بازگشت

دفع بلا از ما به برکت وجود آن حضرت


بعضي از مطالب مربوط به اين معني در حرف «الف» گذشت و نيز روايتي که در خرايج آمده بر آن دلالت مي کند. عَلاّن از ظُريف از نصر خادم نقل کرده که گفت: بر صاحب الزمان عليه السلام وارد شدم در حالي که در گهواره بود، پس به من فرمود: صندل سرخ برايم بياور، برايش بردم. آن گاه به من فرمود: آيا مرا مي شناسي. عرضه داشتم: آري، تو آقاي من و فرزند سرورم هستي. فرمود: از اين نپرسيدم. گفتم: برايم تفسير فرماي. فرمود: من خاتم اوصيا هستم و تنها به وسيله من بلا از خانواده و شيعيانم دفع مي شود. [1] .



[ صفحه 166]



اين روايت را شيخ صدوق در کمال الدين [2] با اندک تفاوتي آورده است و در غاية المرام به نقل از مسند احمد بن حنبل به سند خود از علي عليه السلام آورده که فرمود: رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: ستارگان براي اهل آسمان امان هستند که اگر ستارگان از بين بروند آن ها هم از بين مي روند و خاندان من براي اهل زمين امان هستند، پس اگر اهل بيت من بروند اهل زمين هم مي روند. [3] .

و در همان کتاب از حمويني که يکي از اعيان علماي عامّه است به سند خود از رسول اکرم صلي الله عليه وآله روايت کرده که فرمود: ستارگان ايمني اهل آسمان هستند و خاندان من ايمني امت من مي باشند. [4] .

و در کتاب کفاية الاثر به سند خود از ابوسعيد خدري روايت کرده که گفت: شنيدم که رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: خاندان من براي اهل زمين امان هستند هم چنان که ستارگان براي اهل آسمان امان مي باشند. گفته شد: يار سول اللَّه! پس امامان بعد از تو از خاندانت مي باشند؟ فرمود: آري، بعد از من دوازده امام هستند، نُه تن آن ها از نسل حسينند. امينان معصوم، از ماست مهدي اين امّت، آگاه باشيد که آن ها اهل بيت و عترت منند، از گوشت و خون من، چه مي شود اقوامي را که مرا در امر آن ها اذيّت مي کنند که خداوند شفاعتم را به آن اقوام نخواهد رساند. [5] .

و در همان کتاب از حضرت حسين بن علي عليهما السلام از رسول خداصلي الله عليه وآله روايت نموده که فرمود: اوّلين چيزي که خداوند آفريد حجاب هايش بود، پس بر حواشي آن ها نوشت: «لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ، عَلِيٌّ وَصِيُّهُ». سپس عرش را آفريد و بر اطراف آن ها نوشت: «لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ، عَلِيٌّ وَصِيُّهُ». سپس لوح را آفريد و بر پيرامون و حدود آن نوشت: «لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ، عَلِيٌّ وَصِيُّهُ». و هر آن کس که پندارد پيغمبر را دوست دارد امّا وصيّ را دوست ندارد، دروغ گفته است. و هر کس گمان برد که پيامبر را مي شناسد امّا وصيّ را نمي شناسد، کفر ورزيده است. سپس فرمود: آگاه باشيد که اهل بيت



[ صفحه 167]



من امان هستند براي شما، پس آن ها را دوست بداريد به دوستي من و به آنان متمسک شويد که هيچ گاه گمراه نخواهيد گشت.

گفته شد: اهل بيت کيانند اي پيامبر خدا؟ فرمود: علي و دو سبط (نواده) من و نُه تن از فرزندان حسين عليهم السلام امامان ابرار امينان معصوم؛ آگاه باشيد! اينان اهل بيت من و عترت من هستند و از گوشت و خون من اند. [6] .

و در غاية المرام به سند خود از جابر جعفي نقل کرده که گفت: به حضرت محمد بن علي باقرعليه السلام عرضه داشتم: براي چيست که به پيغمبر و امام احتياج هست؟ فرمود: براي باقي ماندن جهان بر صلاح خودش، و آن که خداوند - عزّوجلّ - در صورتي که پيغمبر يا امام بين اهل زمين باشد، عذاب را از آنان برمي دارد. خداوند - عزّوجلّ - مي فرمايد: «وَما کانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ»؛ [7] و تا وقتي که تو در ميان آن هايي، خداوند آن ها را عذاب نمي کند.

و پيغمبر اکرم صلي الله عليه وآله فرمود: ستارگان مايه ايمني اهل آسمانند و اهل بيت من ايمني اهل زمينند، پس اگر ستارگان از بين بروند براي اهل آسمان ناگواري ها پيش مي آيد و اگر اهل بيت من از ميان بروند براي اهل زمين ناگواري ها پيش خواهد آمد. [8] .

و در کمال الدين و امالي به سند خود از سيّد العابدين امام سجادعليه السلام روايت کرده که فرمود: ما امامان مسلمين و حجّت هاي الهي بر عالميان و سادات و آقايان مؤمنين و امير روسفيدان و نيکويان جهان و سرور اهل ايمان و مايه ايمني اهل زمين هستيم، چنان که ستارگان براي اهل آسمان ها امان هستند. خداوند به ما آسمان را نگه داشته تا بر زمين نيفتد مگر به اذن او، و به ما زمين را نگه داشته تا اهلش را نلرزاند مگر به اذن او، به ما باران فرو مي فرستد و به ما رحمت را منتشر مي سازد و برکات زمين را بيرون مي آورد، و اگر در زمين حجّت ما نباشد زمين اهلش را فرو مي برد.

سپس فرمود: از روزي که خداوند آدم را آفريده زمين از حجّت الهي خالي نبوده که يا



[ صفحه 168]



ظاهر است و مشهود و يا غايب است و [در پرده] مستور، و تا روز قيامت نيز از حجّت الهي خالي نخواهد ماند و گرنه خداوند پرستش نمي شود.

سليمان بن مهران مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرضه داشتم: مردم چگونه از امام غايب در پرده بهره مند مي شوند؟ فرمود: همان طوري که به آفتاب در پشت ابر بهره مند مي شوند. [9] .

مي گويم: وجه تشبيه آن حضرت به آفتاب، در بحث نفع آن جناب خواهد آمد ان شاء اللَّه تعالي.

و از سيد العابدين امام سجادعليه السلام روايت است که فرمود: هنگامي که قائم بپاخيزد خداوند عزّوجلّ از شيعيان ما آفت و بيماري را دور مي گرداند و دل هايشان را مانند قطعه اي آهن قرار مي دهد. [10] .

در حرف «ق» تمام اين حديث خواهد آمد، ان شاء اللَّه تعالي.


پاورقي

[1] الخرايج: 67.

[2] کمال الدين: 205:2.

[3] غاية المرام: 274.

[4] غاية ا لمرام: 274.

[5] کفاية الاثر: 292.

[6] کفاية الاثر: 310.

[7] سوره انفال، آيه 33.

[8] غاية المرام: 257.

[9] کمال الدين: 207:1؛ و امالي صدوق: 112. سند اين حديث چنين است: ابن بابويه از محمد بن احمد السناني از احمد بن يحيي بن زکريا القطان از بکر بن عبد اللَّه بن حبيب، از فضل بن صقر العبدي، از ابومعاويه، از سليمان بن مهران اعمش از حضرت صادق جعفر بن محمد، از پدرش محمد بن علي، از پدرش علي بن الحسين عليهم السلام که فرمود. (مؤلف).

[10] بحار الانوار: 316:52.