بازگشت

مکتب پادشاهان، مکتب ضد تسليم


در برابر اين مکتب انسان ساز و جان نواز تسليم، مکتب ياوه پرداز و دين گداز پادشاهان و خلفا قرار دارد که از مهمترين خصيصه هاي ناپسند آن، اظهار نظر و راي شخصي است که در مقابل خدا و رسول صلي الله عليه و آله و در نتيجه در برابر جانشينان گرامي اش عليهم السلام هيچ گونه خضوع و خشوعي نمي کنند و هرگز تقيد به تسليم و تبعيت از آنان ندارند، و چه بسيار ديده مي شود که در احکام و قوانين دين از خود اجتهاد نموده، صريحا راي خود را در مقابل راي دين و خدا و پيامبر صلي الله عليه و آله عرضه مي کنند و آن را بر اين ترجيح مي دهند. شاهد صدق اين مدعا حکايات بسياري است از اجتهادات شخصي سردمداران اين مکتب در مقابل نصوص مسلم ديني که کتب فقي عامه و خاصه از آن مملو است و مهري ننگين است بر تارک افسر پادشاهي دروغينشان، و معروف ترين آنها اجتهاد خليفه دوم است در برابر سيرت و سنت صريح پيامبر صلي الله عليه و آله پيرامون متعه نساء و متعه حج که در زير از نظر گرامي شما مي گذرد: روي ان عمر قال: متعتان کانتا علي عهد رسول الله [صلي الله عليه و آله] انا انهي عنهما و اعاقب عليهما، متعه النساء و متعه الحج. [1] .

روايت شده است که عمر گفت: دو متعه در زمان رسول خدا [صلي الله عليه و آله] بود که از آن دو نهي مي کنم و بر آن دو عقاب مي کنم: يکي متعه زنان و ديگري متعه حج. مي بينيم که چگونه در اين مکتب، واژه تسليم در زير چکمه هاي حکام، نابود شده، جسورانه در برابر حکم خدا و رسول صلي الله عليه و آله ابراز نظر مي شود و حلالي حرام يا حرامي حلال مي گردد.


پاورقي

[1] المغني ابني قدامه 572:7 تفسير کبير فخر رازي ضمن تفسير آيه 24 سوره نساء.