تسليم در برابر محبوب
آستاني به در سر نهاده
حلقه اي چشم بر در نهاده
بنده اي دل بداور نهاده
چون قلم سر به خط بر نهاده
تا کند تيغش از تن جدايم
گر بخواند به خويشم، فقيرم
ور براند ز پيشم، حقيرم
گر بگويد اميرم، اميرم
ور بگويد بميرم، بميرم
بنده حکم و تسخير اويم
ديگر از خواص و آثار محبت، تسليم محب در برابر محبوب است، که تسليم نسبت به خداوند، مقامي بالاتر از توکل و رضاست. و در مقام تسليم، محب از محبوب حيات و خصائص آن را کسب مي نمايد و در عشقهاي غير حقيقي هم تا حدود زيادي اين تسليم وجود دارد. اولين مصداق اين تسليم، تسليم و سر سپردگي در برابر اوامر حق تعالي است که شرط ايمان و ثمره محبت شديد نسبت به حق تعالي است، زيرا به مصداق کريمه:
[ صفحه 91]
و الذين آمنوا اشد حبا لله [1] .
محبت دو طرفه ميان عبد و معبود، موجب تسليم عبد و حکومت مطلقه عالم ربوبي در جان و تن اوست، که مضمون روايت زيباي: العبوديه جوهره کنهها الربوبيه [2] .
تحقق مي يابد و سراپاي وجود بنده ملک طلق خداوندي و مرکز اراده و فرمان او مي شود.
پاورقي
[1] بقره:165: آنان که ايمان آورده اند الله را شديدتر دوست مي دارند.
[2] عبوديت گوهري است که جز ربوبيت خدا در وجود عبد چيزي نمي توان يافت. (مصباح الشريعه، 453، چاپ انجمن حکمت و فلسفه).