بازگشت

خستگي ناپذيري امام رضا


اين بزرگوار نيز چون پدران بزرگوار خود سلام الله عليهم اجمعين در طريق رسيدن به وصال محبوب خود - الله جل جلاله - سر از پا نمي شناسد و هرگز از طول رکوع و سجود و ذکر و تسبيح احساس ملال و خستگي نمي کند. در اين مورد کافي است تنها به گزارش کوتاهي از کتاب اعيان الشيعه توجه کنيم. سيد محسن امين در کتاب اعيان الشيعه چنين مي نگارد: رجاء بن ابي ضحاک که مامون او را مامور و همراه امام رضا عليه السلام در سفر کرده بود مي گويد، به خدا قسم مردي را با تقواتر از او نديدم و کسي را که در تمامي اوقات ذکر خدا مي گويد چون او نيافتم و کسي را ترسناک تر از خدا چون او مشاهده نکردم. داب او چنين بود: صبح که مي شد نماز صبح بجاي مي آورد. پس از سلام، در مصلاي خود مي نشست و مشغول تسبيح و حمد و ذکر لا اله الا الله و تکبير مي شد. و بر پيامبر صلي الله عليه و آله درود مي فرستاد تا آفتاب طلوع مي کرد. سپس سجده اي مي کرد که تا آفتاب بالا مي آمد طول مي کشيد. آن گاه وارد جمع مردم مي شد و با آنان به گفتگو مي نشست و موعظه مي فرمود تا نزديک ظهر مي شد. سپس تجديد وضو نموده، به مصلاي خود بر مي گشت. وقتي ظهر مي شد مي ايستاد و شش رکعت نماز مي گزارد، سپس اذان گفته، دو رکعت ديگر نماز مي گزارد، آن گاه اقامه گفته، نماز ظهر بجاي مي آورد. وقتي سلام مي گفت تسبيح و حمد و تکبير و تهليل مي نمود تا مقداري که خدا مي خواست، سپس سجده شکر بجاي مي آورد. وقتي سر بر مي داشت مي ايستاد و شش رکعت نماز مي گزارد، سپس اذان گفته، دو رکعت نماز بجاي مي آورد. پس از سلام، نماز عصر مي خواند و باز پس از سلام در مصلاي خود مي نشست و تسبيح و حمد و تکبير و تهليل انجام مي داد. آن گاه سجده اي مي کرد و هنگامي که آفتاب غروب مي کرد وضو مي گرفت نماز مغرب را بجاي مي آورد. و پس از سلام در مصلاي خود مي نشست و تسبيح و حمد و تکبير و تهليل مي نمود تا هر گاه که خدا مي خواست. پس سجده شکر مي نمود، آن گاه سر از سجده برداشته، با کسي سخن نمي گفت تا چهار رکعت نماز مي گزارد. پس به تعقيب نماز مي نشست تا شب مي شد،



[ صفحه 142]



آن گاه افطار مي فرمود و سپس درنگ مي نمود تا نزديک ثلث شب بگذرد، آن گاه نماز عشاء مي خواند. پس از سلام باز در سجده خود مشغول ذکر و تسبيح و حمد و تکبير و تهليل مي شد تا آن گاه که خدا مي خواست. پس از تعقيب سجده شکر نموده، به استراحت مي رفت. در ثلث آخر شب از جاي بر مي خاست و به تسبيح و حمد و تکبير و تهليل و استغفار مي پرداخت و سپس مسواک کرده، وضو مي گرفت و به نافله شب مي ايستاد و نماز جعفر طيار مي خواند و بعد نماز وتر بجاي مي آورد، سپس سلام کرده، براي تعقيب مي نشست، آن گاه سجده شکر مي نمود تا آفتاب بالا مي رفت. اگر در شهري ده روز اقامت مي کرد روزه مي گرفت و شب قبل از افطار به نماز مي ايستاد و در راهها نمازهاي خود را دو رکعتي مي خواند مگر مغرب را که سه رکعت بجاي مي آورد، و حتما نافله مغرب را بجاي مي آورد و نافله شب و نماز شفع و وتر را در سفر و حضر ترک نمي نمود، اما در سفر نوافل روز را بجاي نمي آورد... [1] .


پاورقي

[1] اعيان الشيعه 14:2 (چاپ بيروت)، و ائمتنا 84:2.