بازگشت

علم آن حضرت


در بحث حکم آن حضرت به حقّ، مطالبي که بر اين معني دلالت داشت، گذشت. و در کمال الدين از حضرت ابوجعفر باقرعليه السلام منقول است که فرمود: علم به کتاب خداي - عزّوجلّ - و سنّت رسول او، در قلب مهدي ما رشد مي کند، هم چنان که گياه به بهترين وجه مي رويد. پس هر کدام از شما باقي بماند تا او را ديدار نمايد، هنگام ديدنش عرضه بدارد: سلام بر شما اي اهل خانه رحمت و نبوت و کانون علم و جايگاه رسالت! [1] .

و در بحار از نعماني به سند خود از حضرت جعفر بن محمد صادق از پدرش از



[ صفحه 187]



حضرت حسين بن علي عليهم السلام روايت کرده که: مردي به خدمت امير المؤمنين علي عليه السلام رسيد و به آن جناب عرضه داشت: يا امير المؤمنين! ما را از مهدي خودتان آگاه سازيد. فرمود: هرگاه قرن ها و نسل هاي متمادي منقرض و مؤمنين کم شوند و ياران حقّ از ميان بروند، پس همان جا است.

عرض کرد: يا امير المؤمنين! اين مرد از کدام طايفه است؟ فرمود: از بني هاشم، از برترين قلّه هاي نژاد عرب و دريايي که به هنگام ورود توفنده است، و جفا شده از طرف اهلش، و هنگام بي صفايي او کانِ صفاست، هرگاه مرگ هجوم آورد او را ترسي نيست؛ و اگر به مؤمنين صدمه اي رسد او نمي گذرد، و در ميدان نبرد و رزم قهرمانان، عقب نشيني نمي کند، دامن همّت بر کمر مي زند، شيري که دشمنان را درو کند، زخم زننده نيرومند به مخالفين، و شمشيري از شمشيرهاي خداوند، بزرگي پرخير که در خاندان باعظمت ريشه دارد. پس مبادا کسي که فتنه جوست - که اگر سخن گويد بدترين گوينده و هرگاه سکوت کند، فسادها در خاطر مي پروراند - چنين کسي مبادا تو را از پيروي [بيعت] او باز دارد.

(سپس به توصيف مهدي عليه السلام پرداخت و فرمود:) از شما پناه دهنده تر است [يا بخشنده تر است] علمش از شما بيشتر و در صله رحم و پيوند خويشاوندي از همه تان کوشاتر است.

بارخدايا! با تحقق بخشيدن بيعت او غم و اندوه را از ميان بردار و پراکندگي امت را به سبب او جمع گردان، پس اگر خداوند راه ديدارش را برايت گشود، تصميم خود را قطعي کن و اگر توفيق لقايش نصيبت گرديد ديگر به سوي هيچ روي مکن، و چون به دامنش دست فکندي ديگر از دست مده. آن گاه اشاره به سينه خود کرد و با آه کشيدن، شدّت اشتياق خود را بازگو نمود. [2] .

مي گويم: بعضي دلايل بر اين مطلب در فصل هاي پيشين گذشت، و بعضي ديگر ان شاء اللَّه در کشف علوم خواهد آمد.



[ صفحه 188]




پاورقي

[1] کمال الدين: 653:2.

[2] بحار الانوار: 115:51؛ مترجم گويد: مؤلف بزرگوار بعضي از واژه هاي اين حديث را - به نقل از مجلسي - توضيح داده که با منظور کردن آن معاني در ترجمه خود حديث نياز به ترجمه جداگانه آن توضيحات ديده نشد.