سليمان عليه السلام؛ داوود او را جانشين و خليفه خود قرار داد در حالي که هنوز به سنّ بلوغ نرسيده بود، که در حديثي از امام نهم حضرت جوادعليه السلام آمده که فرمود: خداوند تبارک و تعالي به داوود وحي فرمود که سليمان را خليفه خود سازد، در حالي که کودک بود و چوپاني گوسفندان مي کرد. عبّاد و علماي بني اسرائيل اين مطلب را انکار کردند، پس خداوند تعالي وحي فرمود که: عصاهاي آن افراد را بگير و عصاي سليمان را نيز بگير و آن ها را در اتاقي بگذار و در آن اتاق را به مهر خودشان مهر کن، و چون فردا شود عصاي هر کس برگ برآورده و ميوه داده بود او خليفه است، پس داوود اين مطلب را به آن ها خبر داد، گفتند: ما راضي و تسليم شديم. [1] قائم عليه السلام را خداوند - عزّوجلّ - خليفه قرار داد و حال آن که کودکي تقريباً پنج ساله بود، و در زمان حيات پدرش به سؤالات سعد بن عبد اللَّه قمي پاسخ گفت - چنان که گذشت -.

سليمان عليه السلام گفت: «هَبْ لِي مُلْکاً لا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي»؛ [2] پروردگارا به من ملکي عنايت کن که براي هيچ کس بعد از من شايسته نباشد. از نظر کيفيّت و چگونگي، چه اين که سلاطين جهان - همان طور که متعارف است حکومتشان آميخته به جور و فساد است، ولي سليمان مي خواست حکومتش آن طور



[ صفحه 309]



نباشد، و نيز سلطنت و حکومت پادشاهان و امراي زمين تنها بر انسان ها است ولي حکومت سيلمان بر جنّ و انس و پرندگان بود. خداوند - عزّوجلّ - مي فرمايد: «وَحُشِرَ لِسُلَيْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الجِنِّ وَالإِنْسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ»؛ [3] و لشکريان سليمان از جنّ و انس و پرندگان برايش گرد آمدند. قائم عليه السلام؛ خداوند متعال مُلک و حکومتي به او عنايت خواهد فرمود که براي احدي از اولين و آخرين - از نظر کمّيت و کيفيت - مانندش نبوده. امّا کمّيت: براي اين که آن حضرت مابين شرق و غرب را مي گيرد - چنان که در حديث آمده -. و امّا کيفيت: براي اين که محض عدالت و عدالت خالص است، و چون که حکومتش تمام اهل آسمان ها و زمين ها را شامل مي گردد، - چنان که گذشت -.

سليمان عليه السلام؛ خداوند باد را در تسخير او قرار داده بود، خداي - عزّوجلّ - مي فرمايد: «فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخاءً حَيْثُ أَصابَ»؛ [4] پس باد را به تسخير او درآورديم تا به نرمي هر کجا خواهد به فرمان او جريان يابد. قائم عليه السلام نيز، خداوند باد را در خدمتش قرار مي دهد، چنان که در حديثي که در کمال الدين روايت شده امام صادق عليه السلام فرموده: پس خداوند تبارک و تعالي بادي برانگيزد که در هر بيابان ندا کند: اين مهدي است که به قضاوت داوود و سليمان عليهما السلام قضاوت مي کند و بيّنه نمي خواهد. [5] .

سليمان عليه السلام؛ مدتي از قومش غايب شد، چنان که رئيس المحدثين شيخ صدوق در کتاب کمال الدين ضمن حديثي روايت کرده است. قائم عليه السلام، غيبتش طولاني تر از سليمان است.

سليمان عليه السلام؛ آفتاب برايش بازگشت. قائم عليه السلام، آفتاب و ماه را مي خواند و آن ها او را پاسخ مي دهند.

سليمان عليه السلام حشمة اللَّه بوده، قائم عليه السلام نيز حشمة اللَّه است.



[ صفحه 310]