بازگشت

محبت و ايمان خستگي را مي زدايد


دلهاي مومنان که در مراحل بالاي ايمان بر آستان ملکوتي الله اتصال مي يابد، به تعبير روايات، عرش رحمان - که در تعبيري ما سوي اله است - مي گردد و از نظر نيرو و قدرت، مظهر تمام و کمال لا تاخذه سنه و لا نوم [1] .

مي شود که هرگز پينکي و خواب آنان را فرا نمي گيرد و همواره به فعاليت در راه وصال محبوب ادامه مي دهد، همچون قلب مقدس حضرت بقيه الله الاعظم روحي فداه که محل استقرار محبت ذات پاک الهي گشته و محل طلوع و ظهور ربوبيت خلق شده و مصداق الرحمن علي العرش استوي [2] مي باشد که در نتيجه، آکنده از محبت و رحمت الهي شده است. و از اين روي، در تمامي لحظات عمر با برکتش با نشاطي سرشار در حال عبادت و بندگي است و هرگز خستگي و ملال به خويش راه نمي دهد و پس از آن قلوب سوخته شيعيان هجران کشيده اش که به بيکران درياي قلب او پيوند دارد و از آن سرچشمه بي پايان الهي مشروب مي گردد و در نتيجه امواج خروشان قلب سرشار از محبتش، در قلب آنان نيز طوفان به پا مي کند و نيروي فعاليت و حرکت ايجاد مي کند. به طوري که در وجود آنان نيز خستگي و کسالت را راهي نيست و به جهت اتصال به درياي زلال ولايتش، در برخورد با آلودگيها و ناپاکيها، طهارت و پاکي خود را حفظ مي کنند همان طور که باريکه هاي کوچک آب، در صورت اتصال به پهنه دريا، زلالي آن را به خود مي گيرند. اما عظيم ترين نهرها در صورت قطع ارتباط با سرچشمه خود، به گندابي عفن و آلوده مبدل مي شوند. مسلما چنين دلهائي در اثر شب زنده داري و قيام، روزه داري و صيام، و مناجات و



[ صفحه 119]



راز و نياز با خداوند عالم نشاطي هر چه بيشتر مي يابند که در قاموس زندگيشان واژه خستگي معنائي پيدا نمي کند بلکه آنان عاشقان شيدا و دلباخته اي هستند که در مسير حرکت به سوي معشوق خود، هر لحظه شوري بيشتر در سر دارند و هر قدم که به منزلگه يار نزديکتر مي شوند، چهره شان بر افروخته تر و گلگون تر شده، سينه شان از حرارت عشق گداخته تر مي گردد. بندگان خالص پروردگار بي همتاي آفرينش، آنان که کريمه يحبهم و يحبونه [3] را مصداق اتم هستند، چنين ويژگي اي دارند و پس از ايشان نيز دوستان اينان و نيز دوستان دوستانشان به ترتيب الاقرب فالاقرب. دلهاي سوخته دربار ولايت امام عصر عليه السلام - که امروز مرکز دايره محبت و محور قلبهاي عالميان است - آکنده از شور و شوق خدمت به آستان قدس اوست و لذا در اين راه آني غفلت نمي ورزند و راحت و خواب، به خود راه نمي دهند که: نوم المحب علي المحب حرام.



يک چشم زدن غافل از آن شاه نباشي

شايد نه نگاهي کند آگاه نباشي




پاورقي

[1] چرت و خواب او را فرا نمي گيرد. (بقره 255).

[2] آن خداي مهرباني که بر عرش عالم وجود به علم و قدرت محيط است. (طه 5).

[3] خداوند آنان را دوست مي دارد و آنان او را (مائده 54).