بازگشت

يکتا گزيني محبوب






دوئي به مذهب فرمانبران عشق خطاست

خدا يکي و محبت يکي و يار يکي



رسم عاشق نيست اندر دل دو دلبر داشتن

يا ز جانان يا ز جان بايست دل برداشتن



نظامي که در آن زندگي مي کنيم و جهاني که مي نگريم، همه و همه، از نوعي وحدت برخوردارند که حکايت از وحدت مبدا و مقصد آن دارد، و اين نکته اي است که قرآن کريم نيز، از آن سخن به ميان آورده و بدان اشاره مي کند. و بر اساس اين قاعده، کاروان عظيم خلقت به سوي يک مقصد گسيل گشته در جهت سر نهادن بر آستان بندگي يک معبود، به سير تکاملي خويش ادامه مي دهد. الا الي الله تصير الامور. [1] .

آگاه باشيد که کارها به سوي او بر مي گردد. و اليه ترجعون. [2] .

به سوي او برگشت مي کنيد.



[ صفحه 57]



هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن. [3] .

او اول است و آخر، ظاهر است و باطن. و از آنجا که انسان خلاصه و عصاره آفرينش و در حقيقت کاروانسالار اين قافله مي باشد، در اين بسيج تکاملي و در اين داستان پر ماجراي جذبه و محبت، با سراپاي وجودش، به سوي همان يگانه معبود محبوب، رهسپار است و در اين راه تمامي توان خويش را به کار مي گيرد و به دنبال محبوب يگانه و يگانه محبوب مي گردد. اين حقيقت آن هنگام از پس پرده تاريک اوهام به در خواهد شد که بدانيم آيات کريمه قرآن و روايات خاندان وحي عليهم السلام نيز بدان تصريح مي نمايد که قلب انسان، کانون محبت و کشش به سوي تنها محبوب نامتناهي است و بيشترين ظرفيت را در تحمل بارگران عشقش صاحب است، که در ذيل، نمونه هائي را ارائه مي دهيم:


پاورقي

[1] شوري 53.

[2] يونس 56.

[3] حديد 3.