بازگشت

نماز استسقاي مرحوم آية الله سيد محمد تقي خوانساري


در اينجا جرياني را براي روشن شدن مطلب مي آوريم.

مرحوم آية الله آقا سيد محمد تقي خوانساري «رضوان الله عليه» در قم بود، قم گرفتار بي باراني شد. مردم تصميم گرفتند براي نماز به مصلي بروند. مرحوم آية الله خوانساري امامت جماعت را پذيرا شد و فرمود: من حاضرم بروم براي صلاة استسقاء. به مردم خبر دادند. با



[ صفحه 35]



تمام آدابي که اسلام گفته؛ پا برهنه، بچه را از مادرها جدا کنند، گريه، شيون، با اين حال حرکت کردند. رودخانه شهر خشک شده بود، يک عده داخل رودخانه راه مي رفتند و يک عده جوان خام هم متلک مي گفتند، مي گفتند: توي رودخانه نرويد آب شما را مي برد! اما اينها اعتنا نکردند و رفتند. اين جريان در موقع جنگ جهاني بود. پايگاه نظامي هاي آمريکا در خاکفرج بود آمريکائيها ديدند که جمعيت مي آيد، خيال کردند مي خواهند به پايگاه حمله کنند، تمام مسلسلها را سوار کردند که مردم را بکوبند، رئيس شهرباني نزد آمريکائيها رفت، گفت: مردم مي خواهند نماز بخوانند، دعا کنند به شما کاري ندارند، مردم آمدند، آمريکائيها هم نگاه مي کردند، همه پشت مسلسل مواظب بودند. مرحوم آسيد محمد تقي خوانساري آمد دعا خواند، نماز خواند، با فاصله کم، باراني آمد عجيب. وقتي باران آمد آمريکائيها تکان خوردند، بوسيله رئيس شهرباني از مرحوم آقا سيد محمد تقي خوانساري وقت گرفتند، امراء و فرماندهان بزرگ آمدند، مثل اينکه داخل کليسا در مقابل محراب زانو مي زنند! آمدند مقابل آقاي آسيد محمد تقي زانو زدند، گريه کردند التماس کردند، دستها را هي حرکت دادند، مترجم گفت: اينها مي گويند: آقا تو مسيح



[ صفحه 36]



زماني، تو مستجاب الدعوه اي، تو که دعا کردي باران آمد، دعا کن، جنگ تمام شود، ما پيش زن و بچه مان برويم، ما به جان آمديم!

اين جريان را براي اين ذکر کردم که بگويم سربازي که در غربت مانده، و صدمه اي هم نديده تايک جرقه روحاني مي بيند، مي آيد التماس مي کند دعا کن ما نجات پيدا کنيم، مي گويم:

امام عليه السلام مي فرمايد:

«قبل از ظهور امام زمان عليه السلام دو ثلث بشر کشته مي شود يعني اگر در کره زمين سه ميليارد و ششصد ميليون بشر باشد [1] در يک روز دو ميليارد و چهارصد ميليون نفر کشته بشوند، آن يک ميليارد و دويست ميليون چه حالي دارند؟ چه دلي دارند؟ چه روحيه اي دارند؟ چه اشک و آهي دارند؟ چه آمادگي براي تحول ديني و روحاني و انقلاب معنوي دارند، امام عصر در آن زمان مي آيد با اين بيان، شرائط حکومت امام عصر عليه السلام خيلي واضح است.

از يک طرف عقل بالا آمده، از يک طرف شرائط خودبخود متحول و انقلاب اجتماعي به وجود آمده، از يک طرف مردم از شدت کشتار بجان آمدند، مانند تشنه لبي که دنبال آب مي گردد، مانند درد



[ صفحه 37]



کشيده اي که دنبال دوا مي گردد، تا نداي ظهور امام عصر و رهبر روحاني جهان برخيزد، مثل سيل مردم اجابت مي کنند.

بنابراين حکومت امام عصر عليه السلام بنام يک حکومت جهاني، شرايط و مقدمات مي خواهد، با تحقق آن مقدمات حکومت عدل جهاني امام عصر عليه السلام جهان را در سيطره خود در مي آورد.

اصل تصور حکومت جهاني در سازمان ملل پرونده دارد. در سازمان ملل، «راسل» فيلسوف پير مرد که چندي قبل فوت کرد، در کتاب اميد نو مي گويد: «بشر بر سر يک دو راهي است، يا بايد حکومت جهاني را بپذيرد، يا جنگ اتم بشر را نابود خواهد کرد». تئوري حکومت جهاني چيست؟ مي گويد: «ملتها در داخل خودشان يک حکومت ملي داشته باشند، اما قدرتهاي ارتشي مربوط به حکومت جهاني باشد.

آري اوست سرفرمانده براي همه جهان، او ديگر اجازه نخواهد داد آتش جنگ شعله ور گردد. او با حکومت جهاني خود، عدالت را به ارمغان مي آورد.



[ صفحه 40]




پاورقي

[1] آمار ذکر شده مربوط به زمان سخنراني است.