بازگشت

ابزار تحقيق و نيل به محبت


تحقيق در معنا و مفهوم محبت به واسطه ذهن و نيروي عقلاني است اما رسيدن به واقعيت و چشيدن حقيقت آن با دل و جان انجام پذير مي باشد، و به اصطلاح با علم حصولي نمي شود به آن نائل شد بلکه علم به آن از نوع علم حضوري و شهودي است. يعني رسيدن به درياي مواج عشق و محبت بر خلاف ديگر حقايق علمي و فني جهان است، زيرا در حقايق علمي جهان مطالعه و برخورداري از اساتيد فن و تتبع و تحقيق در ماخذ و متون و مقالات است که پرده از اسرار آنها بر مي دارد. اما مقوله محبت از حقايق علمي جداست، زيرا ريشه در اعماق وجود خود انسان دارد، که تنها راه دسترسي به آن، تذکر و تنبه و مراجعه به درون خود مي باشد، و تحقيق و بررسي علمي و ذهني را در اين عرصه جائي نيست، مگر به عنوان اقامه شاهد و مثال:



چون قلم اندر نوشتن مي شتافت

چون به عشق آمد قلم برخود شکافت



چون سخن در وصف اين حالت رسيد

هم قلم بشکست و هم کاغذ دريد



و لذا حقيقت کشش و جذبه دلهاي پر از عشق حضرت پروردگار و نيز سوختگان شمع وجود مقدس حضرت ولي عصر ارواحنا فداه هيچ گاه به عنوان يک مسئله عقلي قابل بررسي نيست، و نيز جذبه امام زمان صلوات الله عليه نسبت به رعايا و شيعيان خود، از کتاب و کتيبه و گفتار و آزمايشگاه مفهوم نمي شود، بلکه تلاطم امواج خروشان درياي محبت، در ساحل آرام قلب هر کس است که مي تواند بدون حجاب، نمونه هايي از آن را برايش به شهود بياورد. پس، مقصود از ورود در اين مبحث، تنها ايجاد تذکراتي است که بتواند دلهاي



[ صفحه 17]



خفته عاشقان فطري ديار ديار (امام عصر عليه السلام) را بيدار کند تا بتواند خود، اين جذبه و کشش را دريافت نمايد، چرا که محبت يار و رخ او در دل عاشقان نهفته است و تنها يک اشارت از سوي اوست که آن را ظهور مي بخشد. البته، انسان براي دريافت محبت و چشيدن شهد گواراي آن بايستي خود را در معرض وزش نسيمهاي رحماني و رحيمي خداوند قرار دهد تا در ساحل درياي بيکران محبتهاي او، به اندازه پيمانه وجودي خويش، نصيبي جانفزا بردارد، و پيش نياز برخورداري از اين نفحات خداوندي، پاکي و طهارت و قداست باطني است که زمينه را براي تجلي محبت ائمه دين و امام عصر عليهم السلام در اين دلهاي پاک مهيا مي کند، درست مانند اصل معرفه الله که تفضلي از جانب خود اوست، و بر بندگان است که آن را پذيرا باشند تا در درياي مواج محبت وارد شده به اندازه پيمانه خويش سيراب گردند. و در نتيجه: اين نوع مباحث، تنها براي دلهاي سوخته و قلبهاي آکنده از آتش سوزان محبت معنا مي دهد. و آنان که از سرچشمه زلال عشق جرعه اي ننوشيده اند، از آن هيچ گونه بهره اي نخواهند داشت. در واقع، طبيب عشق، دردمندان را علاج مي کند و شفا مي دهد:



طبيب عشق مسيحا دم است و مشفق ليک

چو درد در تو نبيند که را دوا بکند؟