از خواص ديگر محبت اين است که محب در راه محبوب خستگي نمي پذيرد. چرا که در اين ديار، کسالت و ملال و بي حالي و ضعف معنائي ندارد. محبت، حرارت دروني قلب و آتش پر شراره روح مي باشد و خود نيروئي است که زائيده نيروهاي فراوان ديگر انسان بوده هر چه توجه متمرکزتر و محبوبها يکي تر شوند خستگي کمتر است و خستگي را از تن و جان مي زدايد، مانند آن غذائي که در بدن انسان با سوخت و سازهاي مخصوصي به انرژي تبديل مي شود و تمامي ارگانهاي کارخانه بدن را به حرکت و فعاليت وا مي دارد. در فعاليتهاي روحاني و معنوي و نيز مادي و جسماني، محبت بزرگترين نيروگاه توليد انرژي است و از آنجا که عوالم مختلف جهان شبيه يک ديگر و تطابق بر يک ديگرند بسياري از قوانين عالم ماده نيز در عوالم ماوراي ماده ساري و جاري است. در جهان فرشتگان و کروبيان نيز حرکت و فعاليت به انگيزه عشق و محبت ديده مي شود و در بارگاه شکوهمندشان گروههاي مختلف، با مسئوليتهاي گوناگون، به اطاعت فرمان حق مي پردازند، که آيات آغازين سوره نازعات بدين مطلب اشاره مي کند: و النازعات عرفا، و الناشطات نشطا، و السابحات سبحا، فالسابقات سبقا، فالمدبرات امرا. قسم به فرشتگاني که جانها را به سختي مي گيرند، قسم به آنان که با نشاط فعاليت مي کنند، و قسم به آنان که به سرعت فرمان خدا را انجام مي دهند، و



[ صفحه 118]



قسم به آنان که در طريق اجراي فرم ان بر هم پيشي مي گيرند، و قسم به آنان که تدبير نظام جهان مي کنند. اين گروههاي مختلف، از آنجا که از سرچشمه حول و قوه بي پايان الهي سيراب مي گردند، هرگز خسته و ملول نمي شوند و همچنان به فعاليت خود اشتغال دارند.