محبت در قرآن
اکنون که به طور اجمال ديديم هستي و آفرينش مساوي و مساوق و يا لا اقل همراه با عشق و محبت و جذبه است و مي دانيم که دو کتاب الهي (تکويني و تدويني) در قوانين خود برهم منطبق اند، نتيجه مي گيريم که بايستي سر تا سر قرآن کريم - که زبان جهان و انسان و ترجمان آن دو است - دم از محبت و عشق بزند، و چنين نيز هست. چرا که در صد و چهارده سوره قرآن، دويست و بيست و هشت بار از رحمت خاص و عام آفريدگار جهان نام برده شده و صدها مرتبه به تعبيرات گوناگون از اين قانون ساري در تمامي عالم پرده برداري گرديده است، به طوري که بيست و هشت بار کلمه ود و مشتقات آن و صد و پانزده مرتبه لفظ حب و ساير مشتقات آن و ده ها بار لفظ ولايت و مشتقات آن به کار برده شده است. و اين همه تاکيد و توصيه به خاطر خاصيت فطري و خلقتي انسان است که قرآن نيز از آن تعبير مي کند. زيرا قرآن زبان فطري انسان کامل است و انسان کامل مجسمه قوانين قرآن کريم، و در نتيجه، آن دو در آثار و خواص مشترک اند. و از اين رو به هر دوي آنها کتاب و امام اطلاق شده است. [1] .
پاورقي
[1] در زيارت آل يس در خطاب به انسان و حجت حق حضرت بقيه الله ارواحنا فداه مي خوانيم: السلام عليک يا تالي کتاب الله و ترجمانه. (درود بر تو اي تلاوت کننده قرآن و ترجمان آن). و نيز رسول اکرم از آن دو به دو گوهر گرانبها تعبير مي فرمايند: اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي اهل بيتي. (ابن صباغ، ص 22 الفصول المهمه).