شده، و پنج وجه براي حکمت آن به نظر رسيده است:

يک: اين دليل و نشانه شرافت و رفعت و بلندي مقام و منزلت است، چنان که از شيوه بزرگان معلوم است، بلکه در تمام اصناف اين روش ديده مي شود، هرگاه زرگري بخواهد زيوري بسازد که گوهرهاي متعددي بر آن نصب نمايد، گرانبهاترين و زيباترين گوهرها را در وسط قرار مي دهد، اين برنامه هر صنعتگر ماهر است.



[ صفحه 356]



و در تفسير مجمع البيان از کتاب العين حکايت کرده که: وسط هر چيز، بهترين و عادلانه ترين جاهاي آن است. [3] .

و در اوصاف پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله آمده که آن حضرت وسط اصحاب خود مي نشست. در کتاب مکارم الاخلاق از ابوذر روايت شده که گفت: رسول خداصلي الله عليه وآله در ميان اصحاب خود مي نشست که وقتي شخص غريبي مي آمد نمي دانست پيغمبر اکرم کدام است، تا اين که مي پرسيد.... [4] .

مؤيّد اين معني اين که: خداوند متعال بيت المعمور را که اشرف جاهاي آسماني است در وسط آسمان ها قرار داده و نيز کعبه را در وسط زمين و قلب انسان را - که اشرف اعضاء است - وسط، و مردمک چشم را وسط چشم، و خورشيد - که عظيم ترين و نوراني ترين سيارات است - در وسط آن ها و فردوس در وسط بهشت قرار دارد.

در رياض السالکين تأليف عالم رباني سيد عليخان مدني روايت شده که: در بهشت صد درجه هست که فاصله ميان هر دو درجه فاصله بين آسمان و زمين است، و بالاترين درجات آن فردوس است که عرش بر آن قرار دارد و آن وسطترين جاهاي بهشت است و نهرهاي بهشت از آن جا سرچشمه مي گيرد، پس اگر دعا کرديد از درگاه خداوند فردوس را بخواهيد. [5] .

و در بحار از امير المؤمنين عليه السلام مروي است که فرمود: و امّا منزل محمدصلي الله عليه وآله در بهشت، بهشت عدن است [6] و آن در وسط بهشت قرار دارد و نزديک ترين جاي به عرش خداوند رحمان جلّ جلاله است (و سخن تا اين جا رسيد که فرمود:) و آن ها که با او در بهشت سکني دارند، امامان دوازده گانه مي باشند. [7] .

مؤيّد همين وجه نيزاين که: خداوند متعال بندگان خود را امر مي کند که بر صلاة



[ صفحه 357]



وسطي (نماز ميانه) محافظت و مواظبت داشته باشند، با توجه به اين که اوّل به طور کلّي مواظبت بر نمازها را گوشزد فرموده است، و نيز در قرآن آمده: «وَکَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً»؛ [8] و اين چنين شما را امّتي ميانه قرار داديم.

همچنين خداوند متعال نيمه هر ماه را شرافتي خاص بخشيده، لذا روزه ايام بيض (سه روز نيمه ماه) ترغيب شده و مستحب است. و در حديث مشهور از پيغمبر اکرم صلي الله عليه وآله آمده که: «خَيْرُ الأُمُورِ أَوْسَطُها»؛ بهترين امور وسطهاي آن ها است.

و شواهد بسيار ديگر....

دو: اين که اشاره به کمال ظهور و انتشار نور آن حضرت است، هم چنان که وقتي خورشيد به وسط آسمان مي رسد نورش براي تمام ديدگان در همه شهرها آشکار مي گردد و روشنايي آن به حدّ اعلي مي رسد که پرواضح است.

سه: هر چيزي که وسط واقع شود انظار به سوي آن متوجه مي گردد، و چون پيوسته انظار ائمه اطهارعليهم السلام به سوي امام غايب بوده - چون خداوند متعال ظهورش را وعده داده و انتقام از دشمنانشان را به دست آن حضرت تضمين فرموده - خداوند - عزّوجلّ - نور مبارکش را در وسط انوار آن ها قرار داده است.

چهار: شايد اشاره به اين باشد که کمالات و علوم ائمه معصومين و پيغمبران پيشين عليهم السلام به آن حضرت منتهي مي شود - چنان که در حرف «ک» بيان کرديم - به طوري که خطوط مختلفي که اطراف دايره اي باشد به وسط آن منتهي مي شود که علماي هيئت آن را مرکز مي نامند.

پنج: اشاره به اين که مولي صاحب الزمان عليه السلام - به حسب زمان - در وسط امامان واقع است، چون رجعت امامان نزد شيعيان از جمله ضروريات است که قرآن و سنت بر آن دلالت دارد.


پاورقي

[1] غاية المرام: 194.

[2] غاية المرام: 189.

[3] مجمع البيان: 224:1.

[4] مکارم الاخلاق: 16 (چاپ بيروت).

[5] رياض السالکين: 70:6.

[6] احتمال دارد که اين بهشت دو نام داشته باشد. لذا در خبر اوّل «فردوس» ناميده شده و در اين خبر «بهشت عدن»، واللَّه تعالي هو العالم. (مؤلف).

[7] بحار الانوار: 22:10.

[8] سوره بقره، آيه 143.